نودیها : مصطفی امیری*: رخداد عاشورا و شهادت امام حسین(ع) در رأس مهمترین حوادث تاریخ بشریت قرار دارد. عظمت این حادثه را میتوان با تحلیل زمینهها، چرایی، چگونگی وقوع، پیامدها و آثار آن بررسی کرد. یکی از نشانههای عظمت این حادثه، رخدادهای شگفتی است که غالب آنها شکل خرق عادت داشته و در پی شهادت امام حسین(ع) به وقوع پیوست.
به گزارش رجانیوز، در این نوشتار، با بررسی روایات اهلسنت، به برخی از رخدادها و حوادث شگفت انگیز در آسمان و زمین، اشاره خواهد شد. تمامی احادیث ذکر شده از منابع حدیثی اهل سنت ذکر شده است. و از ذکر انبوه احادیث در منابع حدیثی شیعه خودداری شد. حال سوال این است: وهابیت و مفتیان حکومت آل سعود، چگونه خلافت معاویه و فرزندش یزید را بر مسند مسلمین و جانشینی پیامبر توجیه می کنند؟ و یزید را بر مدار حق و فرزند پیامبر را بر مسیر دیگر قرار دادهاند؟
رخدادهای شگفت انگیز در آسمان و زمین بعد از شهادت امام حسین در منابع اهل سنت
رخداد عاشورا و شهادت امام حسین(ع) در رأس مهمترین حوادث تاریخ بشریت قرار دارد. عظمت این حادثه را میتوان با تحلیل زمینهها، چرایی، چگونگی وقوع، پیامدها و آثار آن بررسی کرد. یکی از نشانههای عظمت این حادثه، رخدادهای شگفتی است که غالب آنها شکل خرق عادت داشته و در پی شهادت امام حسین(ع) به وقوع پیوست. بعضی از این رخدادها، مربوط به اجزای نظام هستی همچون خورشید، ماه، ستارگان و زمین است. و بخشی دیگر به انبیاء و فرشتگان، و بخشی هم به جنیان و حیوانات اختصاص داشته، و برخی نیز مربوط به انسانهاست. دراین نوشتار، با بررسی روایات اهلسنت، به برخی از رخدادها و حوادث شگفت انگیز در آسمان و زمین، اشاره خواهد شد.
البته بعضی از مورخان متعصب اهل سنت ـ همچون ابنکثیر ـ اینگونه روایات را ساخته و پرداخته شیعه و از مجعولات آنان دانستهاند. بنابراین، در این مقاله، تمامی احادیث و رخدادها را از منابع اهل سنت ذکر خواهیم کرد تا گواهی باشد بر ظلم و جنایت آشکار حکومت بنی امیه در قتل و شهادت فرزند پیامبر که در عصر معاصر وهابیت و مفتیان آل سعود، در ادامه راه جنایتکاران بنی امیه سعی در برعکس نشان دادن این حادثه داشته و دارند.
رؤیای ام سلمه، همسر پیامبر
یکی از رخدادهای عجیبِ پس از شهادت امام حسین(ع) در روز عاشورا، بروز کسوف (گرفتگی خورشید) است، که موجب تیرگی عجیب آسمان و حتی رؤیت ستارگان شد.
ترمذی، از دانشمندان اهل سنت و صاحب کتب مشهور حدیثی “سنن ترمذی”، چنین نقل می کند:
دَخَلتُ عَلى امِّ سَلمى وهِی تَبکی، فَقُلتُ: مَا یبکیکِ؟ قالَت: رَأَیتُ رَسولَ اللَّهِ صلى الله علیه و آله- تَعنی فِی المَنامِ- وعَلى رَأسِهِ ولِحیتِهِ التُّرابُ. فَقُلتُ: مالَکَ یا رَسولَ اللَّهِ؟ قالَ: «شَهِدتُ قَتلَ الحُسَینِ آنِفاً» (سنن الترمذى، ج ۵، ص ۶۵۷).
سنن الترمذى – به نقل از سَلمى، دختر امّ سلمه-: نزد امّ سلمى (امّ سلمه) رفتم، در حالى که مىگریست. گفتم: چرا میگریى؟ گفت: پیامبر خدا را در خواب دیدم که بر سر و رویش غبار نشسته بود. پرسیدم: اى پیامبر خدا! چرا این گونهاى؟ فرمود: «اندکى پیش، شاهد کشته شدن حسین بودم».
خون شدن تربت امام حسین
یکی دیگر از وقایع، خون شدن خاک کربلا اهدایی پیامبر به ام سلمه، همسر خویش می باشد که سالها قبل از ظهادت امام حسین، ضمن پیشگویی شهادت نوه و فرزند خویش، به ام سلمه، توصیههای را نیز میفرمایند.
خوارزمی، دانشمند و مورخ اهل سنت، واقعه خون شدن خاک کربلا را، اینگونه نقل میکند:
إنَّ سَلمَى المَدَنِیَّهَ، قالَت: دَفَعَ رَسولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله إلى امِّ سَلَمَهَ قارورَهً فیها رَملٌ مِنَ الطَّفِّ، وقالَ لَها: إذا تَحَوَّلَ هذا دَماً عَبیطاً فَعِندَ ذلِکَ یُقتَلُ الحُسَینُ. قالَت سَلمى: فَارتَفَعَت واعِیَهٌ مِن حُجرَهِ امِّ سَلَمَهَ، فَکُنتُ أوَّلَ مَن أتاها، فَقُلتُ لَها: ما دَهاکِ یا امَّ المُؤمِنینَ؟ قالَت: رَأَیتُ رَسولَ اللَّهِ صلى الله علیه و آله فِی المَنامِ وَالتُّرابُ عَلى رَأسِهِ، فَقُلتُ: ما لَکَ؟ قالَ: «وَثَبَ النّاسُ عَلَى ابنی فَقَتَلوهُ، وقَد شَهِدتُهُ قَتیلًا السّاعَهَ». فَاقشَعَرَّ جِلدی، وَانتَبَهتُ وقُمتُ إلَى القارورَهِ، فَوَجَدتُها تَفورُ دَماً، قالَت سَلمى: ورَأَیتُها مَوضوعَهً بَینَ یَدَیها. (مقتل الحسین، ج ۲ ، ص ۹۶)
مقتل الحسین علیه السلام، خوارزمى: پیامبر خدا(ص) شیشهاى به امّ سلمه داده بود که خاک صحراى طَف (کربلا) در آن بود. به او فرموده بود: «هر گاه این خاک، [همرنگ] خون تازه شد، هنگام کشته شدن حسین است». [شبى] فریادى از اتاق امّ سلمه بلند شد و من، نخستین کسى بودم که پیش او رفتم. به او گفتم:چرا ناراحتى، اى مادر مؤمنان؟ گفت: پیامبر خدا را در خواب دیدم که بر سرش خاک نشسته است. گفتم: چرا این گونهاى؟ فرمود: «مردم بر پسرم هجوم بردند و او را کشتند. هماکنون، شاهد شهادتش بودم». من لرزیدم و بیدار شدم و چون به سوى شیشه رفتم، دیدم که خون از آن مىجوشد.
خورشیدگرفتگی
یکی دیگر از وقایع، مساله خورشیدگرفتگی می باشد که بیهقی، مولف مشهور کتاب حدیثی “سنن الکبری”، واقعه خورشیدگرفتگی را چنین، نقل می کند:
لَمّا قُتِلَ الحُسَینُ بنُ عَلِیٍّ علیه السلام کَسَفَتِ الشَّمسُ کَسفَهً بَدَتِ الکَواکِبُ نِصفَ النَّهارِ، حَتّى ظَنَنّا أنَّها هِیَ (السنن الکبرى، ج ۳، ص ۴۶۸).
السنن الکبرى- به نقل از ابو قبیل-: هنگامى که حسین علیه السلام کشته شد، خورشید چنان گرفت که در میانه روز، ستارگان، هویدا شدند، تا آن جا که پنداشتیم [خورشیدْ گرفتگىِ] قیامت است.
همچنین، ابن عساکر، مولف چیره دست تاریخ اسلام، و نویسنده اهل سنت کتاب “تاریخ دمشق”، واقعه سیاه شدن آسمان در روز عاشورا، را چنین، توصیف می کند:
لَمّا قُتِلَ الحُسَینُ علیه السلام اسوَدَّتِ السَّماءُ، وظَهَرَتِ الکَواکِبُ نَهاراً، حَتّى رَأَیتُ الجَوزاءَ عِندَ العَصرِ، وسَقَطَ التُّرابُ الأَحمَرُ. (تاریخ دمشق، ج ۱۴، ص ۲۲۶)
تاریخ دمشق: هنگامى که حسین علیه السلام شهید شد، آسمان، سیاه گشت و در روز، ستارهها پیدا شدند و حتّى ستاره جوزا را در عصر دیدم، و خاک سرخ بارید.
سرخ شدن آسمان
قرطبی، مفسر بزرگ اهل سنت درکتاب خویش،” تفسیر القرطبی”، واقعه سرخ شدن آسمان بعد از شهادت امام حسین را چنین نقل می کنند:
لَمّا قُتِلَ الحُسَینُ بنُ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ علیه السلام احمَرَّ لَهُ آفاقُ السَّماءِ أربَعَهَ أشهُرٍ. قالَ یَزیدُ: وَاحمِرارُها بُکاؤُها. (تفسیر القرطبى، ج ۱۶، ص ۱۴۱)
تفسیر القُرطُبى- به نقل از یزید بن ابى زیاد-: هنگامى که حسین بن على بن ابى طالب علیه السلام کشته شد، کرانههاى آسمان براى او تا چهار ماه، سرخ گشتند، و سرخى آسمان، گریه آن است.
همچنین، طبرانی، دیگر عالم اهل سنت، در کتاب “المعجم الکبیر”، سرخ شدن آسمان، را این گونه روایت می کند:
حَدَّثَتنی جَدَّتی امُّ حَکیمٍ قالَت: قُتِلَ الحُسَینُ بنُ عَلِیٍّ علیه السلام وأنَا یَومَئِذٍ جُوَیرِیَهٌ، فَمَکَثَتِ السَّماءُ أیّاماً مِثلَ العَلَقَهِ (المعجم الکبیر، ج ۳، ص ۱۱۳)
المعجم الکبیر- به نقل از على بن مُسْهِر-: مادر بزرگم، امّ حکیم، برایم گفت: حسین بن على علیه السلام هنگامى شهید شد که من دخترى خردسال بودم. آسمان، چندین روز، مانند خونِ سرخ بود.
خون باریدن از آسمان
واقعه دیگری که، بعد از شهادت امام حسین توسط حکومت بنی امیه، در منابع تاریخی اهل سنت، ذکر شده است، واقعه باریدن خون از آسمان است که حتی در منابع تاریخی مسیحیان، نیز ذکر شده است. (مراجعه کنید به: روزی که آسمان در انگلیس خون گریه کرد)
واقدی، تراجم نگار اهل سنت، در کتاب “الطبقات الکبری”، واقعه خون باریدن از آسمان را چنین، نقل می کند:
لَمّا قُتِلَ الحُسَینُ بنُ عَلِیٍّ علیه السلام مَطَرَتِ السَّماءُ دَماً، فَأَصبَحَت خِیامُنا وکُلُّ شَیءٍ مِنّا مُلِئَ دَماً. (الطبقات الکبرى، ج ۱، ص ۵۰۵)
الطبقات الکبرى- به نقل از نَضره ازْدى: هنگامى که حسین بن على علیه السلام شهید شد، بارانِ خون از آسمان بارید و خیمهها و همه چیزمان، پر از خون شد.
همچنین ابن عدیم حلبی، مولف کتارب “تاریخ حلب”، نیز این واقعه را اینگونه، روایت می کند:
لَمّا قُتِلَ الحُسَینُ علیه السلام احمَرَّتِ السَّماءُ مِن أقطارِها، ثُمَّ لَم تَزُل حَتّى تَقَطَّرَت، فَقَطَرَت دَماً. (بغیه الطلب فى تاریخ حلب، ج ۶، ص ۲۶۳۷).
بُغْیَه الطلب فى تاریخ حلب- به نقل از ابراهیم نَخَعى-: هنگامى که حسین علیه السلام کشته شد، [همه] کرانههاى آسمان، قرمز شد. سپس این گونه ماند، تا بارید و خون بارید.
خون تازه در زیر سنگها
واقعه دیگر که از منابع حدیثی اهل سنت، ذکر میشود، وجود خون در هنگام برداشتن سنگ ها بعد از واقعه عاشورا و شهادت امام حسین، می باشد که علاوه بر ذکر آن در منابع شیعه در کتب حدیثی اهل سنت، نیز ذکر شده است.
طبرانی، در کتاب حدیثی المعجم الکبیر، این واقعه را چنین توصیف می کند:
ما رُفِعَ بِالشّامِ حَجَرٌ یَومَ قُتِلَ الحُسَینُ بنُ عَلِیٍّ علیه السلام إلّاعَن دَمٍ. (المعجم الکبیر، ج ۳، ص ۱۱۳)
المعجم الکبیر– به نقل از ابن شهاب زُهرى-: روز کشته شدن حسین بن على علیه السلام، هیچ سنگى را در شام بر نداشتند، مگر آن که در زیرش، خون بود.
و نیز نشانه ها و حوادث خارق العاده دیگر که از ذکر آن صرفنظر میشود.
پاسخ بر شبهه شعور موجودات و اجزای هستی
به نظر میرسد اگر آیاتی همچون: انْ مِنْ شیء إلّا یسبِّح بحمده و لکن لاتفقهون تسبیحهم (سوره اسراء، آیه ۴۴) و نیز: یسبّح لله ما فی السماوات والارض (سوره جمعه، آیه ۱) را بدون هرگونه توجیه و تأویلی معنا کنیم، چنان که اجزای هستی، تسبیحگوی حق میتواند باشد و همین، حکایت از گونهای شعور درآنها دارد، همینها میتوانند بر شهادت شخصیتی چون ابیعبدالله(ع) گریان باشند. اما گریه هرچیز متناسب با هموست: ما سمیعیم و بصیریم و خوشیم / با شما نامحرمان ما خامُشیم.
اما این که گریه اجزای نظام هستی ـ بر اساس روایات یاد شدهـ اختصاص به امام حسین(ع) و حضرت یحیی(ع) داشته، نیز نشانهای دیگر از عظمت شهادت امام حسین است. چرا که حتی شهادت حضرت یحیی نیز تأثیری همچون شهادت ابیعبدالله بر اجزای نظام هستی نداشته است.
إنَّ الحُسَینَ علیه السلام بَکى لِقَتلِهِ السَّماءُ وَالأَرضُ وَاحمَرَّتا، ولَم تَبکِیا عَلى أحَدٍ قَطُّ، إلّاعَلى یَحیَى بنِ زَکَرِیّا وَالحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ علیهما السلام. (کامل الزیارات، ص ۱۸۱)
کامل الزیارات- به نقل از ابوبصیر، از امام صادق(ع)-: آسمان و زمین، بر شهادت حسین علیه السلام گریستند و سرخ شدند. این دو، بر کس دیگرى جز یحیى بن زکریّا و حسین بن على علیه السلام، نگریستهاند.
ابن عساکر، تاریخ نویس مشهور اهل سنت، نیز شباهت حضرت یحی و امام حسین را چنین نقل می کند:
لَم تَبکِ السَّماءُ عَلى أحَدٍ بَعدَ یَحیَى بنِ زَکَرِیّا علیه السلام إلَّا الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ. (تاریخ دمشق، ج ۱۴، ص ۲۲۵)
تاریخ دمشق: آسمان پس از یحیى بن زکریّا علیه السلام، بر کسى جز حسین بن على علیه السلام نَگِریست.
رجعت امام حسین، رخداد شگفت انگیر در عصر ظهور
و اما در عصر ظهور، رخدادهای شگفت انگیز عاشورا، امتداد پیدا خواهد کرد و بار دیگر و بعد از قیام قائم آل محمد، حضرت مهدی، موعود ادیان و آخرین ذخیره الهی از نسل امام حسین برای نجات بشریت، امام حسین و برخی از ائمه، بار دیگر، به دنیا رجعت و بازگشت خواهند نمود تا مجازات الهی کافران خالص، از همین دنیا، آغاز شود. این بار، عاشورای دیگر، رقم خواهد خورد، لکن در عصر ظهور، جبهه حق، بر جبهه باطل، پیروز خواهد شد.
در روایتی، رجعت امام حسین و امیرالمؤمنین علیهما السلام با قیام حضرت مهدی (عج) بیان شده است. جابر از امام باقر(ع) نقل میکند که امام حسین(ع) در روز عاشورا، قبل از شهادتش، خطاب به اصحاب و یارانش در کربلا، به تفصیل درمورد رجعت خود و یاران خود در عصر ظهور و هنگام حکومت جهانی امام عصر، سخن گفت:
قَالَ الْحُسَیْنُ لِأَصْحَابِهِ قَبْلَ أَنْ یُقْتَلَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ قَالَ لِی یَا بُنَیَّ إِنَّکَ سَتُسَاقُ إِلَى الْعِرَاقِ وَ هِیَ أَرْضٌ قَدِ الْتَقَى بِهَا النَّبِیُّونَ وَ أَوْصِیَاءُ النَّبِیِّینَ وَ هِیَ أَرْضٌ تُدْعَى عموراء وَ إِنَّکَ تُسْتَشْهَدُ بِهَا وَ یُسْتَشْهَدُ مَعَکَ جَمَاعَهٌ مِنْ أَصْحَابِکَ لَا یَجِدُونَ أَلَمَ مَسِّ الْحَدِیدِ وَ تَلَا قُلْنا یا نارُ کُونِی بَرْداً وَ سَلاماً عَلى إِبْراهِیمَ یَکُونُ الْحَرْبُ بَرْداً وَ سَلَاماً عَلَیْکَ وَ عَلَیْهِمْ فَأَبْشِرُوا فَوَ اللَّهِ لَئِنْ قَتَلُونَا فَإِنَّا نَرِدُ عَلَى نَبِیِّنَا قَالَ ثُمَّ أَمْکُثُ مَا شَاءَ اللَّهُ فَأَکُونُ أَوَّلَ مَنْ یَنْشَقُّ الْأَرْضُ عَنْهُ فَأَخْرُجُ خَرْجَهً یُوَافِقُ ذَلِکَ خَرْجَهَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ قِیَامَ قَائِمِنَا. (بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۶۱)
بشارت باد شما را به خدا قسم اگر این قوم ما را بکشند، ما نخستین کسانی هستیم که نزد پیامبرمان باز می گردیم و تا مدتی که خدا بخواهد توقف خواهیم کرد، آن گاه من اولین کسی هستم که قبرش شکافته می شود و ناگهان از قبر خارج می شوم، در حالی که امیر المؤمنین نیز از قبرش خارج شده و آن هنگامی است که مهدی ما قیام نموده است.
نکته پایانی
درباره حوادث خارقالعادهاى (مانند: باریدن خون از آسمان) که وقوع آنها پس از شهادت امام حسین علیه السلام گزارش شده است، چند نکته قابل توجّه است:
۱. تحقّق این امور، استحاله عقلى ندارد (مُحال عقلى نیست). بنا بر این، وقوع آنها بر پایه ادلّه نقلىِ معتبر از کتب حدیث اهل سنت، قابل اثبات است. علاوه بر اینکه، در منابع حدیثی شیعه نیز، فراوان، ذکر شده است.
۲. و این گونه حوادث خارقالعادهاى به قدرى فراوان اند که هر پژوهشگر منصفى، مىتواند با تأمّل در این گزارشها، اجمالًا به وقوعشان بعد از شهادت امام حسین، اطمینان پیدا کند.
۳. تمامی احادیث فوق و ذکر شده از منابع حدیثی اهل سنت، ذکر شده است. و از ذکر انبوه احادیث در منابع حدیثی شیعه خودداری شد. حال سوال این است: وهابیت و مفتیان حکومت آل سعود، چگونه، خلافت معاویه و فرزندش یزید را بر مسند مسلمین و جانشینی پیامبر توجیه می کنند؟ و یزید را بر مدار حق، و فرزند پیامبر را بر مسیر دیگر قرار داده اند؟
———————————-
*دانش آموخته حوزه علمیه قم
منبع : رجانیوز