ثقهالاسلام کلینی از محدثان بزرگ شیعه آورده است که چون حضرت فاطمه زهرا(س) از دنیا رفت، امیرالمؤمنین وی را پنهان به خاک سپرد و آثار قبر را از میان برد. در این مقدار از نقل اتفاق نظر وجود دارد.
«شیخ مفید» اضافه کرده است: و آنگاه که دفن پایان یافت و دستها را از خاک قبر تکان داد، اندوه چون سیلی بر او هجوم آورد و اشکها بر صورت مبارک فرو ریخت، ناچار به قبر پیامبر(ص) روی کرده، همه دردی که بر دلش میگذاشت را با ایشان در میان نهاد و گفت: یا رسولالله! سلام من و سلام دخترت فاطمه بر تو باد؛ همان دخترت که حبیبه و نور خوابیده است و خداوند خواست که به سرعت به تو ملحق شد.
یا رسولالله ! از فراق دختر برگزیده تو صبر و شکیبایی بر مصیبت، سنت بازمانده از خود شماست.
من تو را به دست خود به قبر نهاده و به خاک سپردم در حالی که سر شما بر روی سینه من بود، جان سپردی.
در قرآن بهترین سخن آمده: «انالله و انا الیه راجعون»
یا رسولالله! آن امانتی که به من سپرده شده بود، باز پس گرفته شد و زهرا از دست من رفت و نزد تو آرمید.
یا رسولالله! چقدر این آسمان نیلگون و زمین تیره در نظر من زشت شده است. غم و اندوه من، ابدی و ماندگار شده است و شب من با بیخوابی میگذرد. این غم از قلب من خارج نمیشود تا زمانی که خداوند مرا در آن خانهای که تو در آن هستی، وارد نماید. در دلم دردی است که گویی زخمی چرکین دارد و اندوهی دارم که مانند آتش برافروخته است، چه زود بود که بین ما جدایی افتد. از این فراق تنها به خدا شکایت میبرم.
دخترت به زودی تو را از اینکه امت تو پشت به پشت هم دادند تا حق او را پایمال نمایند، آگاه خواهد کرد! سرگذشت او را با اصرار جویا شو و گزارش حال را از وی بخواه! زیرا چه بسیار غم وغصههایی که در دل او جمع شده بودند و او در دنیا راهی برای گفتن آن نیافت. اما او آنها را برای تو خواهد گفت و خداوند که بهترین حکمکنندگان است، داوری خواهد کرد.
سلام من بر شما باد، سلامی برای وداع، نه از سر خستگی و ملامت! اگر بروم، از ملامت و خستگی نیست و اگر بمانم به علت بدگمانی «به و