نودیها:ساعت ۳۰ دقیقه بامداد امروز دوشنبه بیستم دی ماه، راننده تاکسی به اورژانس بیمارستان خاتم الانبیای تایباد مراجعه کرد و گفت: خانمی در ماشین من است که دارد وضع حمل می کند لطفا به دادش برسید!!!
مسئول اورژانس با کمال بی اعتنایی جواب داد: بروید زایشگاه دست راست آخر سالن!!! در صورتی که پرستار می توانست با تلفن سریعا از زایشگاه کمک بگیرد. راننده تاکسی سریعا به درب زایشگاه مراجعه کرد و درآنجا دقایقی فقط در حال زدن آیفون زایشگاه بود اما هیچکس جوابگو نبود!!!
مجددا به اورژانس مراجعه کرد و مسئول اورژانس بدون هیچ اعتنایی به خواهش راننده برای کمک…این بار پاسخ داد: بروید ویلچر بردارید و خانم را از داخل ماشین بیاورید.
هرچه قدر راننده می گفت خانم در حال زایمان است نمی شود روی ویلچر گذاشت اما باز هم پرستاران بی خیال بودند!!!
بالاخره با تلفن پرستار به زایشگاه خدمه زایشگاه بیرون آمدند و با تخت به سمت درب ورودی رفتند و پس از دقایقی یک دکتر نیز از زایشگاه بیرون آمد و به سمت ماشین رفت اما دیر شده بود….
خانم ها دور ماشین را چادر گرفتند و آن نوزاد در داخل ماشین به دنیا آمد، در آن هوای سرد … سپس کودک و مادر را به بخش منتقل کردند.
این حوادث در حالی بود که:
۱٫ پرستار زن در قسمت اورژانس حاضر بوده و بخاطر دور کردن خود از صحنه و بی اعتنایی وی نسبت به صحنه، روانه اتاق بستری خانم ها و اطفال شد و هرچه پرستار مرد وی را صدا زده از فاصله ی پنج متری آن پرستار زن اعتنایی نکرد!
۲٫ حداقل سه تخت روان در اورژانس حاضر و آماده بود و پرستار یک بار هم نگفت می شود از این تخت ها استفاده کنید و فقط به ویلچر اشار می کرد.
۳٫ پرستار اورژانس در ابتدا با زایشگاه تماس نگرفت و خیلی عادی به مرد هراسان عنوان کرد برو دست راست آخر سالن زایشگاه.
۴٫ در طول این زمان اگر آن زن بطور سینه خیز به سمت زایشگاه می آمد ، بطور قطع قبل از زایمان کودکش به زایشگاه می رسید و روی تختی دراز می کشید…
۵٫ جواب درد هایی که آن مادر هنگام تولد بچه کشید را چه کسی می دهد؟ اگر آن کودک بطور طبیعی متولد نمی شد، چه اتفاقی می افتاد؟
رجا
