سایت نودیها : رفتم خونه به محض رسیدن رفتم اتاق محدثه و گفتم :”محدثه تو دوست پسر داری؟” گفت:”یواش! مامان می شنوه بیا بشین صحبت کنیم” دوباره گفتم:”تو دوست پسر داری؟” گفت:”از پیش حنانه میای؟” با یه حالت خاصی گفت، منظوری داشت. گفتم :”بله! ولی تو شرایط من و میدونی […]