داستان تخم مرغ و رانندگی

اشتراک گذاری :

زنی مشغول درست کردن نیمرو برای صبحانه بود.ناگهان شوهرش سراسیمه وارد آشپزخانه شد و داد زد : مواظب باش ، مواظب باش ، یه کم بیشتر کره توش بریز….

وای خدای من ، خیلی زیاد درست کردی … حالا برش گردون … زود باش باید بیشتر کره بریزی … وای خدای من از کجا باید کره بیشتر بیاریم ؟؟ دارن می‌سوزن مواظب باش ، گفتم مواظب باش ! هیچ وقت موقع غذا پختن به حرفهای من گوش نمی‌کنی … هیچ وقت!! برشون گردون ! زود باش ! دیوونه شدی ؟؟؟؟ عقلتو از دست دادی ؟؟؟ یادت رفته بهشون نمک بزنی … نمک بزن … نمک …

زن به او زل زده و ناگهان گفت : خدای بزرگ چه اتفاقی برات افتاده ؟! فکر می‌کنی من بلد نیستم یه تخم مرغ ساده درست کنم؟

شوهر به آرامی گفت : فقط می‌خواستم بدونی وقتی دارم رانندگی می‌کنم، چه بلائی سر من میاری

شهر داستان ها

برای امتیاز دادن به این مطلب اینجا کلیک کن
[کل آراء: 1 میانگین: 4]

Related Images:

Visits: 46

محمد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Next Post

گفت و شنود - جوانمرد

چ ژوئن 10 , 2015
گفت: روزنامه‌ زنجیره‌ای آرمان مصاحبه‌ای از عباس عبدی را با آب و تاب چاپ کرده بود ولی بعدا معلوم شد اصلا چنین مصاحبه‌ای انجام نشده است! گفتم: مگر یادت رفته چند سال پیش قرار بود احمدی‌نژاد در تلویزیون مصاحبه داشته باشد و این برنامه لغو شد اما، دو روزنامه زنجیره‌ای […]

شاید این مطالب را دوست داشته باشی

نودیها

مجله سرگرمی نودیها

ما سعی کردیم با دیگر مجله های موجود در اینترنت کمی متفاوت باشیم اینجا اگر جستجو کنید مطالب متنوع بسیاری خواهید یافت. بیش از 16000 مطلب ...