شکر نعمت ،نعمتت افزون کند !

کوچکترین حق خداوند

حضرت علی علیه السلام، خود جواب سوال مطرح شده را با صراحت بیان داشته و می فرمایند: کمترین حق خدا بر عهده شما اینکه از نعمت های الهی در گناهان یاری نگیرید. (نهج البلاغه/ ترجمه دشتی/ حکمت ۳۳۰) و این حقی کوچک و در عین حال بزرگ و چشم گیر است، چرا که تمام هستی انسان، نعمتی است که خداوند به وی عطا نموده و در انجام کوچکترین خطا و گناهی لاجرم باید از اعضای خویش اعم از جسمانی و روحانی مدد جوید و در این صورت با استفاده از هر یک از اعضای وجودی خویش و یا نعمت های خارجی که خداوند به وی عطا نموده، نافرمانی خداوند و در نهایت تضییع حق او نموده است. استمداد از نعمت های خداوند در نافرمانی او یعنی ضایع کردن حق خداوند در برابر نعمت هایش.

کمترین حق‏ خدا بر گردنت‏              ترک صرف نعمتش در معصیت‏

شکر نعمت ها

یکی دیگر از حقوق خداوند در برابر نعمت هایش، شکر گذاری اوست. در یک روایت وارد شده است : که سپاسگزارى را کوچک نشمارید. (مشکاه الأنوار / ترجمه عطاردى/ ۲۴ ) این روایت حکایت از مراتب و وجوه شکرگذاری دارد، بر این اساس شکر خداوند به حمد و سپاس زبانی او خلاصه نشده و  مراتب و درجاتی را شامل می گردد.

پست‏ترین مرتبه شکر الهى، دیدن نعمت ها است از جانب خداى تعالى و او را منعم حقیقى دانستن، خواه نعمتهاى داخلى، مثل: وجود و حیات و علم و قدرت، و مانند این‏ها، و خواه خارجى، مثل: افلاک و انفس و بسایط و مرکّبات، و غیر این‏ها. و غیر او را موجد مستقلّ در ایجاد هیچ چیز ندانستن،  و باز از جمله شکر الهى، عصیان نکردن او است به نعمت او. یعنى: نعمت او را به معصیت صرف نکردن، نه نعمت هاى داخلى، مثل آنکه اعضا و جوارح و قوا را به غیر آنچه باید کار فرمود، کار نفرماید. و به نعمت هاى خارجى مثل آنکه مال را در مصارف نامشروع صرف نکند و اسراف در او جایز نداند. حضرت در این باره می فرمایند: حتى اگر خداوند تهدید به عذاب در برابر عصیان نکرده بود،واجب ‏بود به پاس نعمتهایش نافرمانى نشود. ( همان/ ۲۹۰) حاصل آنکه، شکر نه همین گفتن «شکرا للَّه» است، بلکه حقّ شکر آن است که، جوارح و اعضا را به غیر آنچه لایق به او است و شغل او است، مشغول ندارد. (مصباح الشریعه / ترجمه و شرح عبد الرزاق گیلان / ۶۲-۶۳)  و این شکر گذاری ثمراتی را با خود به همراه دارد از آن جمله از اسحاق بن عمّار نقل شده است که امام صادق علیه السّلام به من فرمود: اى ابا اسحاق! هر گاه خداوند نعمتى را بر بنده خود ارزانى داشته، و او قدر آن نعمت را با قلب درک کرده و آشکارا خداى را شکرگزار باشد، هنوز از سپاس فارغ نشده است که دستور افزونى نعمت ها (از جانب حق) براى او صادر مى‏گردد. (پاداش نیکیها و کیفر گناهان/ ترجمه ثواب الأعمال / ۴۷۵)

حضرت امیر در این باره می فرمایند: خدا را بندگانی است که برای سود رساندن به دیگران نعمت های خاصی به آنان بخشیده تا آنگاه که دست بخشنده دارند نعمت ها را در دستشان باقی می گذارد و هرگاه از بخشش دریغ کنند نعمت ها را از دستشان گرفته و به دست دیگران خواهد داد

شک نعمت نعمتت افزون کند         کفر نعمت از کفت بیرون کند

و طریق اصلی شکر نعمت موقوف بر شناخت نعمت است و در اینجا پیوند میان علم و معرفت و شکر خداوند نیز حاصل می شود و طریق حصول علم و معرفت شرع الهی است زیرا آنچه جمیع رضای الهی در آن یا خلاف آن رضای اوست بیان کرده است.

 

هدف از وجود نعمت ها چیست؟

از دیگر حقوق خداوند در برابر نعمت هایش علت وجود نعمت های گوناگون در اختیار انسان می باشد که با معرفت بدان، می توان حق خداوند در برابر آن را نیز به جای آورد. در یک جمله می‌توان گفت هدف از خلقت انسان عبودیت و رسیدن به مرتبه کمال و استفاده از رحمت بی‌پایان الهی است. و دیگر مخلوقات خداوند نیز یاری گر او در رسیدن به سر منزل مقصود می باشند، از این رو حضرت می فرمایند: اى مردم!از خدا بترسید!هیچ کس بیهوده و عبث آفریده نشده که به لهو وبازى پردازد،و سر خود رها نگردیده تا به کارهاى لغو و بى ارزش مشغول شود دنیاى‏دلپسندش،جاى آخرتى که باید نگرى زشت در نظرش جلوه کرده است،نگیرد،آن‏مغرورى که بدنیا ظفر یافته بلند همت تر از آن کسى نیست که به کمترین سهم از آخرت‏دست پیدا کرده است. ( حکمت ۳۷۰)

 

مصرف مال در جای خود

با شناخت صحیح نعمت و با معرفت به فلسفه وجودی و  رسالتی که در پی خلق آن نهفته است می توان نعمت را در جایگاه صحیح خود مصرف داشت. گاهی وجود نعمتی در دست فرد مبنی بر بخشش و سود رساندن آن به دیگری است. حضرت امیر در این باره می فرمایند: خدا را بندگانی است که برای سود رساندن به دیگران نعمت های خاصی به آنان بخشیده تا آنگاه که دست بخشنده دارند نعمت ها را در دستشان باقی می گذارد و هرگاه از بخشش دریغ کنند نعمت ها را از دستشان گرفته و به دست دیگران خواهد داد. ( حکمت ۴۲۵)

کوته سخن آنکه تمامی موارد مذکور را می توان به عنوان شرح و بسط مورد اولی یعنی، کوچکترین حق خداوند دانست چرا برای حفظ چنین مرتبه لاجرم باید مراتب فوق ذکر را نیز مراعات کرده  و  آنها در نظر داشت، امید که خداوند ما را از حق گذاران درگاهش قرار دهد.

منبع : تبیان

islammovie

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Next Post

علل فتنه در کلام امیرالمومنین علیه السلام

پ جولای 30 , 2015
ریشه فتنه ها امام علی علیه السلام در خطبه ۵۰ نهج البلاغه می فرماید: «انما بدء وقوع الفتن اهواء تتبع و احکام تتبدع یخالف فیها کتاب الله و یتولی علیها رجال رجالا علی غیردین الله (۱) ; همانا ابتدای بروز آشوب ها و فتنه ها، هواها است که مورد تبعیت […]

شاید این مطالب را دوست داشته باشی

نودیها

مجله سرگرمی نودیها

ما سعی کردیم با دیگر مجله های موجود در اینترنت کمی متفاوت باشیم اینجا اگر جستجو کنید مطالب متنوع بسیاری خواهید یافت. بیش از 16000 مطلب ...