بررسی و شناخت سیره معصومین (ع) بهعنوان برگزیدگان خداوند و الگوهای شایسته برای پیروی مؤمنان، اهمیت بسیاری دارد. از آن میان، حیات و رفتار اجتماعی آنان به دلیل، اهمیت و نقش امور اجتماع بر رفتارهای جمعی و هدایت بخشی جوامع، از اهمیت بیشتری برخوردار است.
رویکرد کلی حاکم بر سیره اجتماعی حضرت زهرا(س)، نقش هدایتگری است. گرچه هدایتگری را هم میتوان بهعنوان یک نقش مستقل در نظر گرفت، ولی با توجه به اینکه همه نقشهای دیگر به شکلی زیرمجموعه هدایتگری هم قرار میگیرند، هدایتگری بهمثابه یک فرانقش یا رویکرد در نظر گرفتهشده است. بدیهی است فرانقش هدایتگری را برای همه سیرهها هم میتوان در نظر گرفت و این فرا نقش، منحصر به سیره اجتماعی نیست.
حضرت فاطمه(س) و کرامت زن در جامعه:
بر اساس گزارههای تاریخی و تأکیدات قرآن، پیش از بعثت و در آستانه صدر اسلام، زن در جامعه شبهجزیره، از حقوق فردی و اجتماعی برابر و عادلانه برخوردار نبود. او جزو دارایی پدر، شوهر یا پسر خود به شمار میرفت. وظیفه زن به دنیا آوردن فرزندان بسیار، بهویژه پسران جنگجو بود. همچنین، رفتارهای جاهلانه و تبعیضآمیز با دختران وزنان درمواردی به قتل آنان میانجامید. حضور فعال زنان خانواده پیامبر(ص) بهویژه دختر گرامیشان، حضرت فاطمه (ع) در فعالیتهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در اوج تضاد با نگرش جاهلی به زنان و باهدف ایجاد تحول و کرامت برای زنان و ارتقای جایگاه فردی و اجتماعی آنان بود.
رفتار اجتماعی حضرت در جامعه اسلامی مدینه، گویای آن است که آن حضرت در سیره اجتماعی خود بر آن بودند تا الگوی زیست خود را همسان با تودههای مردم ارائه نمایند.حضرت بهگونهای میزیست که هیچگاه فاصلهای با زندگی عامه مردم نداشته باشد و همه اینها گویا سه نکته بود. سه نکتهای که نشان میدهد حضرت در جامعه اسلامی از سه منزلت خاص برخوردار بودند:
۱.برخورداری از نوعی عصمت و سرشت پاک
۲.وابستگی به خاندان رسالت و مادر امامان که مقدارت عالم بعد از آخرین فرستاده خود بر عهده آنها و فرزندانشان قرارگرفته بود
۳.شهروند جامعه اسلامی که این مورد خواه یا ناخواه منجر به رفتارهای فردی و جمعی خاصی در جامعه اسلامی میگردید.
ساده زیستی حضرت فاطمه(س):
درمجموع گزارشهای تاریخی آنچه از سیره حضرت فاطمه(س)مشخص میشود، این است که حضرت بهمانند پیامبر(ص) نه دنبال تجملگرایی و اشرافیت بود و نه به دنبال زهد فروشی و دوری از هر آنچه بوی آسایش و زیبا گرایی میدهد. برخلاف ادعای برخی از کسان که کم بودن عمر حضرت را دلیل بر تحقیق ناپذیری سیره اجتماعی حضرت میدانند، باید گفت باوجود کم بودن عمر حضرت، گزارههای معنیدار و توجیهپذیری وجود دارد، زیرا ایشان به باور ما شیعیان برخوردار از جوهره عصمتاند و لذا رفتارهای ایشان فراتر از زمان و زمین و زیست شان شایسته بازخوانی و الگوبرداری است و از سوی دیگر، فراوانی آثاری که در طول تاریخ بهصورت فزاینده درباره ایشان پدید آمده است، نشاند دهنده این است که زندگی ایشان سرشار از نکاتی است که همواره فهمهایی نو متناسب با بایستگیهای زمانه را برمیتابد.نوشتار پیش رو، به بخشهای کمتر توجه شده از زندگی و سیره اجتماعی حضرت میپردازد و همه سیره اجتماعی ایشان را در برنمیگیرد.
حجاب و پوشش حضرت زهرا(س):
مراسم ازدواج و عروسی حضرت با حداقل امکانات و بدون تشریفات انجام شد. رعایت ساده زیستی و همسانسازی زندگی خود را با توده مردم در ایام زندگی فاطمه با امیرالمومینن علی(ع) هم ادامه یافت. فاطمه یکبار دو دستنبد از طلا و گردنبند و دو گوشواره و پردهای برای خانه(مسکتین من ورق و قلاده و قرطین و سترا لباب البیت) بهمنظور استقبال از پدر و همسرش که از سفر برمیگشتند، مهیا ساخت و پیامبر(ص)که به عادت مألوف و معهود به هنگام بازگشت از سفر، نخست به منزل حضرت فاطمه(س) میرفت، بر در خانه مکثی طولانی کرد و وارد منزل نشد و فاطمه(س) پی برد که پیامبر(ص) به چه علتی وارد خانه نمیشود، پس گردنبند و گوشوارهها و دستنبد را گشود و پرده را نیز برگرفت و آنها را نزد پیامبر فرستاد(صدوق، الامالی، ص۲۳۴) در گزارش دیگر با اندکی تفاوتی این نقلشده که حضرت رسول فرمودند:«آیا مردم نمیگویند دختر محمد لباس جباران پوشیده است؟»(صحیفه الرضا، ۱۴۰۶، ص۸۲).
تنپوش آن حضرت نیز در سطح عامه مردم آن روزگار و متناسب با پایینترین مردمان بود.نوع لباسهایی که حضرت بهویژه در ایام تنگدستی مهاجران در مدینه و در سالهای اول هجرت به تن میکرد بسیار محقرانه بود. گاه لباس روی ایشان از جنس روانداز شتران «علیها کساء من اجله الابل»(ورام بن ابی فراس، تنبیه الخواطر، ج۲، ص۲۳۰)و گاه چادری ژنده که در دوازده نقطه با ریزشاخه های نخل دوختهشده بود«بشمله لها خلقه قد خیطت فی اثنی عشر مکانا بسعف النخل»(مجلسی، بحارالانوار، ۸۶) و گاه ساده و وصله دار«علیها کساء بسیط و مرقع» (دشتی الطبرانی، نهج الحیاءص۳۲).
پوشاک دیگر حضرت، مقنعه(قناع) بود که برای پوشاندن سر مورداستفاده قرار میگرفت(کلینی، الکافی، ج۵، ۵۲۸)حسب ضرورت از مازاد ملحفه برای پوشاندن سر استفاده میکرد و دستکم به توصیه پیامبر(ص) چنین میکرد (طبرسی، مشکاه الانوار فی غرر الاخبار، ص۱۹۵) آن حضرت همچنین از روبند و روسری هم استفاده میکرد«فتبر قعت برقعها و وضعت خمارها علی راسها»( طبری، بشاره المصطفی، ۱۰۱)
جلباب نام پوششی است که در منابع به آن اشارهشده است ازجمله وقتی پیامبر(ص) به ساعات پایانی عمر خود نزدیک میشد، دخترش را فراخواند و فاطمه(س) جلباب بر تن کرد و به نزد پیامبر(ص) رفت(مجلسی، بحارالانوار،ج۳۶،ص۲۸۸) عباء که لباسی کیسهمانند و بلند بود، هم در زمره تنپوشهای آن حضرت در منابع مورداشاره قرارگرفته است(طبری،بشاره المصطفی،ص۲۹) فاطمه(س) از چادر یا ملحفهای از جنس پشم نیز استفاده میکرد(راوندی، الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۵۳۷)
آن حضرت در سالهای پایانی عمر رسول خدا(ص) که وضع اقتصادی مدینه بهبودیافته بود، گاه لباس رنگی هم بر تن میکرد هرچند همین مقدار نیز گاه با مخالفت همسرش امیرالمؤمنین روبرو میشد«لبست لباسا صبیغا و اکتحلت و انکر علی ذلک علیها» (طوسی، الامالی،ص۴۰۱)فاطمه(س) درجایی نیز سوگند خورد که «من و علی پنج سال است که جز پوست گوسفندی که روزها روی آن شترمان را علف میدهیم و شبها آن را بستر خود قرار میدهیم نداریم و پشتیهای(بالشتهای) ما از پوستی است که با لیف خرما پرشده است»(مجلسی،بحارالانوار، ج۸، ص۳۰۳)۴ زیرانداز خواب حسنین هم وقتی کودک بودند، پوست گوسفندی بود که با برگ گیاهی به نام «سلم» دباغیشده بود«جلد کیش مدبوغ بالقرط کان بنام علیه الحسن و الحسین» (مجلسی،بحارالانوار، ج۳، ۲۷).
آن حضرت بر پوشش خود در مواجهه با نامحرمان توجه خاص داشت افزون بر گزارش مشهوری که درباره دور شدن ایشان از مرد نامحرم نابینا(ابن اشعث کوفی،الجعفریات، ص ۹۵) و حجاب بر تن کردن به هنگام ورود پیامبر(ص) و همراه نامحرمش بهمنزله فاطمه، گزارشهای دیگری نیز در این خصوص وجود دارد که حضرت چقدر برای پوشش خود در برابر نامحرمان حساس بودند.کلینی،الکافی، ج۵، ص۵۲۸) . فاطمه(س) از زیورآلات نیز استفاده میکردند،اینگونه نبود که تصور کنیم که حضرت از هرگونه زینت و آرایش دوری میکردند؛ یکبار گدایی به در منزل ایشان آمد،گردنبندی را که در گردن داشت(عقد کان فی عنقها) و دخترعمویش فاطمه بنت حمزه بن عبدالمطلب به آن هدیه داده به فقیر داد(طبری،بشاره المصطفی، ص۳۸).
خوراک منزل حضرت فاطمه(س):
خوراک حضرت هم همسان و بل پایینتر از خوراک توده مردم بود در برخی از گزارشها به رنگپریدگی فاطمه (س)از سر گرسنگی اشارهشده است(راوندی، الخرائج و الجرائح، ج۱، ۵۱) اما به این نکته باید توجه داشت که این وضعیت مربوط به سالهای اول هجرت است که مسلمانان در شرایط اقتصادی نامطلوبی به سر میبردند، چراکه هر چه جلوتر میرویم اوضاع بهتر میشود.آیه تطهیر(احزاب:۳۳)در سال پنجم هجرت نازلشده است. در مقدمه اغلب گزارشهای مختلفی که در منابع شیعی و سنی ذیل این آیه شریفه و یا درباره حدیث کساء وجود دارد، چنین آمده است که فاطمه دیگی سنگی(برمه) را که در آن فرنی(عصیده)(سیاح،فرهنگ بزرگ جامعه نوین،ج۲،ص۲۰۰۵ ساخته بود و بر طبقی حمل میکرد، نزد پیامبر(ص) آورد و در مقابل ایشان به زمین نهاد(حاکم الحسکانی،ج۲،ص۱۰۴)ابن طاووس،۱۴۴۰۰،ج۱، ص۱۲۶) و درجایی از سبزی موردعلاقه فاطمه یعنی خُرفه(الفرفح) نامبرده شده است(کلینی، الکافی، چ۶،ص۳۶۸)
آداب غذا خوردن:
در سیره اجتماعی حضرت فاطمه(س)، همچنین درباره آداب غذا خوردن به مواردی بهعنوان استحباب اشارهکردهاند که ازجمله آنها وضو ساختن پیش از غذا و نشستن بر جانب چپ است و مواردی را هم که بهعنوان ادب نشستن بر سر سفره ذکر کردهاند. شامل این موارد است: خوردن غذا از قسمتی که بهجانب توست، کوچک گرفتن لقمه، نیکو جویدن و کم نگاه کردن به چهره دیگرانی که بر سفره هستند(صدوق، ۱۴۰۳، ج۲، ۴۸۵)
حضور در اجتماع:
حضرت بهواسطه اینکه دختر پیامبر(ص) است،هرگز خود را از فعالیتهای اجتماعی بازنمیداشت، بلکه تا جایی که برایشان مقدور بود مشارکت میکردند و نمونههای بیشماری در این خصوص وجود دارد، ازجمله اینکه حضرت در عروسی دیگران ازجمله یهودیان شرکت میکرد(راوندی، الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۵۳۷) و رفتار و برخورد ایشان در اینگونه مراسمها، الگوی برای دیگران زنان مدینه محسوب میشد.
آنچه گذشت تنها درآمدی بر روش شناخت سیره اجتماعی حضرت فاطمه و واکاوی هدف و کارکرد زیست و سیره اجتماعی ایشان بود تا الگوی برای زنان در فعالیت فردی و اجتماعی باشد.
فرهنگ