خاطرات و عکسهای منتشر نشده از امام خامنه ای در ایام تبعید به ایرانشهر در ادامه.
گروه تاریخ: شهيد حجت الاسلام والمسلمين سيد فخرالدين رحيمي نماینده مردم لرستان در مجلس اول شورای اسلامی یکی از شهدای کمتر شناخته شده کشتار سوم تیر در دفتر حزب جمهوری اسلامی است. وی که از آغاز نهضت حضرت امام (ره) و حمله ساواک به مدرسه فیضیه در صف یاران انقلاب اسلامی درآمد، در سالهای بعد و به دلیل فعالیت ویژهای که علیه رژیم پهلوی داشت چندین بار به تبعید محکوم شد که بخشی از محکومیت وی، تبعید به ایرانشهر بود و البته تبعید این شهید بزرگوار به ایرانشهر همزمان با حضور رهبر انقلاب در این شهر و تبعید ایشان توسط رژیم پهلوی بوده است.
شهید سید فخرالدین حسینی در خاطراتش پیرامون این ماجرا مینویسد: «… پس از دريافت حكم تبعيد … شكر الهي را به جا آوردم…. بعد از ظهر با پيكان استيشن از محوطه شهرباني خرمآباد اينجانب را حركت دادند و بعدازظهر فردايش در دوراهي بعد از شهرستان بم، فاصله 365 كيلومتر را تا ايرانشهر طي نموده شبانه به ايرانشهر رسيديم. در ايرانشهر حضرت حجت الاسلام و المسلمين جناب آقاي سيد علي خامنه اي مترجم كتاب صلح الحسن(ع) كه جداً فكر مردمي داشت و روحي انقلابي در مسير سازنده و اخلاقي عالي و رفتاري اسلامي [داشتند] را به همراه برخي ديگر آقايان محترم [كه در تبعيد به سر مي بردند] زيارت نمودم كه مجلس گرم و الطافشان غم و اندوه و حزني براي من نگذاشت.»
شهید رحیمی پس از انقلاب نیز نقش جدی در اقدامات انقلابی مردم خطه لرستان داشت. وی که یکی از اعضای اصلی حزب جمهوری اسلامی در استان لرستان به شمار میرفت، با برگزاري نخستين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي، از سوي مردم ملاوي لرستان، برگزيده و به خانه ملت راه يافت.
این شهید شجاع، با توجه به ماهيت و خط فكري بني صدر به یکی از مخالفین سرسخت او در مجلس مبدل شد . وی در مجلس با اشاره به قدرت طلبي هاي بني صدر چنين مي گويد: «مردم اگر به كسي راي بدهند براي عشق به امام است. اگر من طلبه هم در اين جا پشت اين تريبون صحبت مي كنم از بركات رهبر بزرگمان مي باشد و الا من طلبه كجا و تريبون مجلس شوراي اسلامي [كجا]. آنچه داريم از اسلام و امام است و اخلاق و اخلاص امام و رهبر عاليقدر انقلاب اسلامي است. »
شهيد حجت الاسلام والمسلمين سيد فخرالدين رحيمي، پس از سالها مجاهدت در مسير الله به هنگام انفجار دفتر مركزي حزب جمهوري اسلامي به فيض عظيم شهادت نائل آمد و پيكر مطهرش پس از تشييع با شكوه در شهر خرم آباد به خاك سپرده شد.
ماجرای شهادت دختر شهید رحیمی
از ايشان يك پسر بنام امين (1357) و سه دختر به نام هاي زهرا (1348)،وحيده (1346) ومنصوره (1352) به يادگار مانده است.
يكي از فرزندان شهيد رحيمي بنام سيده زهرا نیز در روز 23/10/1365 در سن 17 سالگي به هنگام بازگشت از دبيرستان به منزل،بر اثر حمله وحشيانه هواپيماهاي رژيم بعثي صدام به مناطق مسكوني خرم آباد به درجه رفيع شهادت نائل آمد.
شهيد سيده زهرا رحيمي در يكي از خاطرات خود اين چنين مي نويسد: روز پنجشنبه 18 ارديبهشت طبق روال هميشه بر سر مزار پدر رفتم و ديدار تازه كردم،البته دلم مي خواست كه مدت زيادي آنجا بمانم و يا بهتر بگويم دوست دارم منزلگاهم براي هميشه هر چه زودتر به آنجا نزد قبر مطهر پدرم انتقال يابد، آن وقت است كه ميدانم لطف و عنايت پروردگار شامل حالم شده است…«يا ايتها النفس المطمئنه ارجعي الي ربك راضيه مرضيه فادخلي في عبادي و ادخلي جنتي.»