این یک فاجعه است که هیچ یک از محققین به این مسئله نمی پردازند.
مسئله تهاجم در محصولات غذایی دقیقا ۵۰ % تهاجم در مجموع تهاجمات نرم است . اگر تهاجم ها را این گونه تقسیم کنیم :
۵۰ % = تهاجم نرم در موسیقی ، پوشاک، رسانه تصویری (فیلم، سریال،کارتون، بازی…)، اینترنت، معماری …
۵۰ % = تهاجم در محصولات غذایی
چرا این عامل تا ابن حد مهم است ؟
مشروح در ادامه
منبع : استودیو نشانه
تمامی ۵۰ % تهاجمات نوع اول به واسطه تفکر بر ذهن و ادراک آدمی تاثیر میگذارند اما ۵۰ % نوع دوم بر جسم تاثیر گذار است . و اگر تهاجم در محصولات غذایی اثر گذار باشد تهاجم بر ذهن آسان تر خواهد بود بلکه در آینده شاید نیازی به تنهاجم علیه ذهن نباشد چرا که مردم با محصولات غذایی آنقدر مورد تهاجم قرار گرفته اند که دیگر قوه ای به نام عقل را در کتابخانه ها و داستان ها می جویند.
در احادیث و سخنان معروف بسیاری تغذیه عامل بسیار مهمی در داشتن تفکر سالم عنوان شده است. به شکلی که عبارت "عقل سالم در بدن سالم است " از معروف ترین سخنان در بین ایرانیان است .به همین جهت تغذیه مناسب موجبات تفکر درست را به وجود می آورد. و اگر تغذیه نادرست باشد امکان عدم تفکر صحیح فراهم میشود.
تغذیه صحیح یکی از عوامل افزایش طول عمر است . شاید قسمت بزرگی از این تهاجم مربوط به همین مسئله باشد، کاهش عمر و حکومت بر انسان ها .
چرا کاهش عمر یک مسئله ی بسیار مهم است ؟
یک نگاه کلی به دوره رشد درانسان می اندازیم :
۱- جنین ۲- نوزاد ۳ – کودک ۴ – نوجوان ۵- جوان ۶- میان سال ۷- کهنسال
در این دوره ها چه اتفاقی می افتد ؟
۱- جنین .: رشد فیزیکی
۲- نوزاد : رشد فیزیکی ، ادراک ابتدایی
۳ – کودک: رشد فیزیکی ، ادراک مقدماتی
۴ – نوجوان : رشد فیزیکی، ادراک میانی ، ادارک ابتدایی عرفانی
۵- جوان : کاهش رشد فیزیکی، ادراک نهایی، اداراک میانی عرفانی
۶- میانسال : ادراک نهایی عرفانی، به وجود آوردن مقدماتی تئوری های متعدد .
۷- کهنسال : به وجود آوردن نهایی تئوری های متعدد .
البته این یک فرض کلی است کما این که ممکن است برخی کودکان به مهارت های جوانان و برخی جوانان به مهارت های کهنسال ها برسند که البته تعداد آن ها کم است .
حال با این توضیح اگر میانگین سن افراد جوامع به چیزی بین جوان و کهنسال برسد فاتحه تمدن در آن جوامع خوانده خواهد شد . چرا که این دوره دقیقا دوره رشد روح است . و اگر انسان قبل از بالغ شدن روحشان بمیرند دیگر نه انقلابی توسط این طیف رهبری خواهد شد و نه جامعه می تواند با تدبیر عمل کند. صرفا با شور جوانان یک حرکت به وجود می آید و چون بدون تدبیر است بلافاصله شکست خواهد خورد. یکی از عواملی که جنبش ۹۹ % کمتر از حرکت های مشابه در برخی ازکشور های عربی نا موفق بوده است همین مسئله رهبری است . آنان شعار معروفی دارند با این عنوان که " We are all leaders " با همه ما رهبریم اما واقعیت آن است که امروز جنبش ۹۹ % صرفا با شور جوانان ادامه یافته هرچند که در پاره ای موارد در برخی از ایالت های آمریکا موفق بوده که شاید ریشه موفقیت آن دست داشتن افراد میان سال و کهن سال در تدبیر این امور به واسطه جوانان بوده است .
برای درک بهتر این موضوع بهتر است نگاهی به رهبران انقلاب ها داشته باشیم . یکی از شاخص ترین رهبران بزرگ ترین انقلاب جهان، امام خمینی (ره) بودند که در کهنسالی، اساس یک تفکر را بنا نهادند. وقعا اگر این انقلاب توسط افرادی به غیر از کهنسالان رهبری می شد هرگز تا به امروز دوام نمی آورد. و در سنت الهی هم غالب پیامبران در سن ۴۰ سالگی که سن شکفتن روح است به پیامبری رسیدند.
به همین جهت در محصولات غذایی علیه جسم، تفکر و روح، تهاجم صورت میگیرد. در این فرایند ذهن افراد مورد تهاجم قرار میگیرد و همزمان با آن جسم آنان فرسوده میشود و در آخر در سنی می میرند که هنوز از جهت روح بالغ نشده اند.
اما چه محصولاتی موجبات تهاجم بر انسان را فراهم میکنند ؟
واقعا سخت است که گفته شود، تمامی محصولاتی که جنبه صنعتی می گیرند جز این دست از محصولات قرار میگیرند. اما مرتبه اثر آنان با گروه های دیگر محصولات کم تر است .
اغلب محصولات صنعتی به تعداد بالا تولید میشوند و اساسا باید برای نگه داشتن آنان ترکیباتی به آنان اضافه کرد؛ به همین جهت یکی از موارد آلودگی محصولات غذایی صنعتی، مواد نگه دارنده و امثال این ها است .
دیگر مواردی که اساسا برای ضرر رساندن تولید شده اند؛ تمامی فراورده های غیر طبیعی است از قبیل فراورده های حجیم شده (پفک ها، اسنک ها)، فراورده های گوشتی مانند سوسیس و کالباس (از مهم ترین مواد کاهش عمر)، نوشیدنی های گازدار مانند نوشابه ها ( یکی از مهم ترین عامل نابودی بشر! ) و بسیاری از محصولاتی از این دست . که بشر سود جو برای این که به سود مادی بیشتری برسد دست به هر کاری زده است و با پذیرش این محصولات در جوامع جهان، بسیار سخت میتوان به مردم القا کرد که از این دست محصولات استفاده نکنند یا کم تر استفاده کنند.
یک سری از موارد که نظام غذایی دنیا را تحت تاثیر خودش قرار داده است، عاملی به نام فست فود است که زمان انتشار آن در جهان حدود ۱۰۰ سال یا اندکی بیشتر است که در دهه های اخیر اشاعه بسیاری داشته است . مثلا در ۷۰ سال پیش در ایران برخی از انواع فست فود ها در میان برخی از واحد های ارتش توزیع می شده است که کم کم این نوع از محصول غذایی رشد کرد و حتی شاید بتوان این گونه گفت که روند رشد این محصول، بعد از انقلاب بیشتر بوده است که این مسئله غفلت مسئولین ذیربط را نشان میدهد.
اما جالب است که اگر درست درک کرده باشیم گروهی از مردم که فعلا معلوم نیست از چه قشری اند در حال روی آوردن به غذاهای سنتی ایرانی اند و آن را به فست فود ها که در برابر این غذا بسیار ارزان است ترجیه میدهند.
تفاوت میان اطلاع داشتن و ایمان :
این مسئله بسیار مهم است . همه ما میدانیم که محصولی به نام نوشابه چه ضررهایی دارد. مثلا رنگ آن کبد را نابود میکند (دومین عضو مهم بدن ). قند آن برای بدن فاجعه می آفریند و گاز آن برای معده و دیگر اعضای بدن بسیار مضر است . ما این را میدانیم و باز هم از این محصول استفاده میکنیم . پس مگر نباید اطلاع از یک عامل منجر به شناخت آن و شناخت منجر به کاهش یا افزایش تعامل با آن پدیده گردد ؟ پس چرا نشد ؟
به این دلیل است که ما ایمان نداریم که این محصولات مضر اند. مشکل عمده همه ما در همه زمینه ها مسئله ایمان به مسائل است و ایمان هم جز با ادراک روح امکان پذیر نخواهد بود و خود روح هم باشد در شرایطی باشد ( شفاف و مطهر ) تا بتواند حقیقت را درک کند.
ترور اجتماعی پزشکان دلسوز :
افراد شاخص دلسوز در عرصه پزشکی که صاحب نظر اند؛ امروز هم از داخل و هم از خارج مورد تهاجمات و ترور های اجتماعی فراوانی شده اند. به این دلبل که گرداننده صحنه غذایی جهان میداند که مردم جهان خصوصا ایران که نقش بزرگی در آینده علیه نظام سلطه دارند اگر بیدار شوند و از این محصولات استفاده نکنند. اولا قدرت اقتصادی اش تضعیف می شود و به واسطه کاهش قدرت اقتصادی، قدرت رسانه ای خود را از دست میدهد و در ثانی این مردم میتوانند درست تفکر کنند و آنان را به مرور نابود سازند.
به همین جهت افرادی چون "دکتر حسین روازاده " هم از طرف مافیای درون کشور و هم از طرف رسانه های ضد ایرانی به شدت مورد ترور اجتماعی قرار گرفته اند. به شکلی که تقریبا این ترور ها در بین برخی از اقشار جوانان به ثمر نشسته است و افراد با دیدن چهره ایشان یا به ظاهر و یا در درون ایشان را احمق عنوان میکنند و حتی اگر ایشان ساده ترین جملات را بیان کنند به دلیل شدت ترور اجتماعی این افراد آن بیان را قبول نمی کنند.
حال دریابید دراین فضا چه کسی میتواند به ما کمک کند ؟ تنها عامل همان ایمان است. وگر نه اگر نگارنده این مطلب خود به سخنانش عمل نکند سخن وی در دیگران اثر نخواهد داشت.