نقد فا – لبخندها میماسد!
حسین ساعی منش
۱. میشود از چند جهت به «پالتو شتری» پرداخت: میتوان از این پرسید که اساسا این لحن هجوآلود فیلم در قبال چه چیزی است و اینگونه پرداختن به آن، اصولا قابلیت این را دارد که مخاطب را با خودش همراه کند یا نه؟ میتوان از این پرسید که چرا روایت فیلم اینقدر آشفته است و به مسیری که خودش برای خودش تعیین میکند وفادار نیست؟ میتوان از این پرسید که چرا شخصیتها در همه ابعاد اینقدر سطحیاند درحالیکه ظاهرا قرار است همانها به موقعیتهای فیلم عمق بدهند؟ میتوان جزئیتر هم پرسید، ولی وقتی برای همین کلیات پاسخی نیست، پرسیدنش فایدهای ندارد.
۲. راستش به نظر میرسد مشکل اصلی فیلم چیزی سادهتر و اساسیتر از این حرفهاست: «پالتو شتری» فیلم «بامزه»ای نیست. بله، درست است، قرار نیست با یک کمدی متعارف و عامهپسند روبهرو شویم که از همان اول تا آخر مخاطبش را به قهقهه بیندازد. «پالتو شتری» یک کمدی متفاوت است که مخاطبین منحصر به خودش را دارد. چیزی که قبلا در «من دیهگو مارادونا هستم» بهرام توکلی نمونه بهترش را دیده بودیم. یکجور کمدی برای فرهیختهها. یا حداقل برای کسانی که فرق نیچه و محمدعلی کلی را بدانند. تا اینجا مشکلی نیست. اما همه اینها روی کاغذ است. مشکل اینجاست که «پالتو شتری» بعد از اینکه مخاطبش را تعیین میکند هیچ تلاشی نمیکند که همان مخاطب را سرخوش کند. حالا فیلم شبیه آدمی شده که به خاطر لحن بیان و جملهبندیهای خاصش، یک جوک خیلی بامزه را به بیمزهترین حالت ممکن تعریف میکند. نتیجهای هم که فیلم میگیرد مشابه بازخوردها نسبت به همان آدم است: لبخندهایی که روی لب مخاطبانش میماسد.
۳. «کمدی متفاوت». مشکل همینجاست. اینکه فیلم (مخصوصا در اجرا) تمام تلاشش را صرف قسمت دوم کرده است. فقط میخواهد «متفاوت» باشد. و چیزی که در این میان از دست رفته، «کمدی» است. البته در همان بخشی که تلاش کرده نتیجه هم گرفته. «پالتو شتری» احتمالا تنها کمدی سینمای ایران است که الگوی قهرمانش نیچه است، شخصیتهایش تولستوی و چخوف میخوانند، قصهاش از «رام کردن زن سرکش» شکسپیر تاثیر گرفته، آدمهایش درباره هانا آرنت و هایدگر حرف میزنند و حتی دغدغه شخصیت فرعیاش هم «امر مقدس خشن» است. همه اینها به همان تفاوت منجر میشود. اتفاقا تفاوت آزاردهندهای هم نیست چون نمیخواهد «پز» آن را بدهد. ولی دلنشین هم نیست. و این مهمتر است.
۴. بدیهی است کسی که جوک بامزه را بد تعریف میکند، نباید از حرفزدن منع شود. حتی از جوکگفتن هم نمیتواند منع شود. ولی عاقلانهتر این است که یا طرز تعریفکردنش را اصلاح کند یا خیلی اصرار نداشته باشد که در محافل حتما جوک تعریف کند.
رجانیوز