نقدی بر سریال “جین ، بیگانه با درد”

اشتراک گذاری :
بسم الله الرحمن الرحیم – نقد فا – خبرنامه دانشجویان ایران: سپیده نوروزی*// سریال تلویزیونی “جین بیگانه با درد” بعد فیلم زمانه از شبکه ۳ سیما در حال پخش است، سریالی که محصول مشترک آمریکا و کانادا در سال ۲۰۰۷ است. ماجرای اصلی این سریال در مورد یک تیم پنج نفره پلیس مخفی است که دنبال انسانهایی با توانائیهای خاص می گردند که اصطلاحا به آنها نِرو گفته می شود.

در این تیم “جین وسکو ” بطور خاص دارای توانائی ویژه ای است که قدرت التیام دارد و هر زخمی در بدن او فوری بهبود می یابد.

شبکه ۳ بارها ثابت کرده است که مخاطب را پای تلویزیون می کشاند و این بار با سریال “جین” قصد، اینکار را دارد، اما اهمیت این سریال از نظر در این است که چرا باید از شبکه جمهوری اسلامی ایران پخش شود؟

این سریال با استفاده از تخیل، قدرت و علم انسان را بی نهایت بالا می برد که به مخاطب بفهماند دیگر نیازی به خدا نیست و انسان ها همه ی توانایی ها را دارند؛ می توان گفت این سریال افکار جدید غرب را به جهان منتقل می کند و انسان محوری را به خورد جوامع می دهد.

در روند فیلم زنده کردن مرده ها، بیرون آمدن آنها از قبر و انجام کارهایی که یک پسر ۱۵ ساله به آنها دستور می دهد، چه معنایی دارد؟ جواب این است: خود را جای خدا گذاشتن.

نقش اصلی فیلم که اسمش جین است که می تواند اعضای بدنش را بازسازی کند و افرادی در روند فیلم می بینیم که خود را به شکل افراد دیگر در می آورند و یا می توانند بر افکار و اعمال دیگران تسلط داشته باشند.

بهتر است بگوییم در این فیلم با مکتب اومانیسم مواجه هستیم، مکتبی که انسان را محور ارزشها قرار می دهد یعنی اصالت به اراده و خواست او داده می شود. در این نظریه همه چیز از انسان شروع شده و به انسان نیز ختم می شود و هیچ حقیقتی برتر از انسان وجود ندارد بنابراین اومانیسم در مقابل مکتب دین که بر اساس خدا محوری است قرار گرفته است.

خاستگاه اومانیسم، در جهان غرب است. غربی ها با انگیزه نجات بشریت از تعالیم دینی و اخلاقی کلیسا و فرار از قیمومیت آن به تفکر اومانیستی روی آوردند.

طرفداران این تفکر، با هدف آزادی انسان از تمام قید و بندها و پرداختن به خود انسان و اصالت وی این نگرش را به وجود آوردند و انسان را تا اندازه‌ای بالا بردند، که در نتیجه انسان گرایی افراطی مقام او را فرو کاستند یعنی انسان را مطلق انگاشتند، و ویژگی بندگی را از او سلب و مقام فوق بشری برای او قائل شدند.

و بهتر است در مورد دین اسلام که در جامعه ایران رواج دارد از زبان قرآن بدانیم. در قرآن کریم، این دین را این طور معرفی می کند: دین اسلام تمام شئون و نیازهای واقعی مربوط به انسان را ملاحظه و براساس آن، شرافت انسانی را رعایت کرده است این دین برتر و تنها آیین ناب، انسان را خلیفه خدا در روی زمین می‌داند(۱) و خداوند می فرماید: «انسان موجودی است برگزیده از طرف خداوند، خلیفه و جانشین او در زمین، نیمه ملکوتی و نیمه مادی دارای فطرتی خدا آشنا، آزاد مستقل، امانت‌دار خدا و مسئول خویشتن و جهان مسلط بر زمین و آسمان، ملهم به خیر و شر وجودش از ضعف و ناتوانی آغاز می‌شود، و به سوی قدرت و کمال سیر می‌کند و بالا می‌رود. اما جز در بارگاه الهی و جز با یاد او آرام نمی‌گیرد.» (۲)

لذا اسلام برای انسان ارزش والایی قایل است و هیچ تضادی بین اصالت اسلام و اصالت انسان از دیدگاه اسلام وجود ندارد .
 
خدا محوری هم به قول دکتر شریعتی که با « لا اله الا الله » یعنی با « لا » گفتن به غیر خدا آغاز می شود  و همین « لا » به غیر می شود حدّ و حدود آزادی انسان.

اما سکولاریزم از پیامدهای اومانیسم است و این با فرهنگ و اعتقاد جامعه ایران که از اساس با دین اسلام آمیخته شده است، همخوانی ندارد زیرا که این سبک زندگی کردن برای فرهنگ غربی است.

حالا پای فیلم های اومانیستی به تلوزیون جامعه ما راه پیدا کرده است، در این سالها درباره تاثیرات مثبت و منفی تلویزیون بر خانواده مطالب مختلفی گفته شده، وقتی که انسان مقابل تلویزیون می نشیند و تمام فکر و ذهن و حواس خود را مشغول آن می کند اینجا است که این رسانه هر چه را که صلاح بداند و برای آن برنامه ریزی کرده است بر افکار ما وارد می کند در نتیجه ما مجذوب اثرات فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و تبلیغاتی آن می شویم یعنی آنکه ما در اصل در سر کلاس این رسانه نشسته ایم و او در حال درس دادن به ما است.

سوال وقتی ایجاد می شود که مخاطب احساس خطر می کند و با اینکه  همه از تاثیرات تلویزیون یا به قول خودمان جعبه دوست داشتی با خبر هستیم پس صدا و سیما ما چرا مهم ترین وظیفه خودش که همان “بررسی مطالب برنامه ها” است را با وظیفه “فقط مخاطب را پای تلوزیون کشاندن به هر وسیله ای” جابه جا کرده است؟

به نظر من، اسم صدا و سیما را بگذاریم “صدا و سیما بیگانه با درد” شاید اینطور خیال همه را راحت کند و مخاطب از اول بداند این سریال ها اصلا چک نمی شوند چون صدا و سیمای ما دغدغه این را ندارد که سبک زندگی غربی وارد سبک زندگی اسلامی ملت ایران نشود ولی مشکل اینجاست که میدانی صدا و سیمای ما دغدغه دارد ولی حرص میخوری وقتی کم کاری ها را میینی، وظیفه صدا و سیمای امروز ما اتفاقا مهم تر از قبل شده ولی گویا خودش باور ندارد البته  شایدم باور دارد ولی کارمندان صداوسیما باور ندارند که هرجاکه باشی آنجا را مرکز عالم باید فرض کنی و بدانی که در هر سمتی نقش تاثیر گذاری خواهی داشت.

درآخرتوصیه این است که توجه صدا و سیما به این سریال ها که مخاطب عام دارد بیشتر باشد چون وقتی مطلب غلطی در گوشه ذهن انسان با دیدن سریالی جای میگیرد سخت میشود آن را ترمیم کرد.

پی نوشت
۱.سوره آل عمران۱۹
۲. سوره بقره۱۳

 
* دانشجوی دانشگاه تهران
برای امتیاز دادن به این مطلب اینجا کلیک کن
[کل آراء: 0 میانگین: 0]

Related Images:

Visits: 20

مرتضی - مدیر اصلی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Next Post

نقد و تحلیل فیلم ایرانی "بی خود و بی جهت"

چ مارس 13 , 2013
بسم الله الرحمن الرحیم – نقد فا – فقط نکته ای بگم و اون اینه که در تبلیغ این فیلم در سایتی دیدم نوشته از فیلمهای تحریمی حوزه هنری ، خیلی ضایع بود کسی فیلمی رو برای این ببینه که مثلا حوزه هنری تحریم کرده و اینقدر فیلم جذابه !؟ […]

شاید این مطالب را دوست داشته باشی

نودیها

مجله سرگرمی نودیها

ما سعی کردیم با دیگر مجله های موجود در اینترنت کمی متفاوت باشیم اینجا اگر جستجو کنید مطالب متنوع بسیاری خواهید یافت. بیش از 16000 مطلب ...