بررسی طرح جنجالی کروکر – منندز در مجلس سنای امریکا، توانست رای اکثریت مطلق نمایندگان سنا (۹۸ از ۱۰۰) را کسب کند، رایی که باید آنرا برآیند عقل جمعی حاکمیت امریکا در مورد برخورد با برنامه هستهای ایران قلمداد کرد.
به گزارش رجانیوز، شاید همین مبنا باشد که بررسی و بازخوانی موارد مطرح شده از سوی سناتورهای امریکایی در دفاع از این طرح و رای آوری آن چه از جناح دموکرات و چه از جناح جمهوری خواه را بسیار حائز اهمیت و غیرقابل چشم پوشی می کند.
در سخنانی که سناتور تام اودال، باب منندز و جف مرکلی در دفاع از این طرح در صحن سنای امریکا مطرح کردند، حقایق بسیار مهمی درباره عصاره راهبرد امریکا در قبال برنامه هستهای ایران وجود دارد که میتواند راهگشای تصمیمگیریهای آینده باشد.
در مفصلترین بخش از این اظهارات، سناتور دموکرات جف مرکلی اثبات میکند که چرا گزینه مذاکره با ایران آنهم به شیوه کنونی، پر منفعتترین گزینه برای امریکا خواهد بود.
مرکلی سه راهکار اصلی پیش روی امریکا برای تقابل با ایران هستهای را ۱. حمله نظامی ۲. تشدید تحریمها ۳.مذاکره و توافق دیپلماتیک عنوان میکند.
او مستند به گزارش منابع امنیتی امریکا از غیرقابل کنترل بودن واکنش به حمله نظامی سخن گفته و آنرا غیر ممکن اعلام میکند و با وجود تهدیدهای نظامی این روزها امریکا به صراحت میگوید: « بنابراین اجازه دهید از گزینه استفاده از زور کنار رویم.»
مرکلی گزینه تشدید تحریمها را هم ناممکن اعلام کرده و به پیام اروپاییها درباره تشدید تحریمها اشاره کرده و صراحتا اعلام میکند که تحریمهای امریکا در شدیدترین حالت ممکن قرار دارد و اگر تحریمها از شرایط فعلی افزایش یابد، شرکای اروپایی و دیگر کشورها قادر به همراهی نبود و عملا نظام تحریمهای بینالمللی علیه ایران فرو خواهد پاشید.
این سناتور دموکرات نتیجه دو راه مورد اشاره را ادامه برنامه هستهای ایران و فروپاشیدن نظام تحریم و درگیر شدن مال و خون مردم امریکا با موضوع عنوان می کند.
اما درباره گزینه سوم اعلام می کند که بر اساس آن نه تنها تحریمها باقی مانده است بلکه بخش اعظمی از صنعت هستهای ایران تعطیل شده، بسیاری از ذخایر اورانیوم غنی شده نابود شده و بسیاری از تاسیسات برچیده شده است.
مرکلی و دیگر سناتورهای امریکا اعلام میکنند که نه تنها امریکا چاره و گزینهای دیگر برای تقابل با ایران هستهای بجز مذاکره هستهای ندارد، بلکه این گزینه منافع متعدد غیرقابل باوری را نیز برای امریکا به دنبال دارد.
این سخنان از آن جهت مهم و قابل توجه است که برآیند قوه عاقله دولت امریکا به شمار میرود. آنچه در ادامه میخوانید گزیده این سخنان مرکلی است:
جف مرکلی سناتور دموکرات ایالت اورگان
من امروز اینجا آمدم تا درباره قانون پیشنهادی پیش روی ما در خصوص بررسی توافق هسته ای ایران صحبت کنم که روندی سنجیده را برای بررسی کنگره بر توافق نهایی هسته ای با ایران فراهم میکند.
امروز آمریکایی ها متحد هستند. صد سناتور سنای ما متحد هستند ومعتقد هستند که ضروری است ایران به سلاح هستهای دست نیابد اما پرسشی که ما باید درباره آن در اینجا بحث کنیم و آن را حل کنیم این است که چه راهبردی برای دستیابی به این نتیجه موثر است.سه گزینه اساسی در این زمینه وجود دارد.
یک گزینه برچیدن برنامه تسلیحاتی ایران از راه مذاکره به همراه بازرسی های سرزده و رژیم راستی آزمایی است تا اطمینان یابیم ایران به قول خود عمل می کند.
گزینه دوم برپایه تمدید نامحدود تحریم های چند جانبه اقتصادی است به این امید که این تحریم ها همچنان ایران را از دنبال کردن برنامه تسلیحاتی منصرف کند.
گزینه سوم استفاده از راه حل نظامی برای نابودی عناصر حساس زیرساخت های تسلیحاتی ایران است.
در بین این گزینه ها به دلایلی که توضیح خواهم داد،نخستین گزینه بسیار برتر است. برای درک این مجموعه گزینه ها باید اوضاع فعلی را درک کنیم.
۱. گزینه مذاکره با ایران به شیوه فعلی
کنگره در سال دوهزار وده تحریمهای متعددی را برای هدف قرار دادن بخش نفتی وبانکی ایران تصویب کرد.در سال دوهزار ویازده بند۱۲۴۵ قانون دفاع ملی تصویب شد.
در سال دوهزار ودوازده قانون کاهش تهدید ایران تصویب شد.
در سال دوهزار وسیزده قانون مقابله با تکثیر ایران تصویب شد.
این تحریم ها،تحریم های آمریکا و تحریم های یکجانبه، تاثیر چشمگیری بر اقتصاد ایران گذاشته است. صادرات نفت خام ایران از روزانه دو میلیون و پانصد هزار بشکه در سال دوهزار ویازده به روزانه یک میلیون و صد هزار بشکه در پایان سال دوهزار وچهارده کاهش یافته است.تجارت بین ایران و اروپا به شدت کاهش یافت و از سی و دو میلیارد دلار در سال دوهزار وپنج به حدود نه میلیارد دلار در امروز کاهش یافت. اقتصاد ایران ضربه بسیار زیادی خورده است و رئیس جمهور فعلی ایران با صحبت درباره مذاکره به منظور کاهش اثرات اقتصادی بسیار زیاد ناشی از تحریم ها درانتخابات پیروز شد. تحریم ها به اهداف خود دست یافته است. این تحریم ها برای رسیدن به توافق ایران را به میز مذاکره آورده است.
ایران در عوض این که ائتلاف بین المللی تحریمهای موثر و نابود کننده خود را بردارد، برنامه تسلیحاتی هستهای را رها خواهد کرد. این ریشه مذاکراتی است که امروز بین ایران و پنج به علاوه یک در جریان است. اما زمانی صورت خواهد گرفت که این مذاکرات کامل گردد.آنها فقط حرف نمی زنند بلکه آنها با مجموعه ای از شرایط برای متوقف کردن و در برخی موارد به عقب بازگرداندن عناصر برنامه داخلی هسته ای خود موافقت کردند.آنها منتظر نتیجه مذاکرات نشدند بلکه این شرط مذاکرات بود. این طرح اقدام مشترک که ایران و پنج به علاوه یک با آن موافقت کردند، عناصر قابل توجهی دارد که من برخی از آنها را یادآور می شوم.
نخست این که ایران ناچار شد از پیشبرد فعالیت های در سه تاسیسات حساس هسته ای شامل تاسیسات زیرزمینی غنی سازی در فردو ، نطنز و فعالیت های بیشتر در راکتور آب سنگین اراک خودداری کند. این راکتور (آب سنگین اراک) اگر تکمیل می شد،می توانست پلوتونیوم تولید کند که از آن می توانست برای تولید بمب استفاده گردد.
دوم این که ایران در این طرح اقدام مشترک موافقت کرده است اطلاعات بیشتری درباره برنامه هسته ای خود در اختیار آژانس بین المللی انرژی هسته ای قرار دهد وهمچنین دسترسی به آژانس در خصوص تاسیسات حساس هسته ای بدهد که براساس توافق پادمان بین ایران و آژانس نیازی به دسترسی آنها نبود.
عنصر سوم به عنوان شرط مذاکره این است که ایران موافقت کرد اورانیوم غنی شده درحد بیست درصد تولید نکند. این نوع اورانیوم غنی شده در ذخایر ایران موجب بیشترین نگرانی بود.
چهارم این که ایران موافقت کرد این ذخایر موجود اورانیوم غنی شده را با تضعیف نیمی از آن به هگزافلوراید اورانیوم و تبدیل بقیه آن به ترکیب اورانیومی که برای غنی سازی بیشتر مناسب نیست، از بین ببرد.
اکنون که با شما در اینجا صحبت می کنم با اجرایی شدن این شرایط علاوه بر این که برنامه هسته ای ایران در جریان مذاکرات متوقف شده است،آنها به اعضای ائتلاف پنج به علاوه یک درک بسیار بهتری درباره برنامه هسته ای ایران ارائه کردند.این درک از برنامه هسته ای ایران توانایی پنج به علاوه یک را برای ترسیم چارچوب جهت توافق نهایی افزایش داده است.
توافق نهایی که برای جلوگیری از همه راههای ممکن برای دستیابی به سلاح هسته ای طراحی شده است. ایرانی ها چهار مسیر برای دستیابی به بمب دارند.
مسیر نخست این است که مواد شکاف پذیر در تاسیسات زیر زمینی غنی سازی در فردو تولید کنند.این تاسیسات مخفی اورانیوم در عمق زیر زمین نزدیک یک پایگاه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، ساخته شد که این پایگاه این امکان را برای این کشور فراهم می کند تا دربرابر حمله به این تاسیسات مقابله کند.
مسیر دوم تولید مواد شکاف پذیر در تاسیسات زیر زمینی نطنز است.
مسیر سوم، تولید پلوتونیوم از طریق فرآوری سوخت مصرفی در راکتور آب سنگین اراک در آینده است.من گفتم در آینده زیرا این راکتور همچنان در حال ساخت است.
مسیر چهارم فعالیتهای مخفی برای بدست آوردن یا تولید مواد شکاف پذیر کافی برای تولید بمب است.
ایران و پنج به علاوه یک در دوم آوریل ماه گذشته چارچوبی را برای طرح جامع اقدام مشترک درباره برنامه هسته ای ایران را به منظور جلوگیری از چهار مسیر برای دستیابی به بمب اعلام کردند.
همانطور که وزارت امور خارجه گزارش داده است، من قصد دارم مقداری از جزییات این چارچوب را بررسی کنم. این اساس توافقی است که که قرار است در هفته های آینده به آن برسیم.
اجازه دهید نخست درباره فردو این تاسیسات زیرزمینی که قبلا مخفی بود، صحبت کنم.
ایران فردو را به مرکز تحقیقات صلح آمیز هسته ای تبدیل خواهد کرد. ایران مواد شکاف پذیر در این تاسیسات به دست نخواهد آورد. آنها در این تاسیسات غنی سازی انجام نخواهند داد. ایران تقریبا دو سوم سانتریفوژهای خود را از آنجا برخواهد چید و سانتریفوژهای باقیمانده و تاسیسات مربوطه تحت نظارت آژانس بین المللی انرژی هسته ای قرار خواهد گرفت.
اجازه دهید به نطنز دومین مسیر برای دستیابی ایران به تسلیحات هسته ای برگردیم. ایران هزار سانتریفوژ ir-۲ را که هم اکنون در نطنز نصب است، برخواهد چید و آنها را به مدت ده سال تحت نظارت آژانس قرار خواهد داد. ایران براساس برنامه پارامترهایی که پنج به علاوه یک با آن موافقت کرده اند، تحقیق و توسعه محدود با برخی از سانتریفوژهای پیشرفته خود خواهد داشت.ایران فقط از سانتریفوژهای نسل اول با کارایی کمتر برای غنی سازی اورانیوم در نطنز استفاده خواهد کرد،روندی که از نزدیک نظارت خواهد شد.
ایران پس از ده سال براساس طرح های غنی سازی و تحقیق و توسعه که به آژانس بین المللی انرژی هسته ای تحویل شده است و براساس پروتکل الحاقی که منجر به محدودیت های خاصی درباره ظرفیت غنی سازی شده اند ،تبعیت خواهد کرد.
اجازه دهید به مسیر سوم بازگردیم و آن احتمال استفاده از پلوتونیوم است که از سوخت مصرفی در راکتور آب سنگین اراک بدست می آید.
ایران برای بستن این راه دسترسی به بمب موافقت کرده است تمام سوخت های مصرفی را از کشور خارج کند و تاسیسات فرآوری مجدد برای این سوخت های هسته ای نسازد. ایران این راکتور آب سنگین در اراک را براساس طراحی که پنج به علاوه یک با آن موافقت کرده اند، بازطراحی و بازسازی خواهد کرد. این راکتور نخواهد توانست مقادیر قابل توجهی پلوتونیوم در سطح تسلیحاتی تولید کند و این مقادیر در این کشور نابود یا از کشور خارج خواهد شد و ایران راکتور آب سنگین دیگر نخواهد ساخت.
در نهایت این که این چارچوب با ایجاد طراحی بزرگی اعتماد بالایی ایجاد می کند که ایران از فعالیت های مخفی برای تولید بمب استفاده نخواهد کرد.این چهارمین مسیر است.چهارمین مسیر از راه مخفی است.
براساس توافق، آژانس بین المللی انرژی هسته ای دسترسی منظم بر همه تاسیسات هسته ای ایران از جمله نطنز و فردو خواهد داشت.بازرسان به زنجیره تامین از معادن اورانیوم تا تصیفه اورانیوم و همچنین سانتریفوژهای ایران نظارت مداوم خواهند داشت.علاوه بر این همه زیرساخت های سانتریفوژها وغنی سازی که از فردو ونطنز برچیده میشوند، تحت نظارت مداوم آژانس قرار خواهند گرفت.
ایران و پنج به علاوه یک شبکه تامین مشخص برای برنامه هسته ای ایران ایجاد خواهند کرد تا بر تامین،فروش و انتقال مواد و فناوری های خاص هسته ای با قابلیت استفاده دوگانه نظارت کنند.
ایران لازم است برای بررسی سایت های مشکوک که ادعا شده است در آنها تاسیسات مخفی غنی سازی،تولید سانتریفوژ،تولید کیک زرد وجود دارد،به آژانس بین المللی انرژی هسته ای دسترسی به این سایت ها را در هرجایی در این کشور بدهد.
ایران اقدامات توافق شده برای رفع نگرانی های آژانس درباره ابعاد احتمالی نظامی برنامه خود را اجرا خواهد کرد. بسیاری از عناصر چارچوب تشریح شده به مدت ده سال اجرا خواهد شد و برخی نیز به مدت پانزده یا بیست سال یا بیست و پنج سال اجرا خواهد شد. بنابراین، این چارچوب همانطوری که بسیاری خاطر نشان کردند این عناصر را برای ابد ندارد اما ما با ایجاد همکاری قوی،رایزنی و هماهنگی طی ده سال بهترین شانس ممکن را برای توافق طولانی مدت و پایدار و جلوگیری از تکثیر تسلیحات هسته ای در خاورمیانه فراهم می کنیم.
چالش هم اکنون همانطور که وزارت امور خارجه گفته است این است که با استفاده از این چارچوب جزییات توافق را تعیین کنیم. این کار آسانی نخواهد بود. تاکنون درباره پیچیدگی عناصر این چهار مسیر صحبت شده است.
من همان اول گفتم که سناتورها در عقیده جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای متحد هستند اما درباره بهترین راهبرد اختلافاتی وجود دارد و من عناصر اصلی راهبرد مذاکره را بیان کردم اما در کنار برچیدن برنامه هسته ای ایران از راه مذاکره و راستی آزمایی درباره دو گزینه دیگر نیز بسیار صحبت شده است.
۲. گزینه تشدید تحریمها
یک گزینه که برخی اعضای سنا ودیگران درباره آن صحبت کردند این است که به سادگی به مذاکرات پایان و به تلاش برای تشدید رژیم تحریم های چندجانبه ادامه دهیم. مهم است که بدانیم اگر شما به مذاکره پایان دهید به معنای پایان دادن به اقداماتی است که تاکنون اجرا شده است.(ایران آنها را اجرا کرده است).
پایان دادن به مذاکرات به معنای پایان دادن به توقف ساخت راکتور اراک و پایان دادن به برچیدن ذخایر از راه مذاکره یا پایان دادن به اصلاح اورانیوم غنی شده در حد بیست درصد و پایان دادن به بازرسی از تاسیسات هسته ای و زیرساخت ها خواهد بود که تاکنون موجب شده است بسیار درباره فعالیت های آنها بدانیم.
علاوه بر این بدون توافق موقت برای بازرسی ، ایران می تواند برای توسعه گسترده برنامه خود تصمیم گیرد که نتیجه آن مستقیما برخلاف منافع امنیتی آمریکا و متحدان ما خواهد بود.
همچنین اگر آمریکا به مذاکره پایان دهد، هیچ تضمینی وجود ندارد تحریم های چندجانبه به قوت خود باقی بمانند.اگر شرکای ما در پنج به علاوه یک متوجه شوند آمریکا آگاهانه موفقیت این مذاکرات را تضعیف می کند، شرکا ممکن است تمایلی برای حفظ رژیم قوی تحریم های چندجانبه نداشته باشند و این فقط براساس گمان نیست بلکه نمایندگان انگلیس ،فرانسه و آلمان نگرانی های شدید خود را اعلام کردند و گفتند تضعیف مذاکرات می تواند منجر به از بین رفتن ائتلاف بین الملی شود که این ائتلاف بین المللی تحریم ها را موثر ساخته است.
در آن صورت،ایران بدون تحریم های چندجانبه موثر به اهداف اصلی خود در این مذاکره خواهد رسید.اقتصاد آن بهبود خواهد یافت.آنها برای گرفتن امتیازات از فعالیت های هسته ای خود فشار خواهند آورند و نظارت بین المللی برباد خواهد رفت.
خلاصه این که دنبال کردن تحریم های شدید به عنوان گزینه جایگزین این مذاکرات می تواند پیامدهای فاجعه باری داشته باشد و اهداف اصلی ما تضعیف خواهد شد.اقتصاد ایران بهبود خواهد یافت و برنامه هسته ای ایران رها خواهد شد و نتیجه آن خواهد شد که آنها امنیت بین المللی را تضعیف خواهند کرد.
۳. گزینه نظامی
گزینه سوم که در سنا درباره آن بحث شده است،نابودی زیرساخت هسته ای ایران از طریق نیروی نظامی است. طرفداران استفاده از زور به حمله اسرائیل به راکتور اوسیراک صدام در سال ۱۹۸۱ و نابودی راکتور سوریه در اثر حمله اسرائیل در سال دوهزار وهفت اشاره می کنند.
طرفداران گزینه نظامی تصور می کنند گروه کوچکی از بمب افکن های آمریکا می توانند با استفاده از بمب های سنگر شکن حملات محدودی انجام دهند. این حرف آنها است و می گویند آمریکا می تواند به آسانی حلقه اصلی چرخه سوخت هسته ای در ایران را بشکند و برنامه هسته ای ایران را سه تا پنج سال به عقب بازگرداند.این تحلیل ساده ای است.کارشناس نظامی تصویر بسیار متفاوتی ترسیم کردند.جناب رئیس !من همه همکاران در اینجا را ترغیب می کنم تحلیل مرکز مطالعات راهبردهای بین المللی درباره اثرات حملات پیشگیرانه علیه تاسیسات هسته ای ایران را که در دهم سپتامبر دوهزار ویازده تجدید چاپ شده است، بخوانند.
این تحلیل می گوید در پی این کارزار عناصر بسیار پیچیده تهاجمی و دفاعی قرار دارد. در اینجا تعداد کمی از آنها را بیان می کنم. راهبرد وسیع تر این است که سیستم رادار و موشک های ضدهوایی ایران را از بین ببریم.راهبرد وسیع تر این است که باید موشک های بالستیک ایران و دیگر تسلیحاتی را که ایران می تواند برای حملات تلافی جویانه انجام دهد،از بین ببریم.
راهبرد وسیع تر برای حمله مستقیم تاسیسات هسته ای ایران این است باید سوخت، تامین ،پشتیبانی را هدف قرار دهیم.راهبرد دقیقی برای جلوگیری از اقدام ایران در بستن تنگه هرمز نیاز است. به راهبرد وسیع تر برای محافظت از کشورهای همسایه خلیج (فارس )و اسرائیل در برابر حملات تلافی جویانه نیاز است و تلاش های گسترده برای دفاع در برابر حملات نامتقارن به منافع آمریکا در سراسر جهان نیاز است.این بخش کمی از پیچیدگی گزینه نظامی است.
من بار دیگر از افراد می خواهیم تحلیل کارشناسان نظامی را مطالعه کنند. امیدوارم که به این تصور برسند که استفاده از گزینه نظامی اصلا راحت نیست. علاوه بر این تهدید تلافی جویانه به آمریکا و متحدان ممکن از طرف منابع به غیر از ایران نیز صورت گیرد. احتمال حمله گروه های شیعه ای یا کشوری که همبستگی با ایران دارد،وجود دارد.
یک مسئله روشن است.مسیر جنگ نامعلوم و غیرقابل پیش بینی است.آنچه که ما می توانیم اطمینان داشته باشیم پیچیدگی و آشوب جنگ بسیار ضرر خواهد داشت.ما این را می دانیم زیرا این ماهیت هر نبرد است.تاریخ معاصر شواهد کافی دارد که هر زمانی گزینه نظامی ابتدا ساده به نظر می آمد،می تواند کنترل آن بسیار دشوار و هزینه بر باشد. از خود این پرسش را بپرسید که کدام رهبر آمریکا تصور می کرد تلاش ما برای از بین بردن اردوگاه آموزشی تروریستی در افغانستان و بی ثبات کردن دولت این کشور منجر به چهارده سال اشغال ،هزاران کشته و تعداد بیشماری معلول و از دست رفتن خزانه ملی بیش از یک تریلیون دلار شود.
از خود این پرسش را بپرسید که کدام رهبر آمریکا تصور می کرد حمله به عراق برای از بین بردن تسلیحات کشتار جمعی خیالی که این کشور را از هم پاشید موجب تقویت ایران و به وجود آمدن داعش گردد.علاوه براین استفاده از گزینه نظامی منجر به جای کاهش موجب افزایش عزم ایران برای دستیابی به سلاح هسته ای خواهد شد.رهبران ایران پس از حمله تصمیم خواهند گرفت که اولویت ملی آنها دستیابی به سلاح هسته ای است طوری که آمریکا و هیچ کشور دیگری جرات حمله مجدد به ایران را نداشته باشند.
در صورتی که آمریکا گزینه نظامی را انتخاب کند موجب ایجاد چرخه جنگ خواهد شد و ایران برنامه هسته ای خود را در آینده با عزم بیشتر و در اعماق بیشتر زیر زمین بازسازی خواهد کرد.
بنابراین اجازه دهید از گزینه استفاده از زور کنار رویم. توافق با ایران از راه مذاکره و توام با راستی آزمایی برای برچیدن برنامه هسته ای احتمال رسیدن به اهداف اصلی امنیتی ما را بدون پیامدهای گسترده جانی و مالی افزایش می دهدو موجب از بین رفتن راههای دسترسی ایران به سلاح هسته ای از طریق اورانیوم و پلوتونیوم و راههای مخفی خواهد شد.
اگر این گزینه را با گزینه پایان دادن مذاکرات و اعمال تحریم های شدید ممکن مقایسه کنیم میبینیم در این گزینه (تشدید تحریم ها) احتمال زیادی وجود دارد ائتلاف چندجانبه از هم بگسلد و تحریم های چندجانبه از بین برود و زیان دیگر آن این خواهد بود که همه برنامه های ایران که براساس روند مذاکرات فعلی متوقف شده است،باردیگر فعال گردد.
گزینه سوم(نظامی) به قیمت خون و مال تمام خواهد شد و می تواند موجب ایجاد چرخه جنگ شود که به جای افزایش امنیت آمریکا ومتحدان موجب از بین رفتن آن خواهد شد.این گزینه می تواند به ایران و دیگر کشورها این انگیزه را بدهد که برنامه خود را ترک نکنند بلکه به جای آن تلاش های خود را برای دستیابی به سلاح هسته ای دو برابر کنند.
بنابراین تنها گزینه که بهترین گزینه است،توافق با ایران از راه مذاکره و توام با راستی آزمایی برای برچیدن برنامه هسته ای این کشور است.ما باید همه تلاش خود را در سنا برای موفقیت این گزینه به کار بندیم.
منبع : رجانیوز