نودیها:سنتی قدیمی و ریشه دار در تمدن ایرانی که اکنون به شکلی عجیب و غریب درآمده و بیش از آنکه خوشحال کننده باشد، ترس آور و نگران کننده است. چارشنبه سوری را می گوییم…همان که برگزاری آئین هایش، ریشه در قرن ها قبل دارد و حالا به شکل و شمایل تازه ای دیده می شود.
امسال به منظور همدردی با خانواده ١۶ شهید آتش نشان، خرید مواد محترقه برای برگزاری این آیین ها تحریم شده است و به همین منظور کمپینی نیز راه اندازی شده است. شاید این امر مقدمه ای برای این باشد که استفاده از مواد محترقه و لوازم آتش بازی برای همیشه از صحنه چهارشنبه سوری کنار گذاشته شود و هرسال شاهد آمار تاسف بار عجیب و غریب از اتفاقات ناخوشایند این شب نباشیم.
برگزاری آئینهای چهارشنبه سوری در ایران ریشه در قرنها پیش دارد و مردم اعتقاد دارند که با روشن کردن آتش و پریدن از روی آن، دفع بلا میشود.
چهارشنبه سوری و یا به عبارتی چارشنبه سوری از جمله آیینهای کهن سالانه ایرانیان است که همزمان با سهشنبه آخرسال، در نقاط مختلف کشور برگزار می شود.
قاشق زنی ، آجیل مشکل گشا، پریدن از روی آتش و فال گوش ایستادن، از مراسم اصلی شب چهارشنبه سوری است.
مراسم چهارشنبه سوری بر گرفته از آیینهای کهن ایرانیان بوده که همچنان میان آنها و با اشکال دیگر در میان بازماندگان اقوام رواج دارد.
“سور” در زبان و ادبیات فارسی و برخی گویشهای ایرانی به معنای “جشن”، “مهمانی” و “سرخ” آمده است.
مردم ایران چند روز پیش از فرا رسیدن “چهارشنبه آخر سال” با خرید حنا ، اسباب بازی ، لباس نو و تنقلات مخصوص، به پیشواز این آیین کهن میروند.
نحوست خاکستر
قدیمیها اعتقاد داشتند که خاکستر چهارشنبه سوری نحس است، چرا که مردم هنگام پریدن از روی آن، زردی و بیماری خود را به آتش میدهند و در عوض سرخی و شادابی آتش را به خود منتقل میکنند.
در رسم کوزه شکنی، مردم پس از آتش زدن بوتهها و خارهای کوپه شده، مقداری ذغال به نشانه سیاه بختی، کمی نمک به علامت شور چشمی و یک سکه به نشانه تنگدستی در کوزهای سفالین میانداختند و هر یک از افراد خانواده یک بار کوزه را دور سر خود میچرخاند و آخرین نفر، کوزه را بر سر بام خانه میبرد و آن را به کوچه پرتاب میکرد.
این اعتقاد سبب میشد تا زن هر خانه، خاکستر بر جای مانده ازآتش چهارشنبه آخر سال را در خاکانداز جمع کرده، به بیرون از خانه ببرد و آن را در سر چهارراه یا در آب روان بریزد.
زن در بازگشت به خانه، در خانه را میکوبید و به ساکنان خانه میگفت که از عروسی میآید و تندرستی و شادی را برای خانواده به ارمغان آورده است.
کوزه شکنی
از دیگر مراسم چهارشنبه سوری در روزگاران گذشته، کوزهشکنی بود که این روزها حتی در خاطرات مادربزرگها و پدربزرگها هم گم شده است.
در این رسم، مردم پس از آتش زدن بوتهها و خارهای کوپه شده، مقداری ذغال به نشانه سیاه بختی، کمی نمک به علامت شور چشمی و یک سکه به نشانه تنگدستی در کوزهای سفالین میانداختند و هر یک از افراد خانواده یک بار کوزه را دور سر خود میچرخاند و آخرین نفر، کوزه را بر سر بام خانه میبرد و آن را به کوچه پرتاب میکرد.
” درد و بلای خانه را ریختم به توی کوچه “، شعاری بود که هنگام پرتاب کردن کوزه از پشت بام زمزمه میشد
قاشق زنی
“قاشق زنی”، از مهمترین آیینهای مرتبط با چهارشنبه سوری در روزگاران گذشته بود. زنان و دختران آرزومند، قاشقی با کاسهای مسین را برمیداشتند و شب هنگام در کوچه و گذر راه میافتادند و در برابر هفت خانه میایستادند و بیآن که حرفی بزنند پی در پی قاشق را بر کاسه میزدند.
زنان و دختران آرزومند، قاشقی با کاسهای مسین را برمیداشتند و شب هنگام در کوچه و گذر راه میافتادند و در برابر هفت خانه میایستادند و بیآن که حرفی بزنند پی در پی قاشق را بر کاسه میزدند.
صاحبخانه که میدانست قاشقزنان نذر و حاجتی دارند، شیرینی یا آجیل و برنج یا مبلغی پول در کاسههای آنان میگذاشت. اگر قاشق زنان در قاشق زنی چیزی به دست نمیآوردند، از برآورده شدن آرزوی خود در سال نو ناامید میشدند.
آش ابودردا
یکی از مرسومترین کارها در شب چهارشنبه سوری، پخت ” آش ابودردا ” بود.
در این رسم کهن، خانوادههایی که بیمار یا حاجتی داشتند برای برآورده شدن حاجت و بهبودی بیمار نذر میکردند در شب چهارشنبه آخرسال آش ابودردا یا “آش پدر دردها” بپزند.
بعد از این که آش پخته میشد، اندکی از آن به بیمار خورانده شده، بقیه هم در میان فقرا توزیع میشد.(۱)
سنتی که تغییر ماهیت داده
عبارات مذکور نشان می دهند که آنچه امروز از اجرای سنت چارشنبه سوری شاهد هستیم، تا چه حد از ماهیت اصلی این رسم ایرانی، فاصله گرفته است..حالا وقتی به روزهای پایانی سال نزدیک می شویم، دست فروشان حاضر در خیابان ها، به فروش انواع و اقسام وسایل آتش زا اقدام می کنند که بخش زیادی از آنها غیر استاندارد هستند.
در این چند ساله اخیر دیگر چهارشنبه سوری آن چهارشنبه سوری قدیم نیست ، دیگر از آش نذری ، قاشق زنی و دورهم نشینی های خانوادگی خبری نیست . امروزه هرچه هست سرو صدای کاذب ، حادثه ، دل نگرانی هنجارشکنی های اجتماعی و ضررهای جسمی و روحی!!است که به ارمغان می آید آن هم به قیمت یک سیگارت و نارنجک دستی !!
چهارشنبه سوری انگار، دیگر آن رسمی نیست که پیشینه چندین هزار ساله داشت و گویا، به طرفته العینی تغییر ماهیت داده است . در این چند ساله اخیر دیگر چهارشنبه سوری آن چهارشنبه سوری قدیم نیست ، دیگر از آش نذری ، قاشق زنی و دورهم نشینی های خانوادگی خبری نیست . امروزه هرچه هست سرو صدای کاذب ، حادثه ، دل نگرانی هنجارشکنی های اجتماعی و ضررهای جسمی و روحی!!است که به ارمغان می آید آن هم به قیمت یک سیگارت و نارنجک دستی !!؟؟
ماهیت تغییر یافته این سنت ملی، آنچنان به سرعت اتفاق افتاده که دیگر کسی منتظر چهارشنبه آخر سال نیست، دیگر کسی دلش نمی خواهد در خیابان باشد ونکته جالب اینکه بخشی از مردم که پایبند به زنده نگهداشتن سنتها و آداب و رسوم میباشند به دنبال مکانی مناسب و دور از خطر هستند که آتشی روشن کنند و آشی بپزند و کهنه را به در کنند. اما با رشد بی رویه آپارتمان و از بین رفتن حیاط های خلوت خانه ها، دیگر این هم به راحتی به دست نمی آید.
فاصله بین نسلها با رشد بی رویه تکنولوژی چنان به روح جوانان و نوجوانان ما هجوم آورده که اصل و ریشه فرهنگ چهارشنبه سوری را فراموش کرده و بدون تعقل و تفکر نسبت به کارهایی که صورت میدهند تنها برای جلب توجه دیگران، حاضر به پذیرش هرگونه فعالیت مخاطره آمیز هستند ولو به قیمت جان خویش، هستند.(۲)
همین موارد سبب شده تا تلویزیون و سایر رسانه ها، به اطلاع رسانی های گسترده در راستای مخاطرات برگزاری این مراسم توسط کسانی که به آتش بازی های پرخطر می پردازند، بپردازند.
آنچه از اخبار مربوط به حوادث چارشنبه سوری به دست می آید، این سوال را دز ذهن ایجاد می کند که چرا عده ای از جوانان حاضر می شوند اینچنین با جان خود و اطرافیان، بازی کنند؟
روزهای پایانی سال، برای همگان باید روزهایی پر از شادی و نشاط باشد و هر ایرانی برای آغاز سال نو، خود را آماده کند. نه اینکه با رعب و وحشت در خیابان قدم بزند و شنونده صدای انفجارهای مهیب باشد.
نگذاریم که هنجار شکنی ها و تفریحات زود گذر شادی سال نو را به کام جامعه تلخ کند ،جامعه ای که خود را آماده پذیرایی ازسال جدید می کند با دنیایی از آمال و آرزوها.
تبیان