گفتگوی متفاوتی با علی‌اکبر رائفی‌پور که سخنرانی‌هایش حاشیه‌های زیادی دارد

اشتراک گذاری :

نودیها:نظریه‌پردازی است که با سخنرانی جنجالی خود در رابطه با فراماسونری معروف شد. سخنرانی‌هایی که در نقد علوم اجتماعی نظراتی درباره نقش تشکیلات فراماسونری در اداره امور جهان دارد. عل اکبر رائفی‌پور در سال‌های اخیر با سخنرانی‌های متنوع و مختلف خود در زمینه‌های شیطان‌پرستی، فراماسونری، صهیونیزم و مهدویت توجه علاقه‌مندان زیادی را به خود جلب کرده. او خودش را آنتی صهیونیزم می‌داند و پژوهشگر دوره آخرالزمان و صاحب پژوهشگاه جنبش مصاف ایرانیان معرفی می‌کند.‌ رائفی پور از جمله افرادی است که گاهی اوقات سخنرانی‌هایش با حاشیه‌ها و بعضاً نقدهای غیرمنصفانه‌ای همراه است. به اعتقاد خودش او توانسته با تریبون‌های دفاع از حاکمیت شیعی، نوجوانان و جوانان زیادی را جذب کند و مؤسسه‌ جنبش مصاف ایرانیان را فقط برای مقابله با اندیشه‌های ضدمهدوی و آخرالزمانی تأسیس کرده. ساعتی با او به گفت و گو نشستیم تا هم از خودش برایمان بگوید و هم از نظریه‌هایی که فکر می‌کند جلوی بسیاری از آسیب‌های امروز هیئت‌های مذهبی را می‌گیرد.

*اگر موافق باشید گفت‌وگو را از خودتان آغاز کنیم. چطور توانستید به یک سخنران پرطرفدار تبدیل شوید؟

من ریشه خانوادگی استخوان‌داری در وعظ و مباحثه دارم. به پدربزرگ‌های من لقب ملا می‌دادند. با اینکه مکلا بودند ولی به آن‌ها ملا می‌گفتند و برای گرفتن پاسخ برخی سؤالات به آن‌ها مراجعه می‌کردند. یکی از پدربزرگ‌های بنده پیش نماز مسجد بود. البته در این میان کمی استعداد داشتم. خانواده ما طوری است که در اتفاقات و مسائل مختلف برای رسیدن به یک نقطه اشتراک با هم بحث می‌کنیم و خوشبختانه بدون کینه و عداوت با اختلاف‌نظرها کنار می‌آییم. یادم می‌آید وقتی دبیرستان بودم یک روز به پدرم گفتم به واسطه مسلمان و شیعه بودن شما من هم به این دین و مذهب رو آورده‌ام. اگر مسیحی بودید حتماً مسیحی می‌شدم. برای همین وارد عرصه تحقیق و پژوهش اثبات مسیری که خانواده‌ام برای من انتخاب کردند، شدم. این مسئله زمینه‌ای را فراهم کرد که از زمان دبیرستان وارد مباحث اعتقادی و دینی شدم. دریافت این هندسه دین می‌طلبید وارد عرصه بحث با اقلیت‌های مذهبی و قومیتی شوم. از آنجا که پدرم نظامی بود و به شهرهای مختلف سفر می‌کردیم بستر این تحقیقات بهتر و گسترده‌تر فراهم می‌شد.

*اما سخنرانی‌های شما از جنس جامعه‌شناسی و روانشناسی است.

اساساً امر تبلیغ این را می‌طلبد؛ شما وقتی می‌خواهید مطلبی را به مخاطب انتقال بدهید آیا چاره‌ای جز این دارید که با او ارتباط برقرار کنید؟ باید از آن‌جا که فرد قبول دارد شروع کنید و به جایی ختم کنید که خودتان قبول دارید. برخی از منبری‌ها و سخنرانان ما این نوع رویکردها را درک نمی‌کنند. البته نمی‌گویم نمی‌دانند بلکه زیر بار درک آن نمی‌روند. مصداق بارز این هم‌ دیالوگ‌شدن ماجرای حضرت ابراهیم(ع) است که وقتی دید جماعتی خورشید را می‌پرستند با آن‌ها همراه شد تا با بستر گفتمانی خودشان آن‌ها را به بن‌بست برساند. در وصف پیامبر اکرم(ص) آمده او همچون طبیبی دور می‌زد و با طبابطش مردم را مداوا می‌کرد، نباید بنشینیم تا مردم به سراغ ‌ما بیایند. آیا شأن ما از پیامبراکرم(ص) بالاتر است؟ رمز اصلی این ارتباط گرفتن است تا با او هم دیالوگ نشوید اتفاقی نمی‌افتد. در بحث تبلیغات دینی اگر با مردم هم دیالوگ نشویم و ارتباط برقرار نکنیم راه به جایی نمی‌بریم.‌‌

*برای این تبلیغات مرزبندی هم قائل هستید؟

نباید به مرز تسامح برسد. شخصی را می‌شناسم که سخنرانی کرده و بسیار برای عوام جذاب بود. من جزء اولین کسانی بودم که نسبت به او انتقاد کردم چون در میان آن سخنرانی انحرافات زیادی دیدم. خیلی به من گفتند این کار باعث ریزش مخاطبانت می‌شود اما این مرزبندی و تشخیص مرز تسامح و تساهل به این سادگی‌ها نیست. باید به علما و کسانی که هندسه درست دین در دست آن‌هاست، وصل شویم.

*می‌گویند استاد رائفی‌پور در مورد همه‌چیز اظهارنظر می‌کند از موضوعات فرهنگی و سیاسی گرفته تا مسائل اجتماعی و حتی صنعت و کشاورزی؛ آیا یک سخنران در مورد همه‌چیز می‌تواند اظهارنظر کند؟

سخنران یعنی چه؟ سخنران یعنی کسی که می‌تواند خوب حرف بزند. آیا حرف خوب زدن مهم نیست. چقدر سخنران داشتیم که تا شش ماه شناخته می‌شدند و خیلی زود اقبال از آن‌ها برگشت چراکه مهمتر از آن حرف خوب‌زدن است. چون امکان دارد خوب حرف بزنید اما انحرافات و بدعت‌ها را به مردم انتقال دهید. نکته دیگر این است که به مخاطب چه بگوییم و چه چیزی را انتقال بدهیم. البته توصیه من این است که سخنرانان ما با علما ارتباط داشته باشند تا سخنان پخته شوند. من هم این کار را می‌کنم اما فردی مانند شهید مطهری که علامه بود در زمینه‌های مختلف صحبت می‌کرد. از اخلاق جنسی بگیرید تا خدمات متقابل ایران و جهان و بحث فلسفه، حجاب و بدعت‌های منبری و روضه خوانی. او حتی کتاب داستان راستان را می‌نویسد. شما یک‌جا را بیاورید که من در مورد فلسفه صحبت کرده باشم، اصلاً حوزه کاری من نیست.   

*هیئت‌های مذهبی امروز چطور می‌توانند به یک پایگاه مذهبی قابل اتکا و مستحکم تبدیل شوند؟

سیدالشهداء(ع) صاحب انوار و جاذبه‌ای است که هرکسی را به سمت خودش می‌کشاند حتی کسانی که کمتر به مسجد می‌روند پرشور در این مجالس حضور پیدا می‌کنند. بنابراین هیئت فرصت مغتنمی است که می‌توان از آن نهایت بهره را برد اما برخی نه تنها این مجال را به فرصت تبدیل نکردند بلکه باعث طرد شدن برخی از همین جوانان با نشاط امام حسینی(ع) شدند. چراکه برخی از سخنرانان ما هنوز محصول ۱۴۰۰ سال پیش امام حسین(ع) را عرضه می‌کنند و خبری از امام حسین(ع) الان نیست و انگار امروز کاربردی ندارد. پس مثل یزید و مثل امام حسین‌بودن مطرح است. همان کاری که ما در موسسه مصاف ایرانیان انجام می‌دهیم مثل یزید بودن جبهه کفر و مثل امام حسین(ع) بودن جبهه حق و در نهایت این مصاف را تبیین و در جبهه خیر هم بحث مهدویت را اشاعه می‌دهیم.

*این طور که شنیده‌ایم جنابعالی چندی است درصدد تکمیل مطالعات پراکنده دروس حوزوی گذشته خودتان هستید؛ با این اوصاف به نظرشما چقدر تحصیلات حوزوی در اداره مجلس و شناخت مخاطب تأثیر دارد؟

به نظرمن تحصیلات حوزوی صرف در شناخت مخاطب تأثیر ندارد، چون طلبه در حوزه نمی‌تواند مخاطب‌شناسی را بیاموزد. البته الان مؤسساتی همچون امیر بیان در قم ایجاد شده که مدیریت کلام و فن بیان را یاد می‌دهند. حقیقتاً کسی حق دارد از اسلام بگوید که درک صحیحی از هندسه دین داشته باشد. هندسه دین یعنی فهم عمیق از بستر اصلی دین!

*چه تفاوتی میان سخنرانی علمی در مجامع دانشگاهی و منبررفتن در حسینیه‌ها و هیئت‌های مذهبی، وجود دارد؟

واقعاً در هیئت آن حب موجود برگفته از ذوات مقدسه و حضرات معصومین، سخنرانی را زیبا می‌کند و سخنران را سرذوق می‌آورد اما برخلاف این رویه در پایان سخنرانی علمی در دانشگاه، سخنران به دور از هر شور و شعف و ایجاد محبتی مملوء از استدلال می‌شود.

*چقدر برای سخنرانی‌هایتان مطالعه می‌کنید و وقت می‌گذارید؟

بستگی به سخنرانی‌اش دارد. اگر موضوع سخنرانی تکراری باشد طبعاً نیاز به مطالعه ندارد مثلاً در مورد شکل‌گیری صهیونیزم در مصر باستان، این یک موضوع تاریخی است و نیاز به مطالعه جدید ندارد. اما اگر یک موضوع جدید باشد شاید ماه‌ها نیاز به مطالعه داشته باشد. سخنرانی در مورد کشاورزی داشتم بعد از جلسه اساتید صنعت کشاورزی با من تماس می‌گرفتند که به این پاورپوینت شما نیاز داریم. این کار حداقل تا یک سال زمان برد. با کارشناسان ارشد و با دو معاون جهاد کشاورزی از دولت‌های قبل جلسه گذاشتم که به فهم درست برسم و بتوانم در مورد این موضوع سخنرانی کنم. بحث من تهدیدات صنعت کشاورزی بود و اینکه دشمن می‌خواهد ما را در خودکفایی مورد حمله و تهاجم قرار دهد. کاری که دشمن انجام می‌دهد این است که ما را در حوزه غذا مورد هدف قرار دهد.

*زیباترین سخنرانی که داشتید و به دل شما نشسته است به کدام وعظ شما برمی‌گردد؟

در یکی از هیئت‌های شاهرود درباره شخصیت حضرت عباس(ع) براساس زیارت مأثوره امام صادق(ع) صحبت می‌کردم که واقعاً به دلم نشست. بعد از سخنرانی در کنار منبر نتوانستم جلوی خودم را بگیرم و خیلی گریه کردم و آن حضرت هدیه‌ای به من داد که هنوز طعم آن را می‌چشم. از بنده دعوت کردند هر سال یک بار با هزینه عتبه عباسیه به زیارت حرم امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) با بهترین امکانات و شرایط، مشرف می‌شوم.

*کمی هم درباره هیئتی‌ها و آسیب‌هایی که این نهاد را تهدید می‌کند حرف بزنیم. به نظرشما یک هیئتی چطور می‌تواند به جایگاه یک منتظر واقعی برسد؟

می‌دانید که انتظار فرج، عمل است. اساساً اگر ما به خدا نمی‌رسیم چون شناخت واقعی از امام زمان خویش نداریم. پس اگر برای مظلومیت و غربت حضرت سیدالشهداء(ع) گریه کنیم و امام زمان‌مان را نشناسیم مسلمان هستیم اما به ما مومن نمی‌گویند. به عبارت بهتر اگر خروجی گریه بر امام حسین(ع)، شناخت و درک انتظار امام زمان(عج) نباشد تنها تخلیه انرژی بیش نبوده. همان‌طور که مردم کوفه امام زمان خوشان را تنها گذاشتند و در واقع فهم عمیقی از دین‌داری نداشتند، یک بار دیگر این روزگار تلخ اجحاف به امام را تکرار نکنیم. الان ما باید به فهم عمیق از دین برسیم و بفهمیم، چ دین‌داری در گرو شناخت و یاری امام زمان(عج) است.

*مهمترین آسیب‌هایی که امروز هیئت‌ها را تهدید می‌کند، چیست؟

هیئت‌هایی که سکولار هستند و اعتقادی به مبارزه با یزیدیان زمان ندارند یکی از موضوعاتی هستند که به هیئت‌ها لطمه وارد می‌کند. البته مردم باید سیاسی باشند این با سیاست‌زدگی متفاوت است. اگر بهترین عزاداری‌ها را هم انجام دهید و خروجی آن به مبارزه با انگلیس و اسرائیل ختم نشود، در واقع فقط وقت گذرانی کرده‌ایم. یکی از آسیب‌های دیگر هیئت‌های امروز این است ما به سمت عزاداری‌های غیرامام زمانی برویم و یکسری اعمال غلط را در کنار هیئت گره بزنیم مثل اینکه قهوه‌خانه‌ها رونق پیدا کنند یا به بهانه جذب جوانان از خطوط قرمز تعظیم شعائر بگذریم و فضای هیئت را با کنسرت فلان خواننده اشتباه بگیریم. البته نگاه بسته‌ای به سبک‌های جدید و ابتکارات در مداحی ندارم بلکه معتقدیم باید مرز هیئت با کنسرت مشخص شود.

*یک هیئت اهل‌بیت‌پسند چه شاخصه‌هایی دارد؟

در وهله اول، ادب برخورد است. مردم می‌آیند در هیئت تا از امام حسینی‌ها الگو بگیرند. نباید کسی را آزرده کنیم و از هر سلیقه و قشری برای گسترش سبک زندگی حسینی استقبال کنیم. سخنران هیئت باید مطالب درست و جذابی را مطرح کند و اندازه عزاداری‌ها هم تنظیم‌شده و اصولی باشند. باید منبری‌ها و مداحان اهل مستحبات و مراقبت‌هایی باشند تا در بطن خودسازی اول خودشان بسوزند تا بتوانند دیگران را بسوزانند.

*چه اتفاقی افتاد که موسسه مصاف ایرانیان را راه‌اندازی کردید؟

خلأیی احساس کردم و دیدم بیش از سه دهه است که دشمن دشمن می‌کنیم و اما مردم نمی‌دانند این دشمن چه ویژگی‌هایی دارد. بعضاً به واسطه همین عدم آگاهی، فریب این دشمن را می‌خورند. لذا آمدیم ابعاد این دشمن را که صهیونیزم و جبهه شیطان است شروع کردیم حلقه‌های مفقوده و غیرمفقوده آن را بررسی کنیم. تمام ابعاد فرقه‌های مختلف و انگیزه‌های ایجادشان را از تمام فرقه‌ها، تبیین کردیم و شیوه‌های برخورد با این‌ها را گفتیم که چطوری باید تبیین کنیم و چطوری باید تبلیغ انجام شود و چطور روشنگری کنیم. مصاف ایرانیان مؤسسه‌ای است که در دو جبهه خیر و شر فعالیت می‌کند؛ جبهه شرّ مبارزه با صهیونیزم، فراماسونری، اومانیسم و جبهه خیر حول محور منتظران صیحه آسمانی فرج فعالیت می‌کند.

*شما و موسسه مصاف ایرانیان مخالفان و منتقدان بسیاری دارد، نظرتان درباره آن‌ها چیست؟

منتقدان زیاد نیستند اما تند هستند. برخلاف این تهاجمات بی‌سر و ته ما در میان اقشار خاکستری هم خاطرخواه و طرفدار داریم.

*به نظر خودتان گاهی تند صحبت نمی‌کنید؟

در مقابل تندی‌ها تند صحبت می‌کنیم. اما در بیشتر مواقع خیلی نرم حرف می‌زنم. اگر سخنرانی من را با خیلی از سخنرانان دیگر مقایسه کنید می‌بینید آن‌ها در مسائل دیگر خیلی تند و سخت صحبت می‌کنند. در مواقعی که انحراف جدی باشد محکم وارد می‌شوم. چون آنجا باید فریاد زد.

*در چه شرایطی از کاری که انجام می‌دهید راضی هستید؟

فاکتورهای متعددی تأثیر دارد. وقتی احساس کنم وظیفه‌ام را درست انجام داده‌ام راضی هستم. به نتیجه کاری ندارم چون می‌دانم نتیجه دست خود خداست. همیشه نگران این هستم که توهم تأثیر داشته باشم. مثلاً وقتی دوستان کلیپی در فضای مجازی می‌گذارند بعضاً وقت می‌گذارم و نظرات ذیل آن را مطالعه می‌کنم. نه نظرات سایت خودمان و پایگاه‌های خبری ایران! چون می‌دانم که برخی از نظرات ممکن است فیلتر شوند. اگر در یوتیوپ کلیپی از من باشد نظرات ذیل آن را می‌خوانم تا به نتیجه دقیق و درستی از نظرات مخاطبان برسم.

*برنامه‌تان برای آینده چیست؟

مسیر جذب و تبلیغ دین را ادامه می‌دهم. من خودم را نوکر اهل‌بیت می‌دانم و نوکر شخص و یا اشخاص دیگر نیستم. در استخدام هیچ نهاد و سازمانی نیستم و بابت تدریس در دانشگاه هم پول نمی‌گیرم. خرج زندگی‌ام را از یک عطاری درمی‌آورم. باید فرزند زمان خودمان باشیم و آمادگی و مهارت زیستن در هر زمانی را بدست بیاورید. امروز زیستن در آخرالزمان نیازمند سواد رسانه‌ای بالاست. چون تأثیرگذاری فضای رسانه بسیار اساسی و تعیین کننده است.

*در پایان اگر صحبتی دارید بفرمایید؟

در موسسه مصاف ایرانیان برای مقابله با منجی‌های باطل در قدم اول برای امام زمان‌شناسی درست، باید عاشورا را به خوبی بسنجیم. واقعه کربلا باید برای ما عبرت باشد. اگر امام زمان را با ندای العجل دعوت کنیم و پای او نایستیم سر امام زمان به روی نی می‌رود و تاریخ تلخ بردن امام به مسلخ یک بار دیگر تکرار می‌شود. مردم ما باید بدانند دنبال چه هستند! متأسفانه امامت درست در جامعه فرهنگسازی نشده است و فقط در شعار امام را فریاد می‌زنیم اصلاً تفاوت امامان معصوم(س) و پیامبر اکرم (ص) در این است که پیامبر دارای کرامات خاصی است که مردم با دیدن اعجازش به خدای او ایمان می‌آورند. در حالی که ائمه معصومین دارای این کرامات خاص نیستند و برای درک منزلت ایشان باید ناله زد و گریست و به اضطرار رسید تا وجودشان را درک کرد؛ به عبارت دیگر باید درک کنیم کسی در زندگی‌مان نیست که باید بیاید و اکنون جایش خالی است؛ پس باید برای آمدن او تلاش کنیم و زمینه آن را فراهم کنیم اگر در جامعه‌ای که زندگی می کنیم هرکس در صنف خود برای ظهور حجت تلاش کند و در کار و زندگی خود، حضرت را نیز دخیل بداند. هم از طریق حلال امرار معاش می‌کند و هم در مکان کار محیطی و شرایطی را فراهم می‌کند که رنگ و بوی مهدوی به خود بگیرد. پیش از فرج کلی باید فرج شخصی را شاهد باشیم یعنی باید خود به آن نقطه برسانیم که بتوانیم با حجت بن الحسن ارتباط داشته باشیم.

منبع: چهارده

نشریه مشترک موسسه قدس و سایت عقیق

 

برای امتیاز دادن به این مطلب اینجا کلیک کن
[کل آراء: 0 میانگین: 0]

Related Images:

Visits: 60

موسوی - مدیر اصلی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Next Post

بنگاه‌های صهیونیستی عاملان اصلی جنگ جمعیتی

ی جولای 30 , 2017
نودیها:جمعیت همواره از مهمترین ارکان جوامع انسانی و اساس شکل‌گیری تمدن‌ها است. اقتدار اقوام و ثبات کشورها علاوه بر بزرگی سرزمین امکانات تحت اختیارشان، با تعداد نفوس آن نیز ارزیابی می‌شود. جوامع پر جمعیت عموما موفق به حفظ استقلال خود هستند و تمدن‌های بزرگ و پایدار متعقل به ملت‌های بزرگ […]

شاید این مطالب را دوست داشته باشی

نودیها

مجله سرگرمی نودیها

ما سعی کردیم با دیگر مجله های موجود در اینترنت کمی متفاوت باشیم اینجا اگر جستجو کنید مطالب متنوع بسیاری خواهید یافت. بیش از 16000 مطلب ...