خانواده – انتخاب همسر
نکته 2: انتخاب، بعد از تصميم يا تصميم، بعد از انتخاب
در ادامه
ما دو نوع انتخاب داريم. برخي از انتخابها، بعد از تفكر و مشاوره و تحقيق و با در نظر گرفتن تمام معيارهاي واقعبينانه است كه ما نام اين نوع از انتخاب را « انتخاب، بعد از تصميم » ميگذاريم. گاهي هم يا بهتر بگويم در بسياري از موارد هم ابتدا شخص، انتخابش را ميكند، بعد از آن ، براي اين كه بتواند در مقابل سؤال وجدان يا اطرافيان، دليلي بياورد، كمي مشاوره ميكند و دستي هم به سوي تحقيق دراز ميكند. ما نام اين را هم « تصميم، بعد از انتخاب »ميگذاريم.
دو طرف، در « تصميم بعد از انتخاب »، به دليل وابستگي ايجاد شده، تمام مسير را به گونهاي ميپيمايند كه به يكديگر برسند.
ميگويد: پسري آمده به خواستگاري بنده.
ميگويم: چقدر او را ميشناسي؟
ميگويد: سه سالي هست كه با هم آشناييم.
ميگويم: دوستش داري؟
ميگويد: جز او، به كسي ديگر فكر نميكنم.
ميگويم: از خانوادهاش بگو.
ميگويد: پدرش معتاد است.
ميگويم: فكر نميكني وصلت با خانوادهاي كه اعتياد در آن راه دارد، خطرناك است؟
ميگويد: من كه با پدرش نميخواهم ازدواج كنم.
ميگويم: پس از خودش بگو.
ميگويد: هِي….
لب و لوچهاش را هم ميكشد و ادامه ميدهد:گه گاهي لبي به منقل و بافور….
ميخواهم حرفي بزنم كه اجازه نميدهد و ميگويد: البته تفريحي است.
ميگويم: ميداني كه اعتياد از همين تفريحيجات شروع ميشود؟
ميگويد: خب، بالأخره يكي بايد اينها را از دام اعتياد نجات دهد؟
ميگويم: غير از تو با شخص ديگري هم ارتباط داشته؟
ميگويد: قبل از من چرا؛ ولي از وقتي كه با من ارتباط برقرار كرده، با هيچ نامحرمي حرف نميزند.
ميگويم: تو محرمش هستي؟
ساكت ميشود و من ادامه ميدهم: دوستانش را ميشناسي؟
ميگويد: آنهايي كه من ميشناسم، اهل سيگار و…
ميگويم: شنيدهاي كه فرمودند: « الْمرءُ علي دينِ خَليلِه »؟ هر شخصي دين و منش دوستش را انتخاب ميكند؟
ميگويد: شايد ميخواهد دوستانش را اصلاح كند. از كجا معلوم؟
ميبينم هر چه ميگويم، او توجيهي برايش مييابد. ميفهمم كه او انتخابش را كرده و مرا سر كار گذاشته.
خودمان را گول نزنيم. حواسمان باشد كه تصميم گيريما بعد از انتخاب نباشد. حرف مشترك بنده، به كساني كه دچار « تصميم بعد از انتخاب »شدهاند اين است كه: «برادر يا خواهر گرامي! كلّهات هوا گرفته. اول يك هواگيري بكن؛ بعد تصميم بگير. »
البته معمولاً اين تيپ آدمها حرف گوش كن هم نيستند و متأسفانه بعد از اين كه كلّهشان محكم به صخره خورد، ميآيند و ميگويند دعوايمان شده، به جان هم افتادهايم، ميخواهيم طلاق بگيريم.
اما چه كنيم كه تصميممان قبل از انتخاب باشد؟ به نكتههاي بعدي دقت كنيد.