نودیها – گاندی:
من نهضتم را مدیون حسین بن علی (ع) هستم و من چیز تازه ای برای مردم هندوستان به ارمغان نیاورده ام.
چارلز دیکنز (نویسنده انگلیسی):
اگر منظور امام حسین(ع) جنگ در راه خواستههای دنیایی خود بود، من نمیفهمم چرا خواهران و زنان و اطفالش به همراه او بودند. پس عقل چنین حکم می کند که او فقط به خاطر اسلام فداکاری کرد.
جرجی زیدان، نویسنده لبنانی:
پس از رحلت پیامبر(ص)، حب جاه و مال بر فضایل اخلاقی فائق آمد و افکار و آرای آل علی(ع) در میان چنان مردمی بی اثر ماند. چنانکه مردم کوفه به خاطر جاه و مال بیعتی را که با امام حسین(ع) بسته بودند، در هم شکستند و به این نیز اکتفا نکرده و او را کشتند.
توماس مان، متفکر آلمانی:
اگر بین فداکاری مسیح و حسین(ع) مقایسه شود حتماً فداکاری حسین پرمغزتر و باارزش تر جلوه خواهد نمود. زیرا مسیح روزی که آماده برای فدا شدن گردید زن و فرزند نداشت و در فکر آنان نبوده که بعد از او به چه سرنوشتی دچار خواهند آمد. امام حسین(ع) زن و فرزند داشت و بعضی از آنها کودک خردسال بودند و احتیاج به پدر داشتند.
کورت فریشلر، مورخ بزرگ آلمانی:
امام حسین(ع) در فداکاری قدم را از حدود فدا کردن خود برتر نهاد و فرزندانش را هم فدا کرد… تصمیم ثابت حسین(ع) برای فداکاری مطلق نه ناشی از لجاجت بود نه معلول هوا و هوس و او با پیروی از عقل مصمم شده بود که به طور کامل فداکاری کند تا اینکه مجبور نشود بر خلاف عقیده و آرمان والای خود به وسیله سازشکاری با یزید بن معاویه و زندگی ادامه دهد. می دانیم که حسین(ع) خود را برای کشته شدن آماده کرده بود. و او عزم داشت خویش را فدا نماید چرا توقف نکرد تا به قتلش برسانند و چرا دائم اسب می تاخت و شمشیر می انداخت… حسین(ع) دست روی دست گذاشتن و توقف برای کشته شدن را دور از مردانگی و جهاد در راه عقیده و آرمان خود می دانست. در نظر حسین(ع) در همانجا توقف کردن و گردن بر قضا دادن تا این که دیگران نزدیک شوند تا او را به قتل برسانند خودکشی محسوب می شود. یک مرد دلیر و با ایمان خودکشی نمیکند.
توماس کارلایل، دانشمند بزرگ انگلیسی:
بهترین درسی که از تراژدی کربلا می گیریم این است که حسین و یارانش ایمان استوار به خدا داشتند. آنان با عمل خود روشن کردند که تفوق عددی در جایی که حق و باطل روبرو می شوند اهمیت ندارد. پیروزی حسین(ع) با وجود اقلیتی که داشت موجب شگفتی من است.
تندن اندیشمند هندی:
قیام کربلا معدل بشریت را بالا برد و سطح آن را ارتقا بخشید.
آنتوان بارا (دانشمند مسیحی سوری):
اگر بگویم حسین (ع) چراغ اسلام است کم گفته ام، اگر بگویم که او زره اسلام است کم گفته ام، بهترین جمله ای که می توانم بگویم این است که او وجدان تمام ادیان در تمام تاریخ است.
واشنگتن ایروینگ(مورخ آمریکایی):
برای امام حســـین ممکن بود که زندگی خود را با تسلیم شدن به اراده یزید نجات بخشد،لیکن مسوولیت پیشوایی مسلمین اجازه نمی داد که او یزید را به عنوان خلیفه بشناسد. او به زودی خود را برای قبول هر ناراحتی و فشاری به منظور رها ساختن اسلام از چنگال بنی امیه آماده ساخت، در زیر آفتاب سوزان سرزمین خشک و در روی ریگهای تفتیده…روح حســـین فنا ناپذیر است؛ای پهلوان من و ای نمونه شجاعت و ای شهسوار من، حســـــین!
پرفسور ادوارد براون (شرق شناس انگلیسی)
آیا قلبی پیدا می شود که وقتی درباره کربلا سخن می شنود آغشته به حزن و اندوه نگردد؟
حتی غیر مسلمانان نیز نمی توانند پاکی روحی را که این جنگ اسلامی در تحت لوای آن انجام گرفت انکار کنند… هر کس اندکی حس در نهاد خود داشته باشد نمی تواند از این غصه غم انگیز متاثر نشود.
موریس دوکبری (اندیشمند فرانسوی)
حســـین برای شرف و ناموس مردم و بزرگی مقام مرتبه اسلام از جان و مال و فرزندان گذشت و زیر بار استعمار و ماجرا جویی یزید نرفت، پس بیایید ما هم شیوه او را سر مشق قرار داده از زیر دستی یزیدیان نوعی رهایی یابیم و مرگ با عزت را بر زندگی با ذلت ترجیح دهیم، زیرا مرگ با عزت و شرافت بهتر از زندگی با ذلت است.
پرفسور ماربین (فیلسوف و خاورشناس آلمانی):
من معتقدم که رمز بقا و پیشرفت اسلام و تکامل مسلمانان به خاطر شهید شدن حســــین و آن رویدادهای غم انگیز می باشد و یقین دارم که سیاست عاقلانه مسلمانان و اجرای برنامه های زندگی ساز آن به واسطه عزاداری حیسنی بوده است. مادامی که این روش و خصلت در میان مسلمانان وجود دارد هرگز آنها تن به خواری نمی دهند و تحت اسارت کسی نمی روند.