يك بخش ديگر از اين نقاط قوّتى كه به نظر من روى آن بايد تكيه كرد، مسئلهى برجسته شدن ارزشهاى انقلاب است.
خب، هر بينندهاى احساس ميكند و مىبيند كه تلاش دشمنان در مقابلهى با جمهورى اسلامى در اين سالهاى اخير، بخصوص در همين شش هفت سال گذشته و بخصوص در اين دو سه سال اخير، بيشتر شده. به نظر من دو سه عامل تأثير دارد كه ما اگر بدانيم انگيزههاى دشمن از كجا ناشى ميشود، تكليف خود را در برنامهريزىهامان بهتر ميفهميم. به نظر من يكى از علل اين دشمنىها، همين پيشرفتهاى شماست؛ يعنى ميخواهند اين پيشرفتها كند شود.
عامل ديگر، همين حوادث منطقه است؛ اين بيدارى اسلامى و آنچه كه در منطقهى ما رخ داد، كه حادثهى فوقالعاده مهمى است. به نظر من هنوز ابعاد عظيم اين حادثهاى كه در شمال آفريقا و منطقهى اسلامى ما اتفاق افتاده، براى خيلىها درست شناختهشده نيست؛ خيلى چيز عظيمى اتفاق افتاده. پشت اين مسئله، دست قدرت الهى است.
حالا البته بعضىها در روزنامه، در سايت، در تريبونهاى گوناگون مطالبى منتشر ميكنند؛ اينكه چرا ما در دنيا دشمنتراشى كرديم كه اينقدر با ما دشمنى كنند! به نظر من اينها حرفبافى است. آنچه كه گفته ميشود، متكى به يك تحليل درست نيست. نه، دشمنىها خيلى طبيعى است. وقتى كه امام بزرگوار بود، دشمنىها زياد بود؛ براى خاطر مواضع قاطع امام. هرچه مواضع ما ضعيفتر شود و عقبنشينى كنيم، آنها طبعاً چهرهشان بظاهر متبسمتر ميشود. البته جلو مىآيند. يعنى چهره را متبسم ميكنند، براى اينكه بتوانند جلو بيايند، مناطق را تصرف كنند و ما را از پيشرفت هدفهامان باز بدارند. هرچه ما در حركت خودمان جدىتر و مصممتر باشيم، آنها ناراحت ميشوند و چهرهشان عبوس ميشود.
البته تا حالا در اين سى و سه سال آنها نتوانستند ما را متوقف كنند، بعد از اين هم انشاءالله نخواهند توانست. بنابراين خوشبختانه وضعيت كشور اينجورى است. البته گرفتارىهائى هست، ضعفهائى هست، مشكلاتى هست، كه بايد به آنها هم توجه كنيم؛ ليكن مجموعاً وقتى انسان نگاه ميكند، حركت كشور، حركت رو به پيشرفتى است.
(بيانات در ديدار رئيسجمهوری و اعضاى هيئت دولت – ۱۳۹۱/۶/۲)