پیوند سرمایه سالاری، صهیونیسم جناح راست و هیلاری کلینتون

اشتراک گذاری :

سایت نودیها : سرمایه داری صهیونیسم، پیوند سه جانبه سرمایه سالاری، صهیونیسم جناح راست و نامزد ریاست جمهوری هیلاری کلینتون، مجرم جنگهای دنباله دار، نژاد پرست و نوکر وال استریت، است. این پیوند مرگبار چگونه رخ داده است؟ پاسخ این است که یک گروه اهدا کننده دارای ثروت نجومی، متعهد به تقویت سلطه اسرائیل بر خاورمیانه و تشدید دخالت­های نظامی ایالات متحده در این منطقه، حمایت بی قید و شرط کلینتون از جاه طلبی­ های تل آویو را تضمین کرده و، در عوض، هیلاری، برای تامین مالی سربازان پیاده حزب دموکرات خود و رای دهندگان مبارزات انتخاباتی­اش، میلیون­ها دلار دریافت می­کند.

سرمایه سالاری صهیونیسم و کلینتون

صهیونیست­های ثروتمند، حامیان مالی اصلی کلینتون را شکل می­دهند. حامیان میلیون دلاری وی، از میان قدرتمندترین تامین کنندگان مالی و غولهای رسانه­ای در آمریکا، جورج سوروس[۱]، مارک بنیاف[۲]،راجر آلتمن[۳]، استیون اسپیلبرگ[۴]، حییم و شریل سابان[۵](۳ میلیون دلار)، جفری کاتزبرگ[۶]، دونالد ساسمن[۷]، هرب ساندرز[۸]، جی اند مارک پریتزکر[۹]، اس. دانیال آبراهام[۱۰](یک میلیون دلار)، برنارد شوآترتز[۱۱]، مارک لاسری[۱۲]، پال سینگر[۱۳]، دیوید گفن[۱۴]، فرد ایچانر[۱۵]، نورمن برمن[۱۶] و برنی مارکوس[۱۷] را شامل می­شوند.

“سلطان سازهای ” (king-makers) میلیاردر جمهوری خواه، شلدون و ماریام آدلسون[۱۸]، برادران کوخ[۱۹] و نیز لیبرال چند میلیاردی، مایکل بلومبرگ[۲۰]، که در انتخابات ۲۰۱۲، یازده میلیون دلار کمک مالی کرد، در نوبت قرار دارند. این سرمایه گذاران جمهوری خواه قدیمی، به گونه فزاینده­ای از ادبیات ضد “تجارت آزاد و ضد مداخله­گری” پیشتاز حزبشان، دونالد ترامپ، ترسیده اند، و به نامزد به شدت طرفدار اسرائیل و وال استریت، بانو کلینتون، روی آورده اند.

نظریه پردازان طراز اول اسرائیلی و کلینتون

علاوه بر سرمایه­ داران قدرتمند صهیونیست، لشکر عظیمی از نظریه پردازان طراز اول، از جمله جنگ طلبان قدیمی، نظیر ویکتوریا نولاند کاگان[۲۱]، دونالد و رابرت کاگان[۲۲]، رابرت زولیک[۲۳]، مایکل چرتوف[۲۴]، داو زاکهیم[۲۵] و بسیاری دیگر از حامیان و مدافعان جنگهای بی وقفه واشنگتن در بسیاری از جبهه­ ها، در پشت سر کلینتون قرار دارند. خانم نولاند کاگان، معاون وزیر خارجه ایالات متحده در امور شرق آسیا، به استفاده از صدها میلیون دلار پول مالیات دهندگان این کشور برای تامین مالی کودتای جناح راست در اوکراین، آشکارا مباهات کرد. مایکل چرتوف، به عنوان رئیس امنیت داخلی[۲۶] بعد از یازده سپتامبر، هزاران مسلمان بیگناه را زندانی کرد، در حالی که پنج نفر از عوامل موساد را، که در حال فیلم برداری از سقوط برجها و جشن گرفتن این حادثه از پشت بام انباری در نیوجرسی مشاهده شده، مظنون به دخالت در و یا اطلاع قبلی از این حملات بوده و توسط اف بی آی دستگیر شده بودند، آزاد کرد!

سرمایه ­داران صهیونیست و نظریه پردازان طراز اول اسرائیل، به پاس فعالیتهای فوق العاده نظامی و اقتصادی کلینتون در جانب داری از تلاش تل آویو برای سلطه منطقه­ ای، از وی حمایت می­کنند. دستاوردهایش برای دولت یهود شامل حمایت از جنگهای تمام عیار، که عراق، سوریه، لیبی و افغانستان را نابود کرده است؛ تحریمها و محاصره­ های اقتصادی علیه ایران (وی در سال ۲۰۰۷ تهدید کرد که ایران را از صفحه روزگار محو می­کند)؛ و حمایت بی قید و شرط به طور مکرر اظهار شده وی برای حمایت از نابودی مردم در محاصره غزه توسط اسرائیل، که به قیمت جان هزاران غیر نظامی تمام شده و صدها نفر را بی خانمان کرده است، می­باشد. (هیلاری، در نامه­ای خطاب به حامی مالی قدرتمند خود، حییم سابان، می­گوید: “اسرائیل سال گذشته درس به اندازه کافی خشن و بی رحمانه به حماس (مردم غزه) نداد.”

کلینتون در مقابل ترامپ: “اعتدال” از منظر فریبکار

سرمایه داران صهیونیست، نظریه پردازان طراز اول اسرائیل، رسانه های جمعی ایالات متحده و نوچه­های آنها در وال استریت و نخبگان احزاب جمهوری خواه و دموکرات، همگی علیه پیشتاز به شدت محبوب جمهوریخواه، دونالد ترامپ، هجوم آورده، او را به عنوان خطری نسبت به “همه چیزهایی که آمریکا از آنها دفاع می­کند” قلمداد می­کنند. جدا از تهاجم وحشیانه به شخص خودش، گروههای ضد ترامپ، “افراط گرایی” وی را با “عملگرایی” کلینتون جنگ طلب مقایسه می­کنند.

بررسی دقیق واقعیات آشکار می­کند که چه کسی فوق افراطی است و چه کسی با واقعیت سر و کار دارد:

زنان

جنگهای پر مشتری بانو کلینتون علیه عراق، افغانستان، سوریه و لیبی، صدها هزار زن و کودک را به کام مرگ فرستاده و یا معلول کرده و میلیون­ها نفر را از خانه­هایشان آواره نموده است. دونالد ترامپ، زمانی که استدلال می­کرد سیاست هایش برای زنان به مراتب بهتر از سیاستهای کلینتون فمینیست بوده است، به این پیشینه جنجالی خونبار و غیر قابل انکار وی استناد کرد.

تاکنون بدترین بی­ حرمتی­ های ترامپ علیه زنان، شوخی­های زن ستیزانه لفظی ناپخته بوده است که در برابر پیشینه خرابی­های خونبار هیلاری ناچیز به نظر می­آید.

آمریکایی­های آفریقایی تبار

کلینتون مورد حمایت سیاستمداران برجسته سیاه پوستی است که از قدیم سر در آخور اربابان حزب دموکرات داشته و آقا و خانم کلینتون را به عنوان حامیان پر شور حقوق مدنی در میان رای دهندگان سیاه پوست تبلیغ و ترویج کرده اند. در واقع، همان گونه که استیو لندمن[۲۷] نوشته است، هیلاری جوانان سیاه پوست در حاشیه را به عنوان ” فوق لاشخورهای بی شعور و بی احساس” ترجیح داده بود. معروف است که او در زمان ریاست جمهوری همسرش بیل، از قوانین سخت گیرانه جزایی جدید[I] ، که منجر به زندانی شدن هزاران جوان سیاه پوست شد و نیز از برنامه “اصلاح تامین اجتماعی” وی، که شبکه امنیت اجتماعی نیازمندان را متلاشی کرد، میلیون­ها مادر فقیر را وادار به کار کردن با دستمزدهای زیر خط فقر نمود و ثبات خانوارهای سیاه پوست دارای سرپرست زن را به نابودی کشاند، حمایت کرده است. در جبهه آفریقا، جنگ”خواهر” هیلاری وزیر خارجه علیه لیبی، منجر به آوارگی، تجاوز جنسی و کشتار ده­ها هزار زن سیاه پوست صحرای جنوب لیبی به دست فرماندهان جهادی متحد وی شد. میلیون­ها مهاجر سیاه پوست صحرای جنوب لیبی برای سالها تحت حکومت قذافی در لیبی زندگی و کار کرده، دهها هزار نفر شهروند لیبی شده بودند. آنها ترس و وحشت پاک سازی قومی بی حد و حصر لیبی”آزاد شده” کلینتون تحمل کردند.

ترامپ، در بدترین حالت، مستقیماً هیچ آسیبی به آمریکایی­های آفریقایی تبار نرسانده و در موضوعات مربوط به سیاه پوستان ناشناخته مانده است. وی مخالف جنگ کلینتون علیه لیبی است و وی را آشکار متهم می­کند به اینکه سیاست هایش موجب هرج و مرج و بدبختی و مصیبت انسانی در لیبی پس از بمباران ناتو شده است.

آمریکای لاتین ی­ها

در دولت اوباما- کلینتون، قریب دو میلیون مهاجر آمریکای لاتینی به زور از خانه ­ها و محل کار خود اخراج، از خانواده­های خود جدا و بدون تشریفات قانونی از ایالات متحده اخراج شده­اند. کلینتون، به عنوان بانوی وزارت خارجه، از کودتای نظامی هندوراس، که دولت منتخب رئیس جمهور زلایا[۲۸] را سرنگون کرد و مستقیماً منجر به قتل بیش از سیصد فعال، از جمله فمینیست­ها، بومی­ها، طرفداران حقوق بشر و رهبران محیط زیست، نظیر برتا کاسیرس[۲۹]، پشتیبانی کرد. کلینتون از کودتاهای ناموفق علیه دولتهای به طور دموکراتیک انتخاب شده بولیوی و ونزوئلا با جدیت حمایت کرد.

ترامپ به طور شفاهی تهدید کرده است که، پس از اخراج دو میلیون لاتینو توسط اوباما و صدها هزار نفری که داوطلبانه به کشورهای خود بازگشتند، برنامه اخراج اوباما- کلینتون را در جهت اخراج بقیه حدود ۱۱ میلیون کارگر مهاجر غیر قانونی لاتینو، با گستردگی و عمق بیشتر تعقیب خواهد کرد. نگاه “افراط گرایانه” ترامپ با سیاست مخالفان ادعایی وی در وزرات خارجه، که به نابودی این همه خانواده­ های لاتینو در ایالات متحده کمک کردند، به طور کامل منطبق است.

سیاست خارجی

کلینتون بیش از هر وزیر خارجه دیگری در تاریخ ایالات متحده، جنگهای همزمان بیشتری را آغاز و یا از آنها حمایت کرده است. وی قدرت اصلی پشتیبانی کننده از بمباران لیبی توسط ایالات متحده و تغییر وحشیانه رژیم، که این کشور را متلاشی کرد، بود. او از افزایش در گیری نظامی عراق حمایت کرد، از مصادره خشونت آمیز قدرت در اوکراین پشتیبانی نمود، تقویت نظامی (محور آسیا) را علیه چین مهندسی کرد و راجع به تداوم حضور هزاران سرباز ایالات متحده در خاک افغانستان را مذاکره کرد.

کلینتون بارها به حامیانش حییم سابان [۳۰]و بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل قول داده است که “همه حمایتهای ضروری نظامی، دیپلماتیک، اقتصادی و اخلاقی مورد نیاز اسرائیل را برای نابودی حماس”، بدون توجه به قربانی شدن چندین هزار غیر نظامی فلسطین، در اختیار آن قرار خواهد داد. هیلاری “فمینیست عملگرا” حامی پر حرارت استبداد گرایی سعودی و جنگ جنون آمیز آن علیه نیروهای مردمی در یمن است. هیلاری کوشید برای اعزام سربازان پیاده ایالات متحده به سوریه اوباما را تحت فشار قرار دهد. وی مشوق تداوم تحریم­های شدید اقتصادی علیه روسیه است.

ترامپ مخالف هر گونه دخالت مستقیم بیشتر ایالات متحده در خاورمیانه است. وی در طول مناظره ­اش در کارولینای جنوبی، تهاجم رئیس جمهور جورج دبلیو. بوش به عراق- بر مبنای “دروغ های عمدی به مردم آمریکا”- را به طور مکرر محکوم کرد تا نخبگان حزب جمهوری خواه را تکان داده، آنها دچار وحشت نماید. وی کمک­های مالی سرمایه­ داری صهیونیست را، با این استدلال که صرفاً به عنوان یک “میانجی امین” مستقل، که جانب اسرائیل را در کشمکش­هایش با فلسطینیان نخواهد گرفت، رد کرده است. وی مخالف اعزام نیروهای زمینی به اروپا یا آسیا، که بار مالی عظیمی را بر مالیات دهندگان ایالات متحده تحمیل می­کند، می­باشد. وی معتقد است که قدرتهای اروپایی و آسیایی می­توانند و باید برای دفاع از خود هزینه کنند. ترامپ استدلال می­کند که ایالات متحده می­تواند با پوتین علیه تروریسم اسلامی تندرو کار کند و به روسیه به عنوان شریک تجاری بالقوه نگاه می­کند. سیاست “ضد مداخله گرایی” ترامپ از سوی نظریه ­پردازان سرمایه داری صهیونیست و فرماندهان نظامی ارتش سالار که در اتاقهای فکر واشینگتن سنگر گرفته اند، “انزوا گرایی” معرفی می­شود، در حالی که شعار وی، “اول آمریکا” (America First)، عمیقاً طنین رای دهندگان خسته از جنگ و از لحاظ اقتصادی از پای در آمده ایالات متحده است.

اسرائیل

کلینتون نسبت به توسعه و تعمیق تبعیت و سر سپردگی ایالات متحده به اهداف جنگی اسرائیل در خاورمیانه و دفاع از جنایات جنگی اسرائیل در سرزمینهای اشغالی و در درون رژیم آپارتاید اسرائیل، به طور کامل و بی قید و شرط متعهد شده است. در نتیجه، کلینتون ائتلافی مرکب از میلیاردرهای به طور ناخوشایندی مرتبط با مافیا، قمارخانه­ ها، رسانه ­ها و بورس بازها شکل داده، که وفاداری اولیه آنها نه به آمریکا، بلکه با اسرائیل است. وی کلیه انتقادهای از اسرائیل را تحت عنوان “یهود ستیزی” تقبیح می­کند.

ترامپ هرگز منتقد اسرائیل نبوده است، اما در قضیه فلسطین خواستار “بی­طرفی” شده، که در محافل صهیونیستی کفر محسوب شده و مورد مذمت است. به همین دلیل، وی از حمایت حتی یک سرمایه دار صهیونیست برخوردار نیست. تا به حال، به وی برچسب “یهود ستیز” نخورده است … شاید به خاطر اینکه دختر خودش بعد از ازدواج به آیین یهودیت گرویده، اماعدم اشتیاق وی به عشق و دلدادگی نسبت به صهیونیسم، او را نزد دولت یهود “غیر قابل اعتماد” ساخته است. به عنوان ترفندی در برابر بی میلی وی به نوکری برای تل آویو، نویسندگان و سیاستمداران نه چندان معتبر حزب دموکرات روی گرایشهای “نژاد پرستانه” و “فاشیستی” وی اصرار می­ورزند.

انتخابات دموکراتیک: ابتذال واقعی

در حال حاضر کلینتون، بیشتر بر مبنای هیاتهای نمایندگی غیر منتخب، به اصطلاح “هیاتهای عالی نمایندگی”، یعنی وفاداران حزبی، که توسط روسا و نخبگان سیاسی منصوب می­شوند، از ساندرز[۳۱] پیش است. دعوت ساندرز به یک “انقلاب سیاسی در آمریکا” هیچ جاذبه­ای ندارد مگر اینکه ابتدا یک انقلاب سیاسی در درون حزب دموکرات اتفاق بیفتد. اما حزب دموکرات شبیه به اصطبل آتن[II] است که تمیز کردن آن مستلزم یک تلاش توانفرسا و یک رهبر جسور و جنگجو با یک جاروی بزرگ می­باشد. سناتور ساندرز این توانایی را ندارد.

به عنوان یک شروع امیدوار کننده، ساندرز حمایت توده مردم را جلب کرده، سیاستهای ترقی خواهانه بهداشتی، آموزشی و مالیاتی را مطرح نموده که بر حامیان میلیاردر کلینتون در وال استریت تاثیر نامطلوب داشته (جیمی دیاموند[۳۲]تاثیر تامین کننده بزرگ مالی کلینتون، ساندرز را “خطرناکترین مرد در آمریکا” نامیده است)، و میلیون­ها دلار کمک مالی از اهدا کنندگان کوچک دریافت کرده است. اما نتوانسته سرمایه داران صهیونیست، بانکداران و بورس بازان وال استریت و سیاستمداران کثیف اهل رشوه، که حزب دموکرات را کنترل می­کنند، هدف قرار داده و خواستار اخراج آنها شود. آنها انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحه را اداره کرده و اطمینان حاصل خواهند کرد که هیلاری کلینتون، به هر شکلی و به هر حیله ­ای، نامزدی حزب دموکرات را کسب کند. کلینتون از پشتیبانی این ماشین انتخاباتی سهمگین استبدادی (عمیقاً ضد دموکراتیک) برخوردار است و به طور کامل در این فرایند جای گرفته است. میل و اشتیاق وی به حمایت از خشونت و شکنجه مسبوق به سابقه است- خنده و شادی وی در جریان شکنجه مرگ آور قذافی رئیس جمهور مجروح لیبی. هیلاری کلینتون در دنبال کردن جنگها و جنایات جنگی هیچ حد و مرزی نمی شناسد و هیچ مسئولیتی را نپذیرفته است. آنچه که هیلاری را به گونه وحشتناکی خطرناک می­سازد این است که وی می­تواند “فرمانده کل قوا” یک قدرت بزرگ نظامی شود. گر چه ممکن است کلینتون هیتلر نباشد، ]اما[ ایالات متحده به گونه به مراتب گسترده­تری از جمهوری رایش آلمان در سیاست جهانی درگیر است. فرمان او می­تواند موجب ویرانی و نابودی جهان شود.

گرچه انتخابات مقدماتی دموکرات­ها به همان شیوه شدیداً غیر دموکراتیک گذشته بوده­اند، جمهورخواهان و شرکای سرمایه سالار آنها به طور آشکار در حال طرح ریزی و توطئه چینی به منظور “سرنگون کردن ترامپ” (Dump the Trump) و جلوگیری از پیروزی انتخاباتی وی هستند. آنها درباره شیوه های استفاده از رویه های مجمع انتخاباتی به منظور تضعیف رای اکثریت، و ایجاد یک “مجمع مورد توافق” که در آن “کله گنده­ ها”، در پشت درهای بسته، در هیاتهای نمایندگی، قوانین و رویه­ های رای گیری برای محروم کردن پیشتاز محبوب از نامزدی حزبش دست می­برند، در حال بحث و گفتگو بوده­اند.

نتیجه گیری

انتخابات مقدماتی ریاست جمهوری ایالات متحده در همه جنبه های آن آشکار کننده فساد و تباهی دموکراسی در عصر زوال و انحطاط امپریالیسم است. سلطه الیگارشی مالی بر حزب دموکرات، که از یک نظامی گرای جامعه ستیز، نظیر هیلاری، حمایت می­کند، نمی­تواند از طریق زدن برچسب “عملگرا” به کاندیدای خود، پیشینه وی را پنهان کند؛ اکثریت طرفداران ساندرز در مورد “بانو [!]هیلاری” هیچ تردیدی ندارند. وحشت و جنون در میان نخبگان بدنام حزب جمهوری خواه و تلاشهای آنها در جهت متوقف کردن تنها جمهوری خواه محافظه کار انزوا طلب، حاکی از شکنندگی سلطه امپریالیسم است.

چنانچه کلینتون جامعه ستیز جنگ افروز تاج نامزدی ریاست جمهوری حزب دموکرات را بر سر بگذارد، به هیچ وجه نمی­توان وی را نسبت به دونالد ترامپ یا هر جمهوری خواه دیگری یک عملگرای با شر کمتر به شمار آورد- این روسای آنها هستند که تصمیم به آتش افروزی می­گیرند. در بهترین شرایط، وی ممکن است به اندازه آنها شر باشد. در این صورت، بیش از ۵۰ درصد انتخاب کنندگان رای نخواهند داد. چنانچه برنی ساندرز، پس از ممانعت از جنبش روبه رشد وی برای نامزدی حزب دموکرات، نتواند از طریق یک تلاش مستقل نامزدی کاخ سفید را به دست آورد، من به اقلیت بسیار کوچک یک درصد، که به دکتر ژیل استاین[۳۳]، نامزد حزب سبز رای می­دهند، خواهم پیوست.

پی نوشت:

[۱] George Soros

[۲] Marc Beniof

[۳] Roger Altman

[۴] Steven Spielberg

[۵] Haim and Cheryl Saban

[۶] Jeffry Katzenberg

[۷] Donald Sussman

[۸] Herb Sanders

[۹] Jay and Mark Pritzker

[۱۰] S. Danial Abraham

[۱۱] Bernard Schwartz

[۱۲] Mark Lasry

[۱۳] Paul Singer

[۱۴] David Geffen

[۱۵] Fred Eychaner

[۱۶] Norman Berman

[۱۷] Benie Marcus

[۱۸] Sheldon and Miriam Adelson

[۱۹] Koch

[۲۰]Michael Bloomberg

[۲۱] Victoria Nuland Kagan

[۲۲] Donald and Robert Kagan

[۲۳] Robert Zoellick

[۲۴] Micheal Chertoff

[۲۵] Dov Zakheim

[۲۶] Homeland Security

[۲۷] Steve Landman

[۲۸] Zelaya

[۲۹] Berta Caceres

[۳۰] Haim Saban

[۳۱] Sanders

[۳۲] Jaime Diamond

[۳۳] Jill Stein

   [I]  قوانین جزایی سخت گیرانه جدید( Three Stikes Law) که در دهه ۱۹۹۰ در ایالات متحده به تصویب رسید و به دادگاهها اجازه داد مجازاتهای سنگینی را برای مجرمینی که دارای سه سابقه جنایی جدی هستند، اعمال نماید (مترجم)

[II]  اصطبل الیس (Elis)، پادشاه افسانه ای آتن، که به مدت ۳۰ سال تمیز نشده و به شدت کثیف و آلوده شده بود]مترجم[

نویسنده: پروفسور جیمز پتراس*

مترجم: دکتر احمد دوست محمدی**

منبع:

“Pluto-Zionists” Support for Hillary: The “Marriage” of Plutocracy, Rightwing Zionism and Hillary Clinton

*  فارغ التحصیل دانشگاه برکلی، استاد تمام دانشگاه و محقق و نویسنده برجسته آمریکایی که قریب به ده جلد کتاب و بیش از صد مقاله معتبر و مستند در حوزه­های مطالعات جهانی و منطقه­ای و، به طور خاص، مطالعات غرب آسیا و شمال آفریقا، منتشر کرده است. کتابهای این استاد برجسته و شجاع به زبانهای دیگر ترجمه شده و بسیار مورد اقبال محققان در مراکز و محافل معتبر علمی جهان می­باشد. از جمله کتاب معروف وی تحت عنوان:”The Power of Israel in the United States”  ،به معنای “قدرت اسرائیل در آمریکا”، با عنوان “نفوذ اسرائیل در آمریکا”، در ایران ترجمه و منتشر شده است[مترجم]

** دانشیار گروه مطالعات منطقه‌ای دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران

فارس

 

برای امتیاز دادن به این مطلب اینجا کلیک کن
[کل آراء: 0 میانگین: 0]

Related Images:

Visits: 19

مرتضی - مدیر اصلی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Next Post

نماینده مجلس : برخی‌ها هر روز نقشه می‌کشند که چگونه یارانه ۴۵ هزارتومانی مردم را حذف کنند

پ آوریل 14 , 2016
مهرداد بذرپاش نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی به بررسی بودجه ۹۵ در مجلس اشاره کرد و اظهار داشت: همه نگاه‌های توسعه‌مان را معطوف به ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومان یارانه مردم کردیم، انگار فکر می‌کنیم با این میزان را از مردم بگیریم ممکلت گلستان و بیکاری رفع می‌شود. […]

شاید این مطالب را دوست داشته باشی

نودیها

مجله سرگرمی نودیها

ما سعی کردیم با دیگر مجله های موجود در اینترنت کمی متفاوت باشیم اینجا اگر جستجو کنید مطالب متنوع بسیاری خواهید یافت. بیش از 16000 مطلب ...