نودیها : دستمزد مجریهای چهره تلویزیون و حضور سلبریتیها و بازیگران به عنوان مجری از جمله موضوعاتی است که باید این سؤال را از صداوسیما داشته باشیم چه کسانی بر مجریان و حوزه اجرای تلویزیونی نظارت دارند؟ چرا چنین حرف و حدیثهایی هر چند وقت یک بار در محافل رسانهای مطرح میشود؟ گاهی اعداد و ارقام نجومی اعلام میشود؛ زمانی در شب یلدا ماجرای دستمزدهای هنگفت مهران مدیری به میان آمد و رضا پورحسین به این شایعات پایان داد و اصل ماجرا را مطرح کرد که چنین چیزی نبوده و واقعیت ندارد. در همان موقع بحث قرارداد رضارشیدپور هم مطرح شد اما در پَسِ ماجرای مهران مدیری پنهان شد.
* حاشیه دستمزدهای نجومی مجریان! چرا صداوسیما شفافسازی نمیکند؟
این بار نام رضا رشیدپور و دستمزدهای میلیونیاش برای هر روز اجرا مطرح شده است. چندی پیش محمدرضا گلزار بابت برنامه “برنده باش” و البته دستمزد هنگفت روزانه برای مسابقات تلویزیونی که کماکان هم این ظنّ و گمانها وجود دارد. صداوسیما باید شفافسازی کند و درباره برنامهسازیها و حضور سلبریتیهایش و حتی چهرههای صاحبنام و تلویزیونیاش، اعلامیههایی از دریافتیهایشان رسانهای کند. چرا که به دلیل عدم ورود رسمی سازمان صداوسیما، این مسئله همواره در حد شایعه باقی میماند و نه تأیید میشود و نه تکذیب.
* انتشار مستندات و پاسخ قابل تامل رشیدپور
این بار علاوه بر انتشار برخی اسناد در فضای مجازی که جزئیاتی از هزینههای برنامه “حالا خورشید” را نشان میداد رضا رشیدپور هم به عنوان تهیهکننده و مجری این برنامه تلویزیونی در گفتوگوی تصویری مجازی به این شایعهپراکنیها واکنش نشان داد و گفت: “برخی به انتشار خبرهای تألمبرانگیز علاقه بیشتری دارند و بیشتر این نوع اخبار دست به دست میشود تا اصل واقعیت! این ادعا را مطرح میکنند مجری هر قسمت ۴۰ میلیون دستمزد گرفته و میگویند اسنادش را منتشر میکنیم! مجدداً به شبکه سه عرض میکنم که تمام قراردادهای من را منتشر کنند که چقدر برای ساخت و تولید برنامه صرف شده است.”
رشیدپور به این نکته اشاره کرد که “مجموع هزینههای برنامه “حالا خورشید” بین ۱۷ تا ۲۰ میلیون بوده است چه از حیث اجاره استودیو در بیرون سازمان صداوسیما، تجهیزات، فیبر نوری، طراحی، ساخت دکور و تغییر فصلی دکور و دستمزد مهمانان برنامه، بلیت هواپیما و پذیرایی و رفتوآمد همه اینها میانگین، ۱۷ تا ۲۰ میلیون هزینه داشته است. چطور با این اخبار فیک، آبروی آدمها را به مضحکه میگیرند؟ من به دادگاه رسانه رفتهام و شکایتم را تقدیم کردهام.”
* تلویزیون باید تجدیدنظر کند
اینجا صداوسیما باید شفافسازی کند که برای برنامهسازی و اجرا و سریالسازی و دستمزدهای بازیگران چه هزینههایی را معمولاً صرف میکند؛ چرا که برخی با رابطه و صرف آوردن اسپانسر تهیهکننده میشوند و بعضاً مسیر حضور بازیگران را به عنوان مجری تلویزیون هموار میکنند. اولاً صداوسیما باید به فکرِِ سازماندهی و رفتار اصولی در این زمینه باشد و ثانیاً با شفافیت برای رفع شبهه و شائبه اقدام کند. این اعداد و ارقام را اعلام کند که شبی چندین میلیون میگیرند و یا چه افرادی در پشت این حاشیهسازیها قرار دارند.
آیا مهمانان تلویزیونی ارقام نجومی میگیرند و یا این واسطهها هستند که با برخی از تهیهکنندگان برای گرفتن این دستمزدها و امتیازات هماهنگی دارند؟! تلویزیون باید در نوع پرداخت به مجریانی که دستمزدهای هنگفتی میگیرند و البته عمده آنها سلبریتیها و بازیگرانیاند که مجری میشوند حتماً باید تجدیدنظر کند.
* سلبریتیهایی که بی سر و صدا و با هیاهو میآیند!
سلبریتیها و بازیگران گاهی با هیاهو و این روزها بیسر و صدا به تلویزیون میآیند و مجری میشوند. خیلی فرقی نمیکند تبهر و تجربه اجرا داشته باشد یا اولین بار باشد که جلوی دوربین برای اجرا قرار میگیرد؛ فقط تعداد فالوورهایش بالا باشد و در خیابان که راه برود او را بشناسند، البته که چهرهاش را هم مخاطب دوست داشته باشد. این اتفاق برای خیلی از واگذاریهای تریبون اجرا افتاده است از هیاهویی که برای حضور محمدرضا گلزار بوجود آمد و سرانجام هم او با بیاعتنایی به تمام تلاشهای مجریان و برنامهسازان و سریالسازان و حتی مدیران، اعلام کرد که با آمدن من دوباره رونق به تلویزیون برگشت.
* قطاری را اسپانسرها به راه انداختهاند
مجریانی که ارقام نجومی میگیرند که تاکنون هیچکدام از مجریان با اصالت تلویزیون نگرفتهاند. قطاری را اسپانسرها به راه انداختهاند که در هر ایستگاه با ساخت مسابقه و برنامهای، سلبریتی خاصی را سوار میکنند. روزی به سراغ گلزار و اکبر عبدی و پرستو گلستانی میروند و روزی هم به سام درخشانی و مسابقه “ایران” میرسند. به تازگی مدیران و دستاندرکاران هم یاد گرفتهاند تا آخرین لحظات مثل این مسابقه تلویزیونی و یا برنامه تحویل سال “بهار جان” نام سلبریتی موردنظرشان را رسانهای نمیکنند که مورد هجمه قرار نگیرند.
* قرار بود اصالت به اجرای تلویزیونی برگردد
وقتی بنیامین بهادری برای برنامه رمضانی انتخاب شد و معاونت سیما اعلام کرد که جلوی این برنامه گرفته شده است، قدری خوشحال شدیم که قرار است مجریان خانهنشین برگردند و اصالت به اجرای تلویزیونی برگردد. چون در همان بخشنامهای ابلاغ شد که اجازه استفاده از هنرپیشهها یا اساساً سلبریتیها تنها در برنامههای تخصصی امکانپذیر است. بخشنامهای که فقط ۶ ماه انگار جدی گرفته شد و حالا تلویزیون سراغ سام درخشانی و علیرام نورایی و پوریا پورسرخ رفته تا جدیدترین مجریانش باشند. علیرام نورایی هنوز نتوانسته جایگزین مناسبی برای “بهنام تشکر” در مسابقه “مافیا شهروند” شبکه سلامت باشد. اما انتخاب سام درخشانی باعث انتقاداتی شده است؛ بازیگری که بعد از گزارشهای خبری درباره تولد فرزندان برخی بازیگران در خارج از کشور که نوعی مطالبه بسیاری از رسانهایها و حتی باعث ناراحتی کاربران اجتماعی هم شد، او بر علیه تلویزیون صحبت کرد حالا مجری تلویزیون شده است.
* بازیگران در تلویزیون جولان میدهند؛ از اجرا تا آگهی بازرگانی
آیا این بازیگران که یا برای آگهیبازرگانی و یا اجرا به تلویزیون پناه آوردهاند پیشنهاد بازیگری ندارند؟ یا اینکه دستمزد اجرایشان به اندازهای مورد قبول است که به سمت اجرای برنامهها ترغیب میشوند؟ اینجا چه کسانی سود میبرند چه کسانی ضرر؟ پرواضح است که اسپانسرها برای سودآوری خودشان نه دلسوزی و دغدغهمندی برای مخاطب، برنامهها و یا مسابقاتی را فراهم میآورند و پای بازیگران را به تلویزیون باز میکنند پس تکلیف مجریهای تلویزیون که سالها سرمایه صداوسیما به پای آنها ریخته شده، چه میشود؟ آیا این عرصه آنقدر خالی از تبحر، علم و دانش و تجربه است که کاربلدی جای خودش را به سلبریتیپروری داده است؟
* برندهایی که با بازیگرانش تکرار میشوند
زمانی رامبد جوان با “خندوانه” به تلویزیون میآید و رفته رفته مهران مدیری هم به تاکشویی نمایشی میاندیشد که حاصل آن “دورهمی” شبکه نسیم میشود. برنامهای که به جز استندآپها و حضور خود مهران مدیری که محبوبیتی در میان مخاطبین دارد به تکرار افتاده و هیچ جذابیت خاص دیگری ندارد. از طرف دیگر برنامهای به نام “کتابباز” به بهانه ارتقاء سطح مطالعه باز سراغ بازیگران برای اجرا رفت؛ اول امیرحسین صدیق و سپس سروش صحت روی آنتنش آمد. انتقادی که فارغ از محتوا و به تکرار افتادن در فصلهای مختلف، حضور مهمانانش هم قابل تأمل بوده است. آخرین آن به پخش مجدد برنامهاش در شبکه ۴ سیما و تکرار گفتوگوی سروش صحت با منتقد فراری – امیر پوریا- برمیگردد.
* قرار نیست هرکس بتواند در هر زمینهای موفق باشد
برنامهای خانوادگی در شبکه نسیم را به کامران تفتی سپردند و برنامهای با فضای کودکانه و ایضاً خانوادگی به نام “کودکشو” هم نصیب پژمان بازغی شد. مهران غفوریان با “اعجوبهها” روی آنتن آمد و نشان داد قرار نیست هرکس بتواند در هر زمینهای موفق باشد. او شاید در عرصه طنز با شوخیهایش در دل مخاطب بنشیند اما در قواره اجرا نتوانست این موفقیت را تداوم بخشد. کامبیز دیرباز مجری برنامه “دستفرمون” شد؛ البته او به واسطه عجین بودن فضای زندگیاش با موتورسواری و اشراف بر رانندگی، وارد این مسابقه اتومبیلرانی شد.
* دستمزدهای نجومی برای اجرای مسابقات تلویزیونی
انتقاداتی به حضور اشکان خطیبی در مسابقه “پنج ستاره” بابت گرفتن دستمزد هنگفت بابت هر قسمت آن مسابقه و البته بعدها با حضور گلزار این حاشیهها گریبان او را گرفت. امروز علاوه بر حضور بازیگران و سلبریتیها در مهمانیهای تلویزیونی و آگهیهای بازرگانی، خبرها حاکی از دریافت دستمزدهای نجومی برای اجرای مسابقات و برنامههای تلویزیونی توسط بازیگران است. نام “پوریا پورسرخ” را نباید از قلم بیندازیم که بعد از آرام شدن شرایط کرونایی، “ایرانیش” شبکه ۲ سیما با اجرای او ساخته و روی آنتن خواهد رفت.
* وقتی سلبریتی دیگری مجری مسابقه “ایران” میشود
لازم است که در این یادداشت نگاهی به مسابقه “ایران” و حضور سام درخشانی داشته باشیم؛ بازیگری که با مقوله اجرا بیگانه نشان میدهد. او مسابقهای را اجرا میکند که نامش “ایران” است. اگر کسی میخواهد در مسابقه “ایران” شرکت کند باید به سایت شبکه یک مراجعه و اپلیکیشن مسابقه را دانلود کند. تمامی سؤالات اپلیکیشن، با موضوعاتی چون فرهنگ، هنر، تاریخ، جغرافیا، ورزش، گردشگری، ادبیات، مشاهیر، سینما و تلویزیون و به طورکلی در مورد کشورمان ایران طراحی شدهاند. در مرحله اول حدود ۵ هزار سوال ارائه میشود و شرکتکنندگان میتوانند بعد از دانلود اپلیکیشن سؤالها را مشاهده کنند. نکته جالب اینکه پاسخ تمامی سؤالات در این اپلیکیشن وجود دارد و علاقهمندان باید به مانند امتحان، سؤالات را مطالعه و سپس در مسابقه شرکت کنند.
شرایط شرکت در مسابقه نیز به این شکل است که افراد ضمن تشکیل گروه پنج نفرهای، فردی را به عنوان سرگروه مشخص میکنند. پس از اعلام آمادگی گروه، تمامی اعضا میتوانند وارد قسمت «آزمون» مسابقه شوند و در آزمون چهار گزینهای شرکت کنند. گروه باید امتیاز خود را در هفته در چهار گروه اول برسانند تا شرایط شرکت در مسابقه را پیدا کنند. لازم به یادآوری است که تمامی این مراحل از جمله دانلود اپلیکیشن و شرکت در آزمون کاملاً رایگان است و هیچگونه هزینهای برای علاقهمندان نخواهد داشت. شرکت در این مسابقه محدودیتی ندارد و اگر گروهی نتوانند امتیازات لازم را کسب کنند میتوانند در هفتههای بعد دوباره به مطالعه بپردازند و آزمون دهند تا امتیاز گروه را بالا ببرند و در مسابقه حضور داشته باشند.
برای ایجاد گروه، شرکت در آزمون و سپس حضور در استودیوی مسابقه هیچ محدودیتی وجود ندارد. اعضای خانواده و فامیل با هر سن و هر نسبتی میتوانند با یکدیگر همگروه شوند و با گروه مقابل به رقابت بپردازند. علاوه بر اعضای خانواده و فامیل، دوستان نیز در دو گروه آقایان و خانمها میتوانند در مسابقه شرکت کنند. دو گروه شرکتکننده که امتیاز بالاتری در اپلیکیشن کسب کردهاند وارد مسابقه میشوند. یک نفر به عنوان سرگروه و چهار نفر دیگر اعضای گروهند که در هر مرحله اعضا یک به یک باید رقیب را شکست بدهند تا بتوانند در مسابقه باقی بمانند و در نهایت بتوانند جایزه بزرگ مسابقه را از آن گروه خود کنند.
سام درخشانی بازیگر را انتخاب کردهاند که با مقوله اجرا کاملاً بیگانه است؛ این نکته را در پلاتو گفتن و اجرا کردن به عینه میبینیم. حتی او برای اجرای یک برنامه گفتوگو محور هم گزینه خوبی نبوده چه برسد به مسابقه که فضای خاص و جذاب و هیجانآوری را میطلبد. باید مجری مسابقه تلویزیونی به گونهای باشد که هم شرکتکننده و هم بیننده را سرشوق آورد. با دیدن پلاتوها و اجرای نمایشی “سام درخشانی” بیشتر این هیجان از بیننده گرفته میشود. احساس او این است که اینجا هم صحنه فیلمبرداری سریال یا فیلم سینمایی است و بیشتر از اجرا، دنبال نمایش و بازی است.
* جذب بیننده برای تلویزیون به هر قیمتی!
بسیاری از مدیران تلویزیون اعتقاد دارند به واسطه حضور سلبریتیها و بازیگران در مقام مجری، خواه ناخواه استقبال بیننده را تضمین کردهاند شاید هم در برخی اوقات به همین صورت باشد اما چقدر تلویزیون در این مسیر سعی کرده ستارهسازی کند و چقدر پوز ستارههای خودش را بدهد نه آنقدر دلبسته و وابسته بیرونیها باشد. در حالیکه صداوسیما از مجریان با سابقه و کاربلدی برخوردار است که هرکدامشان میتوانند مسابقه یا برنامهای را با کیفیت و قدرت به سرانجام برسانند. مصداق بارز آن برنامههای مناسبتی و حتی مسابقات تلویزیونی بوده که مخاطب خوبی هم داشته و از طرفی تخصصیتر و حرفهایتر کار خودش را دنبال کرده است.
* مدیران به جای مُرغِ همسایه، از مجریان خودشان بهره ببرند
شاید نزدیکترین شاهدِ مثال آن مسابقه “سبقت” همین شبکه یک سیما باشد که با شکل و شمایلی قابل توجه و صندلیهایی که جا به جا میشوند، رقابتی بر سر حوزه اطلاعات عمومی دارد؛ مسابقهای تعاملی زنده با مردم که در طول برنامه، نقش و تأثیر حضورشان را هم شرکتکنندگان احساس میکنند و هم روند مسابقه نشان میدهد. اما “سبقت” رشد و بالندگی مجری جوانی به نام “سیاوش عقدایی” را نشان میدهد که از پَسِ یک مسابقه زنده و هیجانآور برآمده است. اطلاعات مناسب، پلاتوهای به جا و بدون نقص او، این نکته را یادآوری میکند که مدیران میتوانند به جای مُرغِ همسایه و نگاه صرفاً بیرونی، از مجریان کاربلد و با استعداد و جوان تلویزیونی بهره ببرند. واقعاً تا چه زمانی قرار است وابسته به بازیگران و سلبریتیها برای اجرا باشیم و اسپانسرها برای ما تعیین تکلیف کنند.
سؤالی که برای بسیاری بوجود میآید چرا صداوسیما به فکر تربیت مجری نیست و تهیهکننددگان و برنامهسازان به سمت بازیگران رفتهاند و آنها را به عنوان مجری برمیگزینند؟ با اینکه در برنامهای مثل “بهارجان” هم این تجربه نصیبشان میشود که همیشه سلبریتی دردشان را دوا نمیکند اما دوباره هم پیش بیاید به سراغ محمد علیزاده خواننده برای اجرای تلویزیون آن هم برنامه زنده میروند. این روی آوردن بیش از حد دلایل دیگری هم دارد که بر کسی پوشیده نیست اما نبود بستری مناسب برای پرورش مجریان توانمند نیز در این زمینه تأثیر بسیاری داشته است.
* جستی میآیند و جستی میروند
معاونت سیما در دورهای استفاده از بازیگران را به عنوان مجری ممنوع اعلام کرد اما این تصمیم گویا مقطعی بوده و دوباره حضورشان پررنگ شده است؛ دیگر فقط در شبکه نسیم این حضور را نمیبینیم و حالا بعد از رامبد جوان، مهران مدیری، پژمان بازغی، محمد علیمردانی، محمدرضا گلزار، کامران تفتی، امیرحسین رستمی، سروش صحت، امیرحسین صدیق و بازیگران برنامه “هزار دستان”، نوبت به سام درخشانی رسیده که او هم جستی بیاید و جستی برود.
* مجری نیاز به آموزش و آموزه رسانهای و تلویزیونی دارد
فراموش نکنیم که مجریان خانهنشین از خانواده رسانه و تلویزیوناند و میتوانیم با بها دادن به آنها، کمتر شاهد دلزدگی مخاطب شویم؛ فقط چشم و ابروی زیباتر و یدک کشیدن لقبِ “سلبریتی” برای مجری شدن لازم نیست بلکه مجری نیاز به آموزش و آموزه رسانهای و تلویزیونی دارد. با مقوله اجرا نباید دم دستی برخورد کرد و از طرفی این باور غلط را باید فراموش کرد که سلبریتیها و بازیگران با اجرایشان در تلویزیون مخاطب را هم با خودشان میآورند. مثل جملهای که چندی پیش یکی از همین مجری بازیگرها گفته بود که با آمدن من، تلویزیون رونق بیشتری پیدا کرد. این نکته را هم نباید فراموش کرد که این نوع مخاطبشناسی غلط، رفتار اسپانسرگونه و برنامهسازی غیراصولی، ذائقه مخاطب را هم از بین میبرد.
* چرا میدان اجرا را با بازیگری اشتباه میگیرند؟
مجری تلویزیون به افق رسانه و ضوابط قابِ تلویزیون آشناتر است در صورتی که بازیگر تنها اسپانسر را راضی نگه میداد و به کمک شهرت و محبوبیت، مخاطب را جذب میکند که البته این جاذبه هم مقطعی است. مخاطب امروز ما بسیار باهوش و با دقت تلویزیون را رصد میکند. جنسِ اجرا با بازیگری متفاوت است و از دید مخاطب نیز کمتر باورپذیر میشود. سپردن اجرا به افرادی که شغل و هنرشان بازیگری است سبب سرخوردگی مجریان تلویزیون و از دست دادن انگیزه و تلاش جهت ارتقای سطح کیفی کار آنان میشود و قطعاً این مسیر منجر به عدم رویش نسلی جدید از مجریان تراز تلویزیونی منتج میشود. ضمن اینکه در چنین شرایطی مجریان سیما دیگر مجالی برای هنرنمایی پیدا نمیکنند. با ادامه یافتن چنین شرایطی، دور نیست که در آینده شاهد چرخش ذائقه مخاطب، به سمت شهرتخواهی و شهرتطلبی باشیم و از سوی دیگر کادرسازی و پرورش نیروهای متخصص با افت چشمگیری مواجه خواهد شد.
مجتبی برزگر – تسنیم