پنجاه و نه؛ پنجاه و هشت؛ پنجاه و هفت … راننده ی عصبانی که نتواتسته بود به موقع ماشین را از چراغ زرد رد کند، گفت: “این چراغ لعنتی چقدر دیر سبز میشه” بعد با مشت راستش روی فرمان کوباند و با عصبانیت زمزمه کرد: ” اگه بتونم قبل از […]
پنجاه و نه؛ پنجاه و هشت؛ پنجاه و هفت … راننده ی عصبانی که نتواتسته بود به موقع ماشین را از چراغ زرد رد کند، گفت: “این چراغ لعنتی چقدر دیر سبز میشه” بعد با مشت راستش روی فرمان کوباند و با عصبانیت زمزمه کرد: ” اگه بتونم قبل از […]