چگونه میتوانیم بهطور همزمان به موفقیت و رشد و شکوفایی فرزندانمان کمک کنیم؟ متخصصان به ما کمک میکنند تا به شکل درست در این زمینه رفتارکنیم.
کمک به علاقه کودک به یادگیری
کودک از همان اوان کودکی، میل به یادگیری را نشان میدهد؛ بدنش را لمس میکند، و بعد اشیایی که در اطرافش وجود دارند را در دستانش میگیرد. اولین نقشی که والدین در این زمینه دارند این است که به این کنجکاوی طبیعی کمک کنند. این کمک خیلی زود از سنین بسیار پایین آغاز میشود. دونالد وینیکوت، متخصص اطفال و رواندرمانگر انگلیسی از یک بازی که آنرا «معرفی اشیاء» مینامد، صحبت میکند: اشیاء را به کودک نشان میدهید و در عین حال نام آنها را همراه با لبخند بر زبان میآورید، سپس به او اجازه میدهید آنرا در دستانش بگیرد. بعدها وقتی کودک بزرگتر شد مثلا طی سفر یا بازدید از موزهها او را به فرهنگ علاقهمند میکنید… کودک باید ایفاگر نقش بماند و پدر و مادر در تکامل و پیشرفتش از او حمایت کنند.
نقش معلم را برایش ایفا نکنید
در مهد کودک و دوران ابتدایی، بین نقش والدین و معلم تقریبا تفاوتی وجود ندارد: برای کودک کتاب میخوانند، شمردن را به او یاد میدهند و او را تشویق میکنند نقاشی بکشد… اما لازم است همگام با رشد کودک، نقش والدین و معلمان از یکدیگر مشخص شود. این بدان معنا نیست که خود را از آموزش به کودک منع کنیم بلکه از ایفاکردن نقش معلم خودداری کنیم. چنانچه خواسته شما از فرزندتان بیش از حد باشد و همه چیز حالت تربیتی و آموزشی داشته باشد، قطعا این خطر وجود دارد که او را نسبت به هر گونه یادگیری دلزده کنید. علاوه بر آن، در رابطه پدر و مادر- فرزندی، رابطه عاطفی از اهمیت بسیارزیادی برخوردار است. پدر یا مادر میخواهند آمال و آرزوهای خود یا روند دوران تحصیلی خودشان را در مورد دختر یا پسرشان پیاده کنند. فرزند برای آنکه نسبت به پدر و مادر و معلمش «وفادار»بماند، سعی میکند خواسته آنان را عملی کند و در اینصورت احتمال دارد دچار تعارض شود.
علاقهمندی به تحصیل کودک
برای یک کودک، علاقه داشتن به تحصیل او به معنای علاقه داشتن به خود او است.اما زندگی تحصیلی او در کتاب و دفترش خلاصه نمیشود. صحبت در مورد مدرسه این فرصت را به او میدهد تا در مورد دوستانش، معلمان، فعالیتهایش، مشکلاتش، رویاهایی که در مورد شغل آیندهاش در سر دارد و… با او گفتوگو کنید.
خصوصیات او را بشناسید
از طریق این گفتوگوها، پدر و مادر موفق میشوند به علائق، نقاط ضعف و قوت فرزندشان پی ببرند. به عبارتی، فرزند خود را همانگونه که هست بشناسند، نه آنگونه که تصور میکنند هست یا میخواهند باشد. بدینترتیب از تحمیل خواستههای شخصی و روند تحصیلی خود به او خودداری میکنیم.
اهداف مشخصی را با او تعیین کنید
موفقیت تحصیلی کودک شامل «قراردادی» است که بین او و والدینش گذاشته میشود و بر مبنای اهدافی مشخص و قابلدسترس است؛ مثلا «در این ساعت باید کارهایت را انجام داده باشی»، «قبل از اینکه دوباره بهت سر بزنم، باید برنامهای بریزی و نوشتنیهایت را نوشته باشی»، «قبل از پایان ۳ماه، در این درس باید پیشرفت کرده باشی» و… موعد مقرری که هریک از طرفین باید آنرا رعایت کنند کمک میکند تا کودک کنترل زمان را یاد بگیرد و کارش را بهطور سازنده و با انگیزه دنبال کند.
درس خواندن را برایش معنادارکنید
برای آنکه کودک برای درس خواندن انگیزه داشته باشد و احساس مسئولیت کند باید درک کند که برای پدر و مادرش درس نمیخواند بلکه این کار را برای خودش انجام میدهد تا به هدفی شخصی دست یابد. همچنین او باید قادر باشد بین زندگی کنونیاش بهعنوان دانشآموز و زندگی آیندهاش بهعنوان فردی بزرگسال ارتباط ایجاد کند و از کودکی برنامه یا رؤیای شغل آیندهاش را در ذهن بپروراند.«میخواهی یک دامپزشک بشوی؟ درس علوم خیلی برایت مهم است»، «یک خبرنگار بزرگ؟ یادگیری زبانهای خارجی به تو کمک میکند»… البته این بدان معنا نیست که او را دربند برنامهای دست نیافتنی و غیرعینی کنید بلکه به او کمک کنید تا به تلاشهایی که مدرسه از او میخواهد، معنا ببخشد.
به او یاد دهید زمان را اداره کند
اغلب بچهها وقتی عادت میکنند تکالیفشان را بهطور نامنظم انجام دهند، عاجز میشوند. ازاین رو باید خیلی زود به آنها ریتم منظم کاری داد. وقتی کودک از مدرسه به خانه برمیگردد، چه زمانی بیشتر احساس راحتی میکند تا تکالیفش را انجام دهد؟ با درنظر گرفتن علائق او و محدودیتهای خانواده، یک ساعت مشخص را برایش تعیین کنید. بدینترتیب کودکی که از همان کلاس اول هر روز بعد از خوردن عصرانه به خواندن عادت کند، بعدها نیز راحتتر میتواند وقت بیشتری را بهطور منظم به انجام تکالیف مدرسهاش اختصاص دهد.
برای انجام تکالیف محیط مناسبی برایش فراهم کنید
بستگی به انتخاب خود کودک دارد؛ داخل آشپزخانه، داخل اتاقش یا مکانی که همه افراد خانواده دور و بر او هستند… . بعضی از بچهها بیشتر از بچههای دیگر نیاز دارند تا با حضور والدینشان احساس حمایت کنند. اما در کل، هر چه کودک بزرگتر شود، برای انجام تکالیفش بیشتر به تنهایی نیازدارد. بنابراین روش درست، آن است که از این استقلال حمایت کنیم: برای آنکه مطمئن شوید تکالیفش را انجام داده او را«نپایید» بلکه نشان دهید که به او اعتماد دارید؛ در عین حال نشان دهید که برای پاسخگویی به سؤالاتش در دسترس و مراقب ادامه روند تحصیلیاش هستید.
به جای قضاوت کردن بر او نظارت کنید
در هر حالتی، کودک باید تکالیفش را خودش به تنهایی انجام دهد. چنانچه تکالیفش را «به جای او» انجام دهید، باعث میشود همه اعتمادی که به قابلیتهایش برای پیشرفت کردن دارد را از دست بدهد و در حالیکه اجازه نمیدهید پیامدهای اشتباهاتش را تجربه کند، او را بیمسئولیت بارمیآورید. پدر و مادر بنا به درخواست کودک و برای آنکه ببینند تکالیفش را به اتمام رسانده است باید مداخله کنند. این نظارت فرصتی است تا نقاط ضعف دانش آموز را مشخص کنند و بهویژه نشان دهند که شاهد تلاشها و زحمات او هستند. هیچ قضاوتی در مورد او نکنید، نمرات کلاسیاش کفایت میکند. همچنین افکاری از این دست را کنار بگذارید: «تو هیچی نفهمیدی»، «تومیتونستی بهتر از اینها کار کنی» و… . به جای گفتن «تو» ترجیحا عباراتی بدون منظور بهکار برید که او را برای اصلاح خود تشویق میکنند؛ مثلا، به جای آنکه بگویید: «تو ۳بار اشتباه کردهای» بگویید: «۳ اشتباه وجود دارد» و بهخصوص فراموش نکنید که به ازای هر موفقیت به او تبریک بگویید.
نقاط قوتش را بازشناسید
اغلب پدر و مادرها در حالیکه فراموش میکنند نقاط قوت فرزندشان را بشناسند، روی نمرات بد او تمرکز میکنند. زبان، هنرهای تجسمی، جغرافی، ورزش و…، هیچ درسی نباید بیارزش شمرده شود. همچنین میتوان از طریق دروسی که فرزندتان بر آنها تسلط دارد، او را به سمت دروسی که در آنها مشکل دارد سوق دهید؛ علاقه او به هنرهای تجسمی فرصتی است تا او را به تاریخ علاقهمند کنید. علاقه او به ورزش باعث میشود تا در مورد نیرو، زمان و فاصله با او صحبت کنید و اهمیت ریاضی را به او نشان دهید.
برایش الگو باشید
چرا کودک وقتی از مدرسه به خانه برمیگردد باید تکالیفش را انجام دهد درحالیکه پدر و مادرش وقتی از سر کار به خانه بازمیگردند تلویزیون تماشا میکنند؟ چرا کودک باید بخواهد برای درس و مدرسه تلاش کند درحالیکه میشنود که پدر و مادرش حرفهای خوبی در مورد کارشان نمیزنند؟ چرا وقتیکه پدر و مادرش مطالعه نمیکنند، کودک باید کتاب بخواند؟ لازم است بین خواسته و توقعی که از فرزندمان داریم و عملی که خود انجام میدهیم انسجام وجود داشته باشد. برای آنکه فرزندتان را به درستی طی دوران تحصیلیاش همراهی کنید، ابتدا باید خودتان در زندگی روزانه برایش یک الگو باشید.
به جای اینکه نگران شوید درک کنید
کجا مشکل داشته؟ چه چیزی را نفهمیده؟ چه کار کنیم تا دوباره این اشتباهات را تکرار نکند؟ اگر بنا باشد که با دیدن فقط یک نمره بد نگران نشویم، خوب است که در مورد علتهای آن به روشنی و فورا با کودک و درصورت لزوم با معلمش صحبت کنیم. زیرا اگر مشکلات را به حال خود رها کنیم، احتمال دارد که یا نسبت به کودک خیلی «سختگیر» شویم یا بیش از حد او را به حال خودش رها کنیم. «هیچ کاری نمیشه کرد»، «هر کار بکنی، هیچی از ریاضی سرش نمیشه»؛ این دو برخورد انگیزه کودک برای درس خواندن را به شدت از بین میبرد.
psychologies.com