سایت نودیها : هیات شهدای گمنام دانشگاه علم صنعت در دهه اول فاطمیه اقدام به برگزاری پنج شب مراسم عزاداری برای حضرت زهرا(س) کرد که با استقبال پرشور دانشجویان و سایر مردم و اهالی شرق تهران روبرو شد.
به گزارش رجانیوز، در این مراسم، حجت الاسلام قاسمیان به سخنرانی پرداخت و ضمن بیان مصائب حضرت فاطمه سلام الله علیها، نکاتی را درباره انتخابات پیش رو بیان کرد که متن کامل این سخنان را در ادامه می خوانید:
جامعه ای که ارتباط با خدا داشته باشد جامعه ی با فضیلتی است. ما اگر خدا را ناظر به کار خود ببینیم آن وقت است که از این کارهایی که آدم های بی فضیلت انجام می دهند، انجام نمی دهیم. متاسفانه رابطه ی ما با خدا قطع یا کم شده است. دعا و مناجات خواندن ما کم شده است و این ها را چیز کوچکی می دانیم.
در روایات امده است که چیزی را که باعث با ارزش شدن قیامت میشود، کوچک نشمارید. داستانی از علامه محمد تقی آملی استاد علامه حسن زاده آملی و آقای جوادی آملی است که می گویند یک موقع در نجف داشتم نماز می خواندم و به سلام نماز رسیدم و فقط سلام آخر را گفتم یک پیرمرد اهل دل و ژولیده ای روی دوش من زد و گفت بشین، به همت آن ولی خدا دست کرد آسمان رو نشان داد دیدم باغ و بستانی بود، گفت اگر این سلام ها رو می گفتی این ها مال تو بود.
در همه سطوح ارتباط ما با خدا کم شده است. نسل آیت الله بهجت و .. دارد منقزض می شود. پشت سر آیت الله بهجت نماز می خواندیم یکهو تا یک هفته مارا بیمه می کرد. آن نماز انسان ساز بود. من این ها را بهانه کردم که چند نکته بگویم و چند آداب برای دعا کردن را بگویم. یکی از مسائل قلق گیری تقدم در دعا است. امام صادق (ع) می فرمایند: کسی که تقدم در دعا داشته باشد وقتی که بلا نازل می شود، استجابت می شود. (دعا استجابت می شود یعنی در مظان استجابت قرار می گیرد.) تقدم در دعا یعنی کارت گیر نخورده به مشکل نخوردی دم در خانه خدا باشی. شب ها ضجه و ناله بزنی.
وسوسه شیطان در انتخابات
حالا و به دلیل اینکه در بحث انتخاباتی هستیم بحث قرآنی انتخاباتی ارائه می شود. ما در زمینه ی وسوسه شیطان دو دسته آیات داریم. در یک دسته که قرآن میگوید شیطان مرکز وسوسه است. به طور مثال در آیهات مربوط به خلقت آدم است یک آیه از سوره ی بقره داریم “فازلهم الشیطان” شیطان آدم و حوا را لغزاند
در آیه ای از سوره ی اعراف که تفسیر آیه بقره که عرض شد هست و میفرماید “فوسوس لهم الشیطان ” یعنی نمیگرد و بلغزاند و در ابتدا این تسلط را ندارد .پس اگر میلغزاند منطور وسوسه است. از آیات متعدد قرآن متوجه میشویم این شیطانی که ما میگوییم یک مفهوم دشمنی است که هم به جن قابل تطبیق است و هم به انسان و کارش وسوسه است . جامعه نامه ی اعمال دارد. گاهی یک جریانی در جامعه دارد اشتباه می کند. به طور مثال در کوفه وقتی باران نیامد، بر سر همه باران نیامد؛ حتی بر سر امیر المومنین (علیه السلام ). وقتی بلاهای اقتصادی و اجتماعی می آید گردن امیرالمومنین علیه السلام و خانه ی امیرالمونین علیه السلام ( در صورتی که این بیت معصوم است ) هم می آید. اگر جامعه ای خطا کند نامه ی اعمال دارد و شخص حقوقی است. بسیاری ار احکام ما به خاطر این شخص حقوقی معنی دارد. به عنوان مثال قصاص و … را به خاطر مسائل مجتمع داریم.
در دومین دسته از آیات هست که وسوسه را خود نفس انجام می دهد. جمع اجتهادی این ها ، این است که اگر شیطان از بیرون وسوسه می کند داخل نفس شما قابلیتی دیده که نفس شما بتواند مانند یک بلندگو عمل کند. زهر اسمش زمانی زهر است که خورده می شود و از درون قدرت جذب دارد.
اتفاقی که امروز دارد می افتد اتفاق خارق العاده ای است. دشمن طرح های جدیدی دارد از جنگ سخت ناامید شده و از جنگ نرم به شکل ۸۸ هم ناامید شده. به جریان نفوذ رو آورده است. این سناریوی سومی است که دارد دنبال می شود. دشمنی که تا حالا می گفته است که رأی ندهید حالا می گوید رأی بدهید و به این لیست هم رأی بدهید. حالا یک انسان بصیر بنشیند و فکر کند و روشنگری کند که چه شده است. این شیطان چه چیزی در ما دیده است، چه قابلیتی در ما دیده است؟ نکته مهم این است که در برنامه های تلوزیون از افراد دعوت می شود تا اعلان برائت بکنند. نکته یجالب این است که این اعلان برائت انجام نمی شود.
دیوار بی اعتمادی با آمریکا را باید بالا ببریم؛ نه پایین!
طبق آیات قرآن ما باید مرزبندی هایمان را شفاف بکنیم و بگوییم گاهی افراد داخل لیست منظور نیست جریان منظور است. در آیه ی چهار سوره ی مبارکه ممتحنه حضرت ابراهیم را به عنوان اسوه معرفی می کند. می فرماید” قد کان لکم اسوه حسنه فی ابراهیه والذین معه اذ قالوا لقومهم انا برآی منکم و مما تعبدون من دون الله کفرنا بکم و بدا بیننا و بینکم العداوه …” لبرلهیم و مومنان اطرافش در اینکه به قومشان و دشمنان گفتند که ما از شما و معارفتان بری هستیم. یعنی از خودتان و معارفی که دنیا را بر اساس آن سازماندهی می کنید بدمان می آید. یعنی هم به خودتان و هم به معارفتان کافر هستیم. این را بگویید که ما دشمنی الی الابد با شما داریم.
اگر کسی بگوید ما می خواهیم دیوارهای بی اعتمادی را برداریم این صراحتا با قرآن منافات دارد. این مشکل بصیرت اجتماعی و محجوریت قرآن است که یک روحانی در جامعه اسلامی جرئت می کند این حرف را بزند.
اتفاقا برعکس باید گفته شود که ما دیوارهای بی اعتمادی بین خودمان و شما مستکبرین را هر روز بیشتر می کنیم و بغض و کینه مان را نسبت به شما افزایش می دهیم. نه تنها اینگونه باشید بلکه بگویید. این اسوه ی حسنه مومنان است. اگر مومن هستی این خط ها را بکش. اگر هم پشت می کنی به خدا ضرر نمی زنی. خدا غنی است و احتیاج به مرزبندی ندارد. شما باید بتوانید جامعه را مرزبندی کنید.
در آیه ی سوم سوره ی توبه در مورد برائت آمده است که برائت خودتان از مشرکین را فریاد بزنید. فریاد بزنید که خدا و رسولش از مشرکین بری است. بیان کردن این موضوع در روزنامه و شبکه های اجتماعی و این ها فایده ای ندارد. باید فریاد زد این موضوع را. این اتفاقی ست که از سمت جناح های مورد طمع دشمن نمی افتد. این نگرانی بنده است.
اتفاق نفوذ دارد جدی جدی می افتد. دارد مورد طمع گیر می آورد که می تواند کار و سرمایه گذاری کند. این آرام ترین و نرم ترین نوع توطئه است. و فقط بصیرت و راه های انقلابی می تواند این ها را درست کند.
افتخار می کنیم که صحیفه سجادیه برای ماست
دعا یک مفهوم قیمتی است؛ چرا که چنین مضامینی در هیچ کجای دنیا وجود ندارد؛ ما مفتخریم به صحیفه سجادیه‌ای که برای ما است، این واقعا افتخار دارد. اینکه در یک کشوری ممکن است فردی درباره موضوعی خاص یک رمان تهیه کند و مردم آن کشور تا سالها به او افتخار کنند و از فیلم و تئاتر از این اثر تهیه کنند؛ ما که این مضامین عالی را در ادعیه داریم باید توجه کنیم و به آن افتخار نماییم. که برای این منظور باید با ادعیه ارتباط گرفت.
در روایت اول از امام صادق(ع) آمده است که هیچ چهل مردی از شما نیست که اجتماع کنند و دعا کنند و خداوند دعای آنها را اجابت نکند (دعای مستجاب با شرایطی که شب گذشته طرح شد) و اگر چهل نفر نبودند و چهار نفر بودند، اگر هر یک از آنها ده مرتبه دعا کند، خداوند دعای آنها را اجابت میکند و باز هم اگر فقط یک نفر بود و چهل مرتبه دعا کند، خدای عزوجل دعای او را مستجاب میکند .
در روایت دیگر از امام صادق علیه السلام در باب اجتماع در دعا، اینگونه نقل شده است که آن حضرت فرمودند: هر گاه چیزی پدرم را ناراحت میکرد، زن و بچه را جمع میکردند و دعا میکردند.
زن و بچه؛ چون این قشر در داخل خانه، قشر ضعیف محسوب میشوند، خدا یک رحم خیلی خاص و نگاه خاص به اینها دارد. حال کسانی که خانواده آزاری میکنند جدای از بحث وجدان و اخلاق بدانند که با توجه به نگاه خاص خدا به اینها، مشکلاتی را حتما خواهند دید. اینگونه رفتارها منجر به سلب توفیق میشود و حال هی بگوییم که این همه مجلس اهل بیت و … میرویم، نتیجه اش کو؟ خب این به خاطر این است که زن و بچه آدم از اخلاق آدم در عذاب هستند. بحث نگاه خاص خدا به ضعفا در خانه، تنها مربوط به این نیست و خداوند، در منظر اجتماعی هم اهمیت ویژه برای قشر ضعیف قائل است.
در ماجرای تقسیم غنائم در جنگ بدر، حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم، به همه از جنگجو و ضعفای لشکر به یک اندازه غنیمت دادند که یکی از اصحاب شکایت کرده که آیا به ما که جنگیدیم و آنها را شکست دادیم به اندازه اینها که عملا کاری نکردند، میدهید که حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم به او فرمودند که آیا به اینها که یاری خدا به خاطر وجود اینان است، رحم نمیکنید؟
بسیاری از چیزهایی که به ما میرسد، به خاطر ضعفایی است که در اطرافمان وجود دارد. خیلی از روزی هایی که قسمت یک مرد میشود به خاطر همسر اوست؛ حال یک فرد بی معرفیت بیاید و بگوید که هر چه پول در بیاوریم باید خرج زن و بچه کنیم؛ در حالیکه اگر آنها نبودند این شاید رزق وی نمی شد. البته این توجیه نیست که آدم ضعیف بماند.
در سفرهای جهادی به این مناطق، بغض انسان میگیرد؛ در روستایی از روستاهای آبادان، بوی گاز به شدت منجر به آزار مردم است (از شدت وجود گاز در منطقه) اما خود آن روستا، فاقد شبکه گاز رسانی است. این گاز را در شمال تهران به من و شما میدهند، ولی آن کسی که خانه اش را داده و از مرز دفاع کرده در آن شرایط، هنوز گاز ندارد.
امام سجاد علیه السلام، از اینکه در جلوی او به مظلومی ظلم شده و نتوانسته او را یاری کند، از خداوند عذرخواهی میکند . مساله دیگر در باب توجه به ضعفا در جامعه، این است که عدهای در همین تهران هستند که به کمک برخی افراد امکان برگزاری مراسم عروسی آنها فراهم شد. این مراسم با سه ملیون تومان در تهران برگزار شده است؛ حال ببینید که برخی عروسیها چه هزینه هایی میشود و برخی دیگر همان مبلغ اندک را ندارند. در یکی از مناطق محروم (در مسافرت اردوی جهادی) فردی نمیتوانست جهیزیه دخترش را تهیه کند؛ آن هم جهیزیه ای که با یک میلیون تومان تامین میشود.
مساله زن و بچه هم همچین چیزی است و خداوند صدقه سر آنها، دعای فرد را مستجاب میکند. و این تذکر را به جوانهای هیئتی دادند که بد است که بچه هیتی که این بد اخلاق باشد و بد است که بگویند فلانی زن و بچه اش را می زند.
ماجرای «اپلای» کردن دانشجویان
کمی هم درباره مساله مورد توجه دانشجویان یعنی مهاجرت به خارج برای ادامه تحصیل صحبت کنیم. دو نفر خدمت امام رضا علیه السلام در خراسان می رسند، که از ایشان سوال می کنند که ما از راه دوری به اینجا میآییم، حال نماز ما شکسته است یا تمام؟ حضرت به یکی از آنها میفرمایند نماز تو شکسته است و به دیگری، نماز تو، تمام. آنها علت را جویا میشوند و حضرت بیان میکنند یکی از شما که برای دیدن من آمده، نمازش شکسته است، اما فرد دیگر که برای دیدن مامون عزم سفر کرده است، سفرش، سفر معصیت و نمازش را باید تمام بخواند.
اساسا اینکه چه کسی اپلای میکند، و برای چه می رود، قصد او مهم است: گاهی قصد این است که تخصصی را به دست بیاورد و خودش را تجهیز کند، و دشمن را در زمین خودش ضربه بزند. یا تخصصی که در کشور نیست را به دست آورد و برگردد و کاری در کشور کند و گاهی طرف می گوید که ما را وارد سیاست نکن، من میخواهم بروم درسم را بخوانم، بعد میرود، با همین درس خواندنها و آنجا ماندنها، پایه های کفر را تقویت می کند!
طرف از امام صادق علیه السلام پرسیدند که من میخواهم فلان سفر تجاری را بروم، حضرت گفتند به صلاح نیست، نرو! ولی او رفت و سود بسیاری کرد و بازگشت؛ به حضرت گفت شما که گفتید خوب نیست اما من سود زیادی به دست آوردم. حضرت به ایشان فرمودند که در فلان منزل که نماز صبح تو قضا شد، هیچ چیز نمیتواند آن را جبران کند. وقتی بخواهی بروی کار کنی و دشمن را تجهیز کنی خوب این بد است. در یکی از دانشگاه های خارجی، ۷۰۰ دانشجوی دکتری ایرانی وجود دارد که این تجهیز دشمن است.
بله! اگر رفتی آنجا، جمعیت شیعه را منسجم کردی، برای جبهه اسلام کار کردی و …. رزمنده ای و این فرق میکند. در این باره داستان صفوان جمال، من باب «فَإِنَّ الذِّکْری تَنْفَعُ الْمُؤْمِنینَ» یادآوری میشود که امام موسی بن جفعر علیه السلام به او می گوید که تو همه چیزت خوب است الا یک چیز و آن این است که شترهایت را به این مرد (یعنی هارون الرشید) کرایه می دهی؛ گفت برای سفر مکه کرایه میدهم بعد تازه خودم هم بالای آن نمی ایستم و غلامهایم را می فرستم؛ حضرت سوال میکنند، آیا کرایه تو به گردن آنها است؟ تو این را دوست داری که این قافله برگردد و کرایهات را بگیری؟ پس همانا هرکس که بقای آنها را بخواهد از آنان است و هر که از آنان باشد، همانا وارد جهنم میشود .
مشاهده شده است که دانشجویی آمده و گفته که حاج آقا دیدی حالا که نوبت به ما رسید، اقتصاد آنها به هم ریخت. یعنی این فرد میخواهد برای حال خودش اقتصاد آنها سالم بماند! در حالیکه این دعای قرآنی حضرت موسی علیه السلام است که اقتصاد آنها خراب شود.
این اعزه ای که می خواهند بروند سوئیس و سوئد و آمریکا و کانادا و … همه سر و ته یک کرباس هستند. چرا که همه این کشورها تحت کنترل صهیونیست است و این نیست که سوئیس مثلا کشوری خنثی است، صهیونیسم آن را یک حیات خلوت درست کرده برای مقاصدی. یکی از مباحث نفوذ در اینجا مطرح میشود که طرف آدم آنها نیست ولی آدم آنهاست؛ این لطیف ترین نوع نفوذ است. مردم ساده گاهی اوقات کارهایی میکنند که نشان آدم آنها بودن است.
یک عکاسی هست که از ابتدا این گونه شروع کرده که از مردم عکس می گیرد و با یک متن در زیر عکس آن را در سایتی منتشر میکند؛ اخیرا آمده تبریز که یک عکس گرفته از یک پدر و پسر و زیر آن از قول پدر نوشته: «یک بار وقتی ۵ سال داشت با من به مغازه آمد و با هم زردآلو خریدیم. من به او اجازه دادم کیسه های زردآلو را حمل کند، او کمی عقب تر از من راه می رفت وقتی به او گفتم زردآلوها را به من بده گفت نمی توانم من همه اش را به بقیه داده ام! من می دانستم که دارم یک فرد انسان دوست تربیت می کنم.»
اوباما زیر این عکس کامنت گذاشته که چه داستان الهام برانگیزی. به عنوان پدر یکی از چیزهایی که شما را خیلی خوشحال می کند این است که نتیجه کارهایی که برای فرزندتان انجام داده اید را آرام آرام در اخلاق کودکتان ببینید. این داستان واقعا احساس خاصی را در من القا می کند. امیدوارم این کودک هیچ وقت تمایلش را برای کمک به دیگران از دست ندهد. من تمام تلاشم را می کنم تا جهان را به مکانی تبدیل کنم که جوانانی مثل او با تمام پتانسیل هایش زندگی کنند. (اگر هم او را روزی ملاقات کنم، امیدوارم برایم زرد آلو نگه دارد) حال ایرانی ها این کامنت را که دیدند، بال بال زدند برای آن؛ در حالیکه اصلا توجه ندارند که اوباما با این تحریمها دارد به این بچه ظلم می کند و حال اینگونه سخن میگوید.
اینها (آمریکایی ها) هر جایی که برسند فساد راه می اندازند، اقتصاد آنجا را نابود می کنند، جنایت می کنند؛ حال مردم ما به خاطر دل رحمی شان، فریب این حرفها را می خورند. این است که جریان نفوذ می رود تا رده های بالای مسئولین. آدم نمی فهمد که این حرفهایی که میزنند با کدام فهم است؟!
به هر حال، یک پاسخ به اپلای این است که اگر می خواهی رزمنده باشی، اپلای کن؛ اگر نه و فقط میخواهی درس بخوانی، قصدت السلطان است و سفر معصیت.
در پایان هم عرض کنیم که اینکه خداوند به حضرت ابراهیم علیه السلام حضرت اسحاق را داد زمانی بود که از کفار و معارف آنها کناره گیری کردند: «وَ أَعْتَزِلُکُمْ وَ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ أَدْعُوا رَبِّی عَسی أَلاَّ أَکُونَ بِدُعاءِ رَبِّی شَقِیًّا.» از اینرو کسانی که دنبال نظام سازی هستند باید از معارف غربیها جدا شوند. کی خدا به حضرت ابراهیم علیه السلام، حضرت اسحاق را داد و ادامه راه را تضمین کرد؟ زمانی که از آنها و معارف آنها کناره گرفت، آن موقع است که خدا تازه مسیر نبوت را درست کرده است. کسانی که می خواهند انقلاب سر جایش بماند، و آن را گسترش دهند، باید اعتزال کنند. این نیست که ما معارف آنها را برداریم و اسلام مالی کنیم و افتخار کنیم که ما هم فلان چیز را داریم. نباید دنبال این بود که ببینیم آنها چه می گویند و در اسلام به دنبال مشابهش باشیم و بعد بگوییم مثلا فلان چیز را امام صادق علیه السلام، هزار و چهارصد سال پیش گفته است.
رجانیوز
برای امتیاز دادن به این مطلب اینجا کلیک کن
[کل آراء: 0 میانگین: 0]
Related Images:
Visits: 45
