۲۰۰ نفر کشته، ۹۰۰۰ مجروح و ۱۵ هزار نفر اخراجی در کودتای ده ساعته ترکیه/ سران فتنه بعد از ۸ ماه آشوب، به استخر و شمال رفتند!

سایت نودیها – علی جعفری: ۷سال پیش در همین ایام کودتایی علیه رای مردم و دولت قانونی در ایران شکل گرفت که از جهات مختلف سنگین تر از کودتای ترکیه بود، کودتایی که در طی ۸ ماه با عظیم ترین حمایت های خارجی کشور را به خود در گیر کرد.  اما کودتا در ترکیه با سرکوب شدید دولت، با ۲۰۳ نفر کشته از هر دو طرف، ۱۴۵۳ نفر مجروح، ۸۷۷۷ نفر اخراجی و ۷۵۴۳ نفربازداشتی پایان یافت و قطعا اعدام ها و بازداشت های گسترده تری نیز در راه است. درمقابل سران فتنه و عوامل کودتا در ایران نه تنها هنوز مجازات و زندانی نشدند، بلکه بسیاری از حامیان آنها پس از گذشته یک دوره کوتاه دوباره به مسند قدرت بازگشتند.
اینکه چرا مدیریت فتنه در ایران قریب به یک سال ادامه می یابد و کودتا در ترکیه یک شبه سرکوب می شود،به تفاوت مبنایی اندیشه ی سیاسی در میان رهبران دوکشور برمی گردد. سعید جلیلی در بحثی تحت عنوان «مدیریت بحران و مدیریت فتنه» تفاوت شیوه حل بحران هایی مانند کودتا در ترکیه و مدیریت فتنه در ایران را به خوبی تشریح می کند:
در دنیا برای حوادثی از نوع حوادث سال ۱۳۸۸، اسمی می‌گذارند و می‌گویند بحران. آنها وقتی می‌خواستند در باره حوادث سال ۱۳۸۸ تحلیل کنند، از آن با عنوان بحران یاد می‌کردند، چون آن پارادایم در آن تفکر اسمش بحران می‌شود. آن روزها شبکه‌های غربی را که نگاه می‌کردید می‌گفتند ایران در بحران یا crisis همین شبکه العربیه تا یک سال می‌گفت: «ایران فی الأزمه».
تعبیرشان از وقایع ۱۳۸۸ بحران است و بر همین اساس هم مدل‌ها و تئوری‌هایی دارند که بحران چگونه مدیریت، کنترل و رفع شود. اینها حرف‌هایی هستند که در بحث‌ها و کتاب‌های خودشان فراوان دارند و ساز و کارهای متعددی را مطرح می‌کنند. برای بحران هم تعریف دارند:
“A crisis is any event that is, or is expected to lead to, an unstable and dangerous situation affecting an individual, group, community, or whole society.”
 بحران چیزی است که شما را به سمت یک حالت عدم ثبات، موقعیت خطرناک و خارج از تعادل می‌برد که آن وقت بر جامعه، فرد و چیزهایی که وجود دارند تأثیر می‌گذارد.
وقتی تعریف شما از بحران این باشد، راه‌حلش این است که شما وضعیت را به ثبات برگردانید. لذا در رفتار صاحبان این نوع نگاه می‌بینید برایشان مهم است به حالت قبل برگردند و می‌گویند به محض اینکه برگردیم بحران حل شده است، به همین دلیل هم به ساز و کارهای نظامی بیشتر بها می‌دهند، چون اولین راهش همین است.
 اما حرف اسلام این نیست و می‌گوید اگر من صحبت از اندیشه سیاسی می‌کنم، معتقدم کمال تمام هستی، انسان‌ها، جامعه، سیاست، حکومت و… در این است که به آن حقیقت نزدیک شود و هر قدر به آن حقیقت نزدیک‌تر شوید، کمال بیشتری پیدا کرده‌اید.
نقطه مقابل این اندیشه می‌گوید آنچه که اهمیت دارد این است که امتداد تمام آن هستی در جامعه و حتی فرد به سمت «حقیقت» توسعه ‌یابد و اساساً کمال در این است.
اینجاست که در مفهومتان از بحران یاد نمی‌کنید. شاید شرایطی هم باشد که بحران پیش بیاید، ولی یک مفهوم جدید درست می‌شود که از آن به عنوان «فتنه» یاد می‌کنید. فتنه یعنی شرایط به‌گونه‌ای پیش بیاید که حق و باطل در هم آمیخته شوند و غباری برانگیخته شود که تشخیص حق از باطل ممکن نباشد. در اینجا اگر نگاهتان بر مبنای اندیشه اول باشد می‌گویید کاری به این حرف‌ها ندارم. تعادل جامعه‌ام به هم ریخته است و با ابزار پلیسی و امنیتی سریع آن را برمی‌گردانم که خیلی از کشورها این کار را می‌کنند، ولی شما این نگاه را ندارید و می‌گویید در اینجا حق و باطل دارند آمیخته می‌شوند و رسالتم فقط این نیست که جامعه را به نظم برگردانم، بلکه ما راجع به تک‌تک انسان‌های جامعه احساس مسئولیت می‌کنیم و می‌گوییم اگر به هر میزانی به دلیل فتنه‌ای که شکل گرفته است، از حق دور شد برایم نگران‌کننده است، چون دارد از حقیقت دور می‌شود.
سئوالی که خیلی از حزب‌اللهی‌ها در ایام فتنه از ما می‌کردند این بود که چرا سران فتنه را بازداشت نمی‌کنید؟ این سوال ریشه در همان نگاه غربی دارد که جامعه را خیلی زود به همان تعادل قبلی برگردانید! جامعه از ثبات خارج شده و بحران است، ثبات را برگردانید. این یک نوع نگاه است، اما نوع دیگر نگاه دینی است که می‌خواهد در هر شرایطی جامعه و افراد به سوی حقیقت سیر کنند و به کمال برسند. هدف این نیست که زود از موضوعی عبور کند، بلکه در اینجا حقیقت مهم است و اتفاقاً در اینجاست که آن امنیت پایدار شکل می‌گیرد: «الَّذِینَ آمَنُواْ وَ لَمْ یَلْبِسُواْ إِیمَانَهُم بِظُلْمٍ». اگر توانستی حقیقت را بر مبنای عدالت بسط بدهید و تک ‌تک آحاد جامعه نسبت به حقایق روشن شدند و آن غبار مانع نشد حقیقت را ببینند، آن موقع دارید یک مدل جدید را ارائه می‌دهید.
رجانیوز

مرتضی - مدیر اصلی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Next Post

حمید رسایی : روحانی بدنه اجتماعی ندارد، دولت روحانی دولت «خاشمی» است

چ جولای 20 , 2016
سایت نودیها : حجت الاسلام رسایی نماینده مردم تهران در مجلس نهم شورای اسلامی  در گفتگویی متفاوت با هفته نامه تماشاگران گفت: آقای روحانی تنها رئیس جمهوری است که بدنه اجتماعی ندارد. بدنه اجتماعی روحانی برای آقای خاتمی و هاشمی است. من همیشه به دولت آقای روحانی می‌گویم “دولت خاشمی” […]

شاید این مطالب را دوست داشته باشی

نودیها

مجله سرگرمی نودیها

ما سعی کردیم با دیگر مجله های موجود در اینترنت کمی متفاوت باشیم اینجا اگر جستجو کنید مطالب متنوع بسیاری خواهید یافت. بیش از 16000 مطلب ...