ماجرای پیکر “جون” غلام امام حسین(ع)

اشتراک گذاری :
از برکت دعاى حضرت روى غلام مانند ماه تمام درخشیدن گرفت و بوى عطر از وى به مشام رسید. چنانکه وقتى بدن او را بعد از ده روز پیدا کردند صورتش منور و بویش معطر بود.

به گزارش سرویس دینی جام نیوز، دوشنبه بیستم محرم الحرام سال ۶۱ هجری قمری، ده روز بعد از واقعه عاشورا جمعى از بنى اسد بدن شریف جون غلام ابى ذر غفارى را پیدا کردند در حالى که صورتش نورانى و بدنش معطر بود و سپس او را دفن کردند.[۱]

 

 

جون کسى بود که امیرالمؤمنین(ع) او را به ۱۵۰ دینار خرید و به ابوذر بخشید.

 

 

هنگامى که ابوذر را به ربذه تبعید کردند این غلام براى کمک به او به ربذه رفت و بعد از رحلت جناب ابوذر به مدینه مراجعت کرد و در خدمت امیرالمؤمنین(علیه السلام) بود تا بعد از شهادت آن حضرت به خدمت امام مجتبى(ع) و سپس به خدمت امام حسین(ع) رسید و همراه آن حضرت از مدینه به مکه و از مکه به کربلا آمد.

 

 

هنگامى که جنگ در روز عاشورا شدت گرفت او خدمت امام حسین(ع) آمد و براى میدان رفتن و دفاع از حریم ولایت و امامت اجازه خواست.

 

 

حضرت فرمودند: در این سفر به امید عافیت و سلامتى همراه ما بودى! اکنون خویشتن را به خاطر ما مبتلا مساز.

 

 

جون خود را بر قدمهاى مبارک امام حسین(ع) انداخت و بوسید و گفت: اى پسر رسول خدا، هنگامى که شما در راحتى و آسایش بودید من کاسه لیس شما بودم، و حال که به بلا گرفتار هستید شما را رها کنم؟

 

 

جون با خود فکر کرد: من کجا و این خاندان کجا؟! لذا عرضه داشت: آقاى من، بوى من بد است و شرافت خانوادگى هم ندارم و نیز رنگ من سیاه است. یا اباعبدالله، لطف فرموده مرا بهشتى نمایید تا بویم خوش گردد و شرافت خانوادگى به دست آورم و رو سفید شوم. نه آقاى من، از شما جدا نمى شوم تا خون سیاه من با خون شما خانواده مخلوط گردد. جون مى گفت و گریه مى کرد به حدى که امام حسین(علیه السلام)گریستند و اجازه دادند.

 

 

با آنکه جون پیرمردى ۹۰ ساله بود، ولى بچه ها در حرم با او انس فراوانى داشتند. او به کنار خیمه ها براى خداحافظى و طلب حلالیت آمد، که صداى گریه اطفال بلند شد و اطراف او را گرفتند. هر یک را به زبانى ساکت کرد و به خیمه ها فرستاد و مانند شیرى غضبناک روى به آن قوم ناپاک کرد. او جنگ نمایانى کرد، تا آنکه اطراف او را گرفتند و زخمهاى فراوانى به او وارد کردند. هنگامى که روى زمین افتاد، امام حسین(ع) سر او را به دامن گرفت و بلند بلند گریست، و دست مبارک بر سر و صورت جون کشید و فرمود: «اللهم بیِّض وجهه و طیِّب ریحه و احشره مع محمد و آل محمد(علیهم السلام): بارالها رویش را سفید و بویش را خوش فرما و با خاندان عصمت(علیهم السلام)محشورش نما.

 

 

از برکت دعاى حضرت روى غلام مانند ماه تمام درخشیدن گرفت و بوى عطر از وى به مشام رسید. چنانکه وقتى بدن او را بعد از ده روز پیدا کردند صورتش منور و بویش معطر بود.[۲]
منابع:
[۱]. منتخب التواریخ: ص ۳۱۱.
[۲] . وسیله الدارین فى انصار الحسین(علیه السلام): ص ۱۱۵

منبع : جام نیوز

برای امتیاز دادن به این مطلب اینجا کلیک کن
[کل آراء: 0 میانگین: 0]

Related Images:

Visits: 495

مرتضی - مدیر اصلی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Next Post

عکس خنده دار(۲۵)-شهریه مدارس

چ نوامبر 4 , 2015
  منبع:بخش سرگرمی نودیها برای امتیاز دادن به این مطلب اینجا کلیک کن [کل آراء: 0 میانگین: 0]Related Images:Visits: 495

شاید این مطالب را دوست داشته باشی

نودیها

مجله سرگرمی نودیها

ما سعی کردیم با دیگر مجله های موجود در اینترنت کمی متفاوت باشیم اینجا اگر جستجو کنید مطالب متنوع بسیاری خواهید یافت. بیش از 16000 مطلب ...