توافق خوب، آری؛ توافق بد، هرگز

اشتراک گذاری :

چالش هسته‌ای دوازده ساله ایران با غرب و گفت‌وگوهای نزدیک به دو سال اخیر، در آستانه ورود به آخرین گام مرحله نهایی است. فشرده شدن، سخت شدن و کُند شدن روند مذاکرات بیانگر حساسیت بالای این مرحله از مذاکرات است. طبیعی است که طرفین مذاکره تلاش کنند در این مرحله تمام توان خود را برای گرفتن امتیاز بیشتر به کار گیرند.
آمریکایی‌ها با محاسبات غلط، دوقطبی‌سازی جامعه ایرانی و حتی زمینه‌سازی برای اعتراضات اجتماعی را هدفگذاری کرده و لذا به موازات مذاکره، فشار و تحریم را همچنان حفظ کرده و نه تنها در مقابل اقدامات جمهوری‌اسلامی، بعد از مذاکرات ژنو، تحریم را کاهش نداده و یا متوقف نکردند، بلکه ناجوانمردانه تحریم‌های جدیدی را نیز اعمال و بر برخی شرکت‌ها که وارد تعاملات جدیدی با جمهوری اسلامی شده بودند، جرائم سنگینی تحمیل کردند. به علاوه علی‌رغم تظاهر به توافق سر میز مذاکره، بعد از هر مرحله در فضای رسانه‌ای مغایر آنچه وعده داده بودند، به طرح مطالبات جدید و زیاده‌خواهی برآمدند، تا ضمن تخریب تیم مذاکره‌کننده، به تحقیر جامعه ایران نیز بپردازند. اما این جنگ روانی و شیطنت شیطان بزرگ که با خیانت و یا ساده‌لوحی جریان غرب‌گرا در داخل ایران همراه بود، تا تصور عدم پایبندی نظام به اصول مذاکره و دیپلماسی و تنها گذاشتن تیم مذاکره‌کننده را القاء کند، در برخورد با تدابیر و هوشیاری مردم خنثی شد. به این معنا که این نکات همواره مورد تأکید رهبری و جریانات سیاسی معتقد به نظام بود:
۱- هیچ مخالفتی با اصل مذاکره وجود نداشته و ندارد.
۲- تیم مذاکره‌کننده فرزندان انقلاب و نظام محسوب می‌شوند و مورد حمایت مردم و رهبری می‌باشند.
۳- نرمش قهرمانانه و انعطاف منطقی برای نیل به توافق خوب وجود دارد.
۴- توافق خوب می‌تواند منافع ملی و مصالح نظام (خطوط قرمز) را تأمین کند و مورد حمایت رهبری و مردم است.
۵- مسئول روند پُر نوسان و کُند مذاکرات، رفتار خدعه‌آمیز و زیاده‌طلبانه طرف آمریکایی است.
گرچه آمریکایی‌ها برای رد گم کنی گه‌گاه نقش پلیس بد را به طرف فرانسوی سپرده و حتی با چراغ سبز به برخی مخالفان منطقه‌ای جمهوری اسلامی و در رأس آنان رژیم صهیونیستی و آل سعود تلاش می‌کردند، برخی اعضای ۱+۵ را نیز به بازی گرفته و با پیوند مذاکرات به حل همه‌جانبه مسائل، تحریک افکار عمومی در داخل کشور را همراه با فشار بیرونی علیه مسؤولین نظام، ابراز داشته‌اند و سعی کردند تا جمهوری اسلامی را به عقب‌نشینی وادار کرده و به از بین بردن تمامی دستاوردهای هسته‌ای و حتی پذیرش بازرسی‌ها و بازجویی‌های غیر متعارف و فراتر از پادمان هسته‌ای راضی کنند، اما بدون دستیابی به نتیجه، تنها به رشد روند بی‌اعتمادی به آمریکا در جامعه ایرانی و لو رفتن راهکنش‌های سیاسی خود، به نفع انسجام ملی و افزایش هوشیاری سیاسی در ایران اسلامی کمک کردند، به‌گونه‌ای‌که مجلس نیز به کمک دولت آمد و نمایندگان مردم با تصویب طرح حمایت از دستاوردهای هسته‌ای، پشتوانه‌ای برای تیم مذاکره‌کننده مهیا کردند.
بنابراین مذاکرات ۲۰ ماهه تاکنون این نتیجه را داشته که در هر شرایطی جامعه ایران اسلامی؛ ۱- به دام تفرقه و دو دستگی مخالف مذاکره – موافق مذاکره نخواهد افتاد. ۲- تیم مذاکره‌کننده را مورد حمایت قرار خواهد داد. ۳- آمریکا را مسئول هرگونه چالش و نافرجام ماندن مذاکرات خواهد دانست. ۴- هرگز از توافق خوب کوتاه نخواهد آمد. ۵- اجازه بازیچه قرار گرفتن اقتدار ملی خود و تحقیر دانشمندان هسته‌ای و کشف اسرار نظامی خود را نخواهد داد.
به علاوه تمامی جناح‌های سیاسی و مردم کشور ما این تجربه گران‌قدر را دارند که در هر شرایطی وحدت و همدلی لازمه حفظ و تولید قدرت ملی است و قدرت ملی می‌تواند هر مشکل و مسأله‌ای را حل کند، لذا چه به توافق برسیم و چه نرسیم اجازه بگوومگوهای بیهوده و انتقال دشمنی را به داخل نخواهیم داد. مردم ما همچنان آمریکا را دشمن اصلی و شماره یک خود می‌دانند و تغییر این باور هم به رفتار آمریکایی‌ها بستگی دارد که تاکنون غرور و تکبر سران کاخ سفید مانع از شناخت مردم شریف ایران اسلامی بوده است. رفتار هوشمندانه مردم ما در روزهای آینده می‌تواند معیاری برای تصحیح اشتباه محاسباتی دشمن و واداشتن او به احترام به عزت و غرور ملی ایران اسلامی باشد.
مذاکرات هسته‌ای به ایستگاه پایانی رسیده است. این عبارت تکراری، برای افکار عمومی ما در طول ۱۲ سال گذشته آشناست. ۱۲ سال مذاکره مذاکره‌کنندگان ایرانی- از روحانی تا لاریجانی و از جلیلی تا ظریف- تجارب بسیار ارزشمندی را برای ما درباره بد نهادی طرف آمریکایی و غربی انباشته است.
اکنون بی‌محتواترین توافق آن است که پس از ۱۲ سال مذاکره و اعتمادسازی و پذیرش محدودیت‌های داوطلبانه، متعهد شویم که ۱۲-۱۰ سال دیگر (به اندازه یک عمر) معطل بمانیم و منتظر، تا شاید غرب بتواند به ما اعتماد کند! آژانس بعد از ۱۲ سال بازرسی بی‌سابقه- حتی در حد اجرای پروتکل الحاقی و بازرسی چند باره از پارچین – می‌گوید با وجود نیافتن سندی مبنی بر عدم انحراف برنامه هسته‌ای ایران، هنوز هم قادر نیست در این‌باره تضمین و اطمینان بدهد! اکنون پرسش مهم این است که آیا توافق خوب و عزتمندانه و مبتنی بر منافع ملی ما امکان‌پذیر است؟ و آیا هر توافقی که تیم ما بپذیرد، خوب است و آن‌ها به اعتبار تأیید رهبری، چک سفید امضا گرفته‌اند؟
رهبر معظم انقلاب با حمایت قاطع از تیم مذاکره‌کننده، آنان را متدین، شجاع، غیور و امانتدار توصیف کردند. برخی محافل با سوء برداشت یا مغالطه در این‌باره می‌کوشند بر مبنای همین حمایت شایسته، هر توافقی را مقبول و خوب معرفی کنند. این تحلیل از مبنا غلط است. آن ۴ صفت، شرط ضروری و لازم برای حضور در تیم مذاکره‌کننده است اما کافی نیست. شرط کافی در کنار این ۴ صفت، پایبندی به خطوط قرمز ترسیمی رهبر انقلاب (به‌عنوان جمع‌بندی کارشناسان و نخبگان نظام) است؛ ازجمله:‌

الف- رد محدودیت‌های ۱۰، ۱۲ ساله.

ب- تداوم تحقیق و توسعه و ساخت‌وسازها در دوره محدودیت.
ج- برداشته شدن تحریم‌های مالی و بانکی اقتصادی هنگام امضای توافق.
د- منوط نکردن لغو تحریم‌ها به پس از اجرای تعهدات ایران
ه‍- موکول نکردن اقدامات توافق به گزارش آژانسی که نه مستقل است و نه عادل.
و- ممنوعیت بازرسی‌های غیر متعارف و بازرسی از مراکز نظامی و مصاحبه با شخصیت‌ها.
هنوز اختلافات حل‌نشده مهمی در مذاکرات باقی است اما هرگاه توافقی به‌دست آید، دقیق‌ترین میزان برای سنجش آن، همین خطوط قرمز به‌عنوان کف مطالبات ایران است. تیم مذاکره‌کننده در طول ۲ سال اخیر زحمات طاقت‌فرسایی را به جان خریده و با کسانی پای میز مذاکره نشسته که برخی از آن‌ها فاقد کمترین ترازهای اخلاق انسانی هستند. در عین حال باید گفت خطاهای بزرگی در توافق ژنو و بیانیه (به تعبیر آقای ظریف «چرک‌نویس») لوزان رخ داد که نباید در توافق نهایی تکرار شود.
تدین و غیرت و شجاعت و امانتداری یک بحث است- که شرایط مهمی هم هست- و بصیرت و کیاست و غافل نشدن از شبیخون دشمن، یک بحث مهم دیگر. اغلب ماها شاید هرگز به گرد پای جناب کمیل‌بن زیاد نخعی نرسیم که یکی از ۸ زاهد معروف کوفه و محرم راز امیر مؤمنان (ع) بود و سرانجام نیز با شهادت به دست حجاج، عمر گرامی خود را به پایان برد. اما همین صحابی بزرگ و کم‌نظیر وقتی والی ایالت مرزی هیت است، به اعتبار جا به جا دیدن مسؤولیت و غافل شدن از شبیخون دشمن، مورد سرزنش امام قرار می‌گیرد تا آنجا که حضرت در نامه ۶۱ نهج‌البلاغه می‌فرماید «فقد صِرتَ جِسراً لمن اراد الغارهً… تو پلی شدی برای عبور دشمن و حمله به دوستانت». می‌توان چون جناب کمیل در اوج دینداری و غیرت بود اما معبری برای عبور دشمن شد؛ هر چند که این صحابی بزرگ بعد از گلایه امیر مؤمنان، بلافاصله کوتاهی خود را جبران کرد تا این‌بار حضرت خطاب به وی نوشت: «تو برای مسلمانان نیکو عمل کردی و خیرخواه امام خویش بودی. من به تو حسن ظن دارم. تو و همراهانت که به جنگ دشمن رفتید بهترین پاداش صبرکنندگان مجاهد را دارید. بعد از این دقت کن و گامی برندار تا از من اذن بخواهی.»
ما ۱۲ سال اعتمادسازی نکرده و محدودیت‌ها را نپذیرفتیم که اکنون قبول کنیم ۱۲ سال دیگر درجا بزنیم و پیشرفت نکنیم و امتیاز بدهیم و سر آخر، بدهکار و متهم شویم و تحریم‌ها نیز با لطایف‌الحیل باقی بماند. در همین توافق ژنو (۳ آذر ۹۲) ما محدودیت‌های مهمی ازجمله توقف غنی‌سازی ۲۰ درصد در سایت فردو را پذیرفتیم و در عین حال با ۱۳۰ تحریم جدید روبه‌رو شدیم. همان زمان مجله تایم نوشت «آمریکا و متحدان غربی‌اش در توافق ژنو، حق ایران را سرهم‌بندی کردند» و نیویورک تایمز خاطرنشان کرد «آمریکا طبق توافق ژنو می‌تواند تا ۵۰ سال به ایران اعتماد نکند و مانع عادی‌سازی پرونده ایران شود. تا زمانی که همه شروط قرارداد نهایی تکمیل نشده، با ایران مانند یک قدرت عادی هسته‌ای رفتار نخواهد شد و ایران هم این اصل را پذیرفته است. آمریکا می‌تواند با تکیه بر این اهرم‌های قانونی، خواست خود برای عقب راندن همه‌چیز را عملی کند». توافقی که بخواهد امتیازات نقد- مانند توقف غنی‌سازی در فردو، کاهش دو سوم سانتریفیوژها، تغییر ماهیت رآکتور آب سنگین اراک، کاهش ذخایر اورانیوم ۵/۳ درصد از ۱۰ هزار کیلو به ۳۰۰ کیلو، توقف تحقیق و توسعه ازجمله روی سانتریفیوژهای IR6 و ۱IR8، بازجویی و بازرسی‌های غیر متعارف و… – را واگذار کند و وعده‌های نسیه بگیرد، توافق بد و ضد منافع ملی است که می‌تواند راه آسیب‌های بزرگ‌تر را باز کند.
به‌راستی ما از ۲ سال تعلیق داوطلبانه و اجرای پروتکل الحاقی (۸۴-۸۲) یا بازرسی از مراکز نظامی و مصاحبه با متخصصان خود چه چیزی جز توقف پیشرفت‌ها، درز اطلاعات مهم و تهدید جان بهترین متخصصان عایدمان شده که بخواهیم همان روند را ادامه دهیم؟ اصلاً این چه معادله‌ای است که آژانس به صرف ادعای یک گروهک تروریستی یا اتهام‌سازی برخی سرویس‌های جاسوسی متخاصم، درباره مراکزی نظیر پارچین مدعی شود و بعد از ۲ بار بازرسی آن‌قدر شجاعت نداشته باشد که اعلام کند ما اشتباه کردیم و مسیر گذشته را ادامه نمی‌دهیم؟ اگر در مبانی‌علم حقوق گفته می‌شود «البینه علی المدعی- مدعی باید اقامه سند و مدرک کند» چگونه است که آژانس بدون کمترین سندی مجاز است ادعای آمریکا و اسرائیل علیه ما را تبدیل به اتهام کند، حال آن‌که مثلاً کسی با مختصات اولی هاینونن معاون سابق آژانس، جاسوس سازمان سیا از آب درمی‌آید و در میتینگ رسوای سازمان تروریستی منافقین (عامل ترور وحشیانه ۱۷ هزار شهروند) شرکت می‌کند؟ آیا بعد از این همه راستی‌آزمایی مغلوط و غیر حقوقی نباید زبان ما درباره آژانس دراز باشد؟ این چه معادله‌ای است که فعالیت فردو در طول یک سال و نیم گذشته معلق شده اما هنوز هم از لغو تحریم‌ها خبری نیست و غرب همچنان می‌خواهد این مسؤولیت را بپیچاند؟

 محور توافق خوب در مذاکرات
در چالش هسته‌ای پیش‌روی که ۱۲ سال به درازا کشیده است، ما و حریف هر دو در پی «توافق خوب» هستیم و هر دو طرف نیز «توافق نکردن» را به «توافق بد» ترجیح می‌دهیم. اختلاف‌نظر در تعریف «توافق خوب» است. توافق خوب از نگاه ما، توافقی است که در آن صنعت هسته‌ای کشورمان پا برجا بماند، اگرچه در جریان بده و بستان مذاکرات، ملزم به پذیرش برخی از هزینه‌ها باشیم و به قول رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر مسئولان نظام؛ «ما از ابتدا گفته‌ایم می‌خواهیم تحریم‌های ظالمانه برداشته شود که البته در مقابل آن، حاضریم یک چیزهایی بدهیم، به شرط این‌که صنعت هسته‌ای متوقف نشود و لطمه نخورد». این تعریف از توافق خوب، یک تعریف قانونی و منصفانه است چراکه موضوع – کف- مذاکرات، «صنعت هسته‌ای ایران» است و دستور کار مذاکرات، یافتن راه‌کاری است -سقف- که حفظ صنعت هسته‌ای کشورمان را با اطمینان از غیرنظامی بودن آن تضمین کند. بنابراین اگر نتیجه نهایی و خروجی مذاکرات، لغو همه تحریم‌ها و پا برجا ماندن صنعت هسته‌ای ایران نباشد، مذاکرات از «کف» عبور کرده و مفهوم و معنای حقوقی- و حتی سیاسی- خود را از دست می‌دهد.

 پرهیز از دو قطبی کردن
رهبر معظم انقلاب در بیانات اخیر خود، از یکسو بر سلامت و دلسوزی تیم هسته‌ای کشورمان تأکید ورزیده و آنان را افرادی، مؤمن، امانت‌دار و صاحب غیرت و شجاعت معرفی کردند و در همان حال خطوط قرمز و غیرقابل عبور نظام در مذاکرات هسته‌ای را برشمرده و تعریف مشخصی از این خطوط ارائه کردند. این اقدام هوشمندانه خط بطلانی بود که با قاطعیت و اقتدار بر توهم دوصدایی نسبت به توافق احتمالی و سرنوشت صنعت هسته‌ای کشورمان کشیده شد. ایشان با تأکید بر دو گزاره یادشده، دندان طمع دشمن را که برای بهره‌گیری و سوءاستفاده از دوگانگی مورد اشاره تیز شده بود، کُند کرده و شکستند.
در پی بیانات رهبر معظم انقلاب بسیاری از مقامات و رسانه‌های آمریکایی، اروپایی و شرقی، معادلات پیش‌بینی‌شده درباره نتیجه مذاکرات را به نفع ایران تغییریافته ارزیابی کرده و ازجمله بر این نکته تأکید داشتند که «حمایت آیت‌الله خامنه‌ای از تیم مذاکره‌کننده و برشمردن خطوط قرمز ایران، علاوه بر آن‌که پشتیبانی دلگرم‌کننده‌ای برای تیم هسته‌ای بود، برطرف‌کننده نگرانی طیف‌های دیگر نیز بود»، ازجمله، نیویورک‌تایمز نوشت؛ «برخی بر این باورند که مواضع رهبر عالی ایران سبب محدود شدن فضای مانور تیم مذاکره‌کننده ایران می‌شود، اما کارشناسان هسته‌ای معتقدند این سخنان بسیار هوشمندانه و جهت تقویت مذاکره‌کنندگان بوده است زیرا آن‌ها در مقابل خواسته‌های ۱+۵ خواهند گفت؛ از خط قرمزهای رهبر خود کوتاه نیامده و امتیاز بیشتری نخواهند داد» و خبرگزاری اسپوتنیک روسیه، نوشت «این‌بار ظریف با شرایطی به مذاکرات می‌رود که بتواند توافقی مبنی بر رفع یکجای تحریم‌ها امضاء کند وگرنه فعلاً ایران نیازی به توافقی که نتیجه‌اش مشخص نیست ندارد» و نمونه‌های مشابه دیگری از این‌دست.
هم‌چنین در پی بیانات اخیر حضرت آقا و حمایت کم‌نظیر ایشان از تیم هسته‌ای کشورمان، برخی از تحلیل‌گران داخلی بر این گزاره و تحلیل تأکید می‌کردند- و شاید هنوز هم می‌کنند- که وقتی رهبر معظم انقلاب تیم مذاکره‌کننده را امانت‌دار، مؤمن، غیرتمند و شجاع می‌دانند، می‌توان نتیجه گرفت توافقی که مورد تائید این تیم با این ویژگی‌ها باشد، همان «توافق خوب» است. در این برداشت اگرچه بر سلامت و ایمان و شجاعت تیم مذاکره‌کننده تأکید شده است ولی باید توجه داشت که بیانات حضرت‌آقا نیمه دیگری نیز دارد و آن، این‌که، سلامت تیم هسته‌ای تنها معیار و میزان برای ارزیابی یک «توافق» خوب نیست بلکه رهبر معظم انقلاب با برشمردن خطوط قرمز هسته‌ای، «توافق خوب» را توافقی می‌دانند که در آن از خطوط قرمز یادشده عبور نشده باشد. به بیان دیگر معیار و میزان برای ارزیابی یک «توافق خوب» و تشخیص آن از «توافق بد»، همان خطوط قرمز ترسیم‌شده در بیانات رهبر معظم انقلاب است و دراین‌باره اشاره به نکته‌ای ضروری به نظر می‌رسد.
حضرت آقا می‌فرمایند «آنچه رهبری در جلسات عمومی می‌گوید عیناً همان مسائلی است که در جلسات خصوصی به رئیس‌جمهور و دیگر مسئولان ذی‌ربط می‌گوید». با توجه به این بخش از بیانات حضرت آقا اولاً؛ تأکید ایشان بر «امانت‌داری، غیرت، شجاعت و تدین اعضای تیم مذاکره‌کننده» باور و اعتقاد قلبی رهبرمعظم‌انقلاب است و علت‌تراشی‌های دیگر برای آن، غیرقابل قبول و مردود خواهد بود. و ثانیاً؛ خطوط قرمزی که حضرت آقا ترسیم کرده‌اند نیز، قابل تخفیف و عقب‌نشینی نبوده و نیست بلکه از باور عمیق و عالمانه حضرتش درباره نتیجه مورد نظر ایشان از مذاکرات هسته‌ای ریشه می‌گیرد. نتیجه آن‌که حمایت از تیم هسته‌ای با تأکید بر حفظ خطوط قرمز یادشده وظیفه همگان است و در هیچ‌یک از دوسوی این قضیه کمترین زمینه‌ای برای‌تردید و «اما و اگر» وجود ندارد.

 گزینه‌های آمریکا در صورت عدم توافق

آمریکایی‌ها در ماه‌های اخیر به موازات مذاکرات، پروژه دیگری را کلید زده‌اند و آن تلاش سازماندهی‌شده سیاسی – رسانه‌ای برای مقصر جلوه دادن ایران در صورت عدم توافق است. این پروژه برای آمریکایی‌ها آنقدر مهم است که ادبیات آن در ماه‌های اخیر به‌صورت مستمر در درجه نخست از سوی شخص رئیس‌جمهور آمریکا ساخته و پرداخته شده است.
قطعاً در چنین شرایطی دولت باید توان خود را در سطح جهانی برای مقابله با این پروژه به کار گیرد. تکرار این عبارت از سوی وزیر امور خارجه که اگر آمریکایی‌ها زیاده‌خواهی نکنند، توافق در دسترس است، نشانه‌هایی از این مسئله است که سنسورهای وزارت امور خارجه در این‌باره تا حدودی حساس شده است. اما این ادبیات باید گسترده‌تر شده و از سوی رئیس‌جمهور و سایر اعضای دولت در دیدارهای مختلف در سطح جهانی مطرح شود.
هرچند جمع‌بندی‌ها نشان می‌دهد در صورت عدم توافق، افکار عمومی جهان، ایران را مقصر نخواهد دانست و شاید بتوان این‌را یکی از دستاوردهای این مذاکرات دانست که در آینده می‌تواند مبنای فروپاشی ساز و کارهای اعمال تحریم‌ها شود اما این جمع‌بندی جهانی بیش از آن‌که حاصل تلاش هدفمند و جهت‌دهی‌شده ما باشد، حاصل نرمش‌های مکرر ایران در مذاکرات است.
قطعاً هرچه امروز دولت و تیم مذاکره‌کننده در جهت خنثی‌سازی پروژه موازی آمریکایی‌ها (مقصر جلوه دادن ایران در عدم توافق) حرکت کند، در آینده میوه آن‌را در تمرد کشورها از اجرای تحریم‌های آمریکا علیه ایران خواهد چید. وضعیت امروز آمریکا در جهان یک وضعیت به‌شدت شکننده است و روند نافرمانی از آمریکا به‌وضوح حتی در میان متحدانش نیز دیده می‌شود؛ این وضعیت یک فرصت برای سیاست خارجی ایران خواهد بود.
آمریکا امروز پس از عدم توانایی تمام‌کنندگی در مسائل مختلف جهانی و عقب‌ماندگی در منطقه به راهبرد ایجاد هرج و مرج جهانی روی آورده است که نمونه آن پدیده داعش در خاورمیانه و ویکی‌لیکس در حوزه اطلاعات است. ابرقدرتی که برای حفظ هژمونی خود، به چنین رویکردی برسد، پایه‌های سلطه‌اش در حال ویرانی است. «فروپاشی» هیچ‌گاه از «در» وارد نشده است؛ در طول تاریخ سقوط امپراتوری‌ها غالباً ناباورانه بوده است.
از سوی دیگر بیانات دقیق و متقن رهبر انقلاب در جمع مسئولان ارشد نظام بار دیگر چیدمان بازی آمریکایی‌ها را در مذاکرات به هم ریخته است. آمریکا به‌عنوان یک استراتژی چند لایه چنان نقش‌آفرینی می‌کند تا قوت‌ها و ظرفیت‌های ایران را پای میز مذاکرات به‌عنوان نقطه ضعف جا بزند و هر چند به‌خاطر احتیاج راهبردی درخواست مذاکره کرده، اکنون با جا خالی دادن، ایران را بر صندلی متهم بدهکار بنشاند.
آمریکایی‌ها برخلاف برخی خوش‌بینی‌های داخلی درباره برد-برد، درصددند با همین شیوه جابجایی صندلی، امتیازهای بزرگ به‌دست آورند و فراتر از این اخذ امتیاز، مشخصاً به ناظرانی که از ۳ دهه اقتدار ایران الهام گرفته‌اند، پیام شکست ایران را ارسال کنند. دولت اوباما به‌عنوان «بی‌دستاوردترین دولت سده اخیر آمریکا»، «بدهکارترین دولت جهان با ۱۸ هزار میلیارد دلار بدهی» و «ادامه دهنده شکست‌های نومحافظه‌کاران طی ۱۵ سال اخیر در غرب آسیا» به‌شدت نیازمند چنین برد و باختی در مذاکرات است و پیروزی خود را منحصراً در شکست ایران می‌داند. اما تازه‌ترین بیانات رهبر حکیم انقلاب، نامعادله‌سازی آمریکا از مذاکرات را به هم زد و واقعیت‌های قدرت ایران و خطوط قرمز را از نو یادآوری کرد.
این بیانات قبل از هر چیز، آمیزه ادبیات حکمت و قدرت را در خود داشت و پیام اقتدار را مخابره کرد. تقویت همدلی در داخل میان مسئولان و منتقدان، حرکتی راهبردی خلاف طراحی دشمن است و توپ را به زمین حریف باز می‌گرداند. دفاع از غیرت و تدین و امانتداری مذاکره‌کنندگان با وجود معصوم نبودن آن‌ها و احتمال خطا در تشخیص و عمل و دعوت منتقدان به درک سختی‌ها و اقتضائات تیم مذاکره‌کننده در عین دفاع از ضرورت نقد، به‌مثابه سوق دادن دو طرف به انسجام ملی بیشتر و پر کردن شکاف‌ها و خلال‌ها در رویکرد به «جبهه دیپلماسی» است؛ همچنان که تأکید بر اجماع داخلی در حمایت از «توافق خوب، منصفانه، عادلانه و عزتمندانه»، مسیر القای دروغ بزرگ از سوی دشمنان و عناصر بدفهم را می‌بندد. به این معنا که به‌جای تقسیم‌بندی دروغین و غفلت‌آفرین «موافق» و «مخالف توافق»، مجدداً تقسیم‌بندی واقعی و اصلی که همانا «خودی- دشمن» و «ایران- استکبار» است، احیا شده است. بنابراین طرف دعوا نه دولت یا منتقدان که باید دست به گریبان هم داشته باشند، بلکه دولت مستکبر و بد عهد آمریکا و برخی شرکای آن است.
«توافق خوب» یک لفظ مشترک با دو معنای متضاد و متناقض نزد ما و آمریکاست. مراد ما آن‌گونه که رهبر انقلاب فرمودند توافق عادلانه و منصفانه است. اگر قرار است غنی‌سازی ۲۰ درصد را در فردو متوقف کنیم یا از تعداد سانتریفیوژها بکاهیم یا تغییراتی در رآکتور آب سنگین اراک بدهیم، واگذاری این امتیازها صرفاً منوط به «حفظ حق غنی‌سازی صنعتی و نه کاریکاتوری- ازجمله برای تأمین ۲۰ هزار مگاوات برق»، «حفظ حق تحقیق و توسعه و ساخت و سازها»، «ممنوعیت مطلق ورود به حریم امنیتی و نظامی ایران به بهانه مصاحبه و بازرسی‌های فراقانونی» و سرانجام «برداشته شدن همه تحریم‌های اقتصادی، بانکی و مالی دولت و کنگره آمریکا، شورای امنیت و اتحادیه اروپا، در همان هنگام امضای توافق» است. این‌ها شرایط نرمش قهرمانانه است.
در مقابل آمریکا با وجود نیازهای راهبردی مایل است با تردستی و عملیات روانی و ایجاد خطای محاسبه؛
الف- برنامه هسته‌ای ایران را ریشه‌کن کند یا از ارزش صنعتی پویا ساقط نماید.
ب- از لغو فوری و مؤثر تحریم‌ها با بهانه‌های مختلف طفره برود و عملاً امتیازی به ایران ندهد.
ج- بدتر از همه مذاکره را تبدیل به محاکمه، معامله و توافق را تبدیل به سند اتهام و پرونده سیاسی مذاکرات را تبدیل به یک پرونده ضدامنیتی شبه حقوقی علیه ایران (با امضای خود ایران) کند. به عبارت دیگر نه تنها تحریم‌های ظالمانه را به شکل مؤثر لغو نکند، بلکه از ایران امضا بگیرد و ادعای خود را تبدیل به سند حقوقی توافقی‌کند مبنی بر این‌که قدرت فناوری ایران، تهدید علیه امنیت جهانی است و ایران باید تحت قرنطینه و بازرسی و بازجویی قرار گیرد!
ما این کلاهبرداری را چند بار تجربه کرده‌ایم. یک‌بار در دولت سازندگی که تصور یکسویه ما از تنش‌زدایی، منجر به گفت‌وگوی انتقادی غرب با ما و نهایتاً صدور حکم جلب برای رئیس جمهور وقت شد و دیگری در مذاکرات افغانستان و کمک دولت اصلاحات به فتح افغانستان از سوی آمریکا که موجب شد یانکی‌ها به‌عنوان دستخوش، ایران را محور شرارت و مستحق حمله نظامی و بمباران اتمی معرفی کنند. آخرین آن هم اعتمادسازی نامتوازن در برخی مقاطع مذاکرات هسته‌ای است. ما تعلیق‌های داوطلبانه ۶ ماهه را پذیرفتیم که به ۲ سال انجامید و پس از آن در مقابل اصرار ما مبنی بر این‌که این ۶ ماه کی تمام می‌شود، صراحتاً گفتند این تعلیق، هم الزامی و هم دایمی است… تا به امروز که با وقاحت بازجویی از دبیر شورای امنیت ملی را مطالبه می‌کنند! اینجاست که موضوع توافق عادلانه، شفاف و توأم با ضمانت‌های متقابل رخ می‌نماید. آژانس با سابقه عملکرد ۱۰ ساله، بی‌آبروتر از آن است که بتواند قیافه داور بی‌طرف را بگیرد. تنها ضمانت معتبر، رفتار نقد و روشن و فوری طرف غربی- و نه وعده‌های ۱۰ یا ۱۲ ساله- است.

 تحریم‌هراسی؛ آفت مدیریت کشور
ندیدن ظرفیت‌ها و فرصت‌های بزرگ موجود در کشور اعم از سرمایه جوانان متخصص، منابع طبیعی، زیرساخت‌ها، موقعیت ژئوپلیتیک و اقتصادی درجه اول در دنیا، اسباب خطای محاسبه و نشستن از موضع ضعف پای میز مذاکرات می‌شود؛ هم‌چنان که بزرگ‌تر از واقع دیدن چالش‌ها یا در تعارض پنداشتن اصول و منافع، خطای محاسباتی دیگری است.
اتفاقاً نوع موفقیت‌های بی‌نظیر ما در طول چند دهه اخیر محصول پاسداشت اصول- مستحکم به عقل و تجربه و ایمان- بوده است. در غیر این صورت، ناامیدی و احساس ضعف و «ما نمی‌توانیم» غالب خواهد شد و آن‌گاه، با گاردی پای میز مذاکره خواهیم نشست که دشمن می‌پسندد؛ با دست تهی و به سمت بالا گرفته و با احساس ناتوانی و بیچارگی! چنین رویکردی به مذاکره، البته بازی از پیش باخته است. برای هماوردی شایان دیپلماتیک و مقدم بر آن، باید خود را باور داشت، اسیر بمباران تبلیغاتی دشمن در ضعف‌نمایی نقاط قوت نشد و با داشته‌های ارزشمند – و نه نداشته‌ها و احتیاج و التماس- به مذاکره پرداخت.
به‌عنوان مثال آیا اگر کفه ما در معادلات منطقه‌ای سنگین نبود یا مثلاً موفق به تولید سوخت ۲۰ درصد نشده بودیم و یا اگر هویت عزتمند انقلابی را حفظ نمی‌کردیم، رژیم مستکبر آمریکا حاضر می‌شد پاییز ۹۱ از طریق سلطان قابوس پادشاه عمان، درخواست مذاکره کند و پیغام دهد که حاضر است برنامه هسته‌ای ایران را به رسمیت بشناسد و بر اساس توافق، ظرف ۶ ماه تحریم‌ها را لغو کند؟ و اکنون که در مذاکرات دبه درمی‌آورد و با عبور از لغو تحریم‌ها، تعلیق آن‌ها را به سال‌های بعد و پس از اجرای همه تعهدات ایران ازجمله بازرسی‌ها و مصاحبه‌های غیرمتعارف غیرقانونی و تأیید نهایی آژانس- که هیچ‌گاه مستقل و عادلانه رفتار نکرده- حوالت می‌دهد، آیا به این دلیل نیست که برخی پیام‌های ضعف و نیاز به شکل اغراق‌آمیز از داخل به خارج مخابره شده است؟ آیا برخی مخابره‌کنندگان این پیام و آدرس غلط دست بر قضا همان‌هایی نبودند که پس از هزیمت در آشوب‌افکنی سال ۱۳۸۸، گرای «تحریم‌های فلج‌کننده» را با واسطه‌هایی به دشمن دادند؟ قطعاً این رویکرد ظلم مضاعف به ملت ایران است.
بیستمین اقتصاد بزرگ دنیا را نمی‌شود با تحریم فلج کرد. پیش از این نشریه اکونومیست به‌عنوان نشریه معتبر اقتصادی دنیا در گزارشی خاطرنشان کرد «ایران هفدهمین اقتصاد بزرگ دنیا بر سر چهارراه اقتصادی است و چنین اقتصاد بزرگی قابل تحریم نیست». تحریم با همه رنج‌ها و اذیت‌ها، اگر ما را متوجه دارایی‌ها و ظرفیت‌های کم‌نظیر خود کند، یک فرصت استراتژیک است آن هم در زمانه‌ای که برخی محافل مأموریت‌دار یا کج‌فهم اصرار دارند آمریکا و برخی رژیم‌های مستکبر دیگر را شریک و دوست جا بزنند. کدام سند برای خباثت آمریکا و انگلیس، روشن‌تر از تحریم‌های اقتصادی بی‌ارتباط به فناوری هسته‌ای؟! آن‌ها که آمریکا را بزک می‌کنند باید توضیح دهند ساقط‌کننده هواپیمای مسافربری و تحریم‌کننده خرید یا پرواز همین هواپیماها، چگونه می‌تواند دوست یک ملت باشد؟ اما فراتر از این واقعیت رسواگر تمدن غرب، حقیقت آن است که تحریم‌ها خلاف مقصد طراحان آن نتوانست ایران را فلج کند و این در حالی است که ما هنوز به حداقل لوازم اقتصاد درون‌زا و مقاومتی پایبند نبوده‌ایم؛ که اگر بودیم نباید اولین واردکننده خودروهای گران‌قیمت ازجمله پورشه در منطقه می‌شدیم و نباید جلوگیری از فرار مالیاتی ۸۰ هزار میلیارد تومانی، قاچاق ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار میلیارد تومانی (چند برابر واردات رسمی)، اخذ معوقات بانکی چند ده هزار میلیارد تومانی، ساماندهی یارانه‌های غیر هدفمند ده‌ها هزار میلیاردی، ممانعت از اسراف و ریخت و پاش و عدم بهره‌وری همچنان در حاشیه امید تک‌ساحتی به مذاکرات معطل می‌ماند.
این تعبیر شریف از امیر مؤمنان (ع) است که «ما عال من اقتصد. فقیر نشد هر کس که در زندگی و خرج، میانه‌روی پیشه کرد» (کلمه قصار ۱۴۰ نهج‌البلاغه). جامعه‌ای که درباره دخل و خرج خود حکمت و هوشیاری و مراقبت داشته باشد، نه تنها فلج نمی‌شود بلکه حتی فقیر و نیازمند هم نخواهد شد. اگر هنوز احساس بی‌نیازی نمی‌کنیم نشانه این است که فراتر از شعار اعتدال و عدالت و سازندگی و اصلاحات، هنوز میانه‌روی پیشه نکرده‌ایم. «حیات طیبه» نقطه ایده‌آل زندگی اسلامی است. از امیر مؤمنان درباره مفهوم آیه «فلنحیینّه حیاهً طیبهً» پرسیدند، حضرت در پاسخ فرمود «هی القناعه. حیات طیبه همان زندگی توأم با کفاف و قناعت است». (کلمه قصار ۲۲۹ نهج‌البلاغه) ما می‌توانیم از عهده خباثت دشمن برآییم اگر که بتوانیم خود را مدیریت کنیم.

  فرجام کار

نقشه راهی که با بیانات امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی) ترسیم شد، دارای بخش‌های مختلف با متولی‌های مختلف و کاملاً مرتبط با یکدیگر و خطوط برجسته و روشن گوناگون است. چنان‌چه اراده توافق با این نقشه راه وجود داشته باشد، توافق حاصل می‌شود یا حاصل نمی‌شود، در صورت حصول توافق، ایران به اهدافش رسیده و در صورت عدم حصول توافق، ایران داشته‌هایش را حفظ کرده و لزوماً باید مسیر اقتصاد مقاومتی را در فضای تنگ‌تر دنبال کند و چنان‌چه این نقشه راه به‌نحوی دستکاری و منعطف گردد که مسیر اصلی دچار انحراف شود، صنعت هسته‌ای به تاراج می‌رود و این چیزی است که مردم به‌هیچ‌وجه اجازه آن‌را نمی‌دهند و با حفظ دستاوردهای هسته‌ای و انتخاب مسیر اقتصاد مقاومتی در برابر آن می‌ایستند. با امید به موفقیت مذاکره‌کنندگان هسته‌ای ایران، با رعایت مطالب پیش‌گفته. ان‌شاءالله.

تبیین مذاکرات هسته‌ای
۱. جمهوری اسلامی ایران به تکلیف خود عمل می‌کند. تکلیف، امتحان دوباره وعده آمریکا برای رفع تحریم‌ها در برابر همکاری و شفاف‌سازی ایران در موضوع برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای است. لذا در هر نتیجه‌ای ما از مذاکرات ضرر نخواهیم کرد.
۲. خطوط قرمز در مذاکرات کاملاً شفاف اعلان شده است و تیم مذاکره‌کننده نیز که با صفت‌هایی مانند متدین، غیور، سخت‌کوش و شجاع از سوی مقام معظم رهبری معرفی شده‌اند، دقت و حساسیت لازم را خواهند داشت.
۳. آمریکا و شرکایش بارها تلاش خود برای نابودی صنعت هسته‌ای و محروم کردن ایرانیان از فواید فراوان این صنعت را امتحان کرده‌اند و هر بار به شکست منجر شده است. لذا هیچ گزینه‌ای روی میز غیر از مذاکره و پذیرش حقوق هسته‌ای ج.ا.ا ندارند. یکی از دلایل شکست نیز ایستادگی ملت در برابر فشارهای تحریم‌ها بوده است.
۴. شرط لازم برای توافق، برداشته شدن تحریم‌های مالی و اقتصادی است. اگرچه دنبال لغو تحریم‌ها هستیم اما آن‌ها را از زاویه‌ای نوعی فرصت می‌دانیم چراکه باعث شده به نیروها و ظرفیت‌های داخلی توجه بیشتری داشته باشیم و با پیگیری و اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی نیز عملاً کشور در برابر تکانه‌های جهانی و لطمه‌های خارجی مصون خواهد شد.
۵. خواهان توافق خوب هسته‌ای که عزتمندانه، منصفانه و مطابق با مصالح و منافع ایران باشد هستیم.
۶. مردم بارها حمایت خود را از تیم مذاکره‌کننده به‌عنوان فرزندان انقلاب اعلام کرده‌اند و این پشتیبانی، سرمایه‌ای در خدمت آن‌ها برای مواجهه با ۶ کشور خواهد بود.
۷. آنچنان که در اخبار و مواضع رهبر معظم انقلاب و ریاست محترم جمهور بیان شد، طرف آمریکایی در مذاکرات با زیاده‌خواهی و طرح مطالباتی بیشتر از توافق، مانعی بر سر راه توافق است. این زیاده‌خواهی غیرمنطقی تنها باعث خواهد شد که آن‌ها به‌عنوان مقصر شکست مسیر توافق معرفی شوند.
۸. شرایط با ثبات اقتصادی علی‌رغم کاهش قیمت نفت و تحریم‌ها نشان می‌دهد امکان مدیریت شرایط پس از پایان مذاکرات با هر نتیجه‌ای کاملاً فراهم و شرایط آماده است. مردم نیز با همدلی و همزبانی با مسؤولین و ایستادگی برای حفظ استقلال و پیشروی به سمت آرمان‌های انقلاب اسلامی افق‌های روشنی را ترسیم خواهند نمود.
۹. ستاد اقتصاد مقاومتی در کشور فعال است و همانگونه که از سوی دولت اعلام شد، مسیر پیشرفت اقتصادی‌کشور بر اساس اقتصاد مقاومتی است نه توافق. اگر هم توافقی صورت بگیرد منابع حاصل از آن صرف توسعه زیرساخت‌ها و سرمایه‌گذاری‌های کلان خواهد شد.
۱۰. به هیچ عنوان اجازه ورود به حریم امنیتی کشور را به بیگانگان نخواهیم داد. هیچ کشوری اجازه بازدید از مراکز نظامی و حساس خود را نمی‌دهد و چنین توقعی از ایران نیز غیر قابل قبول و غیر منطقی است.
۱۱. روز پنج شنبه شاهد سفر غیرمنتظره مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به تهران بودیم. امیدواریم این سفر با توجه به هشدار جدی مقام معظم رهبری در مورد بی‌اعتمادی به آژانس، سرآغازی برای اصلاح مسیر اشتباه گذشته باشد. آژانس باید در جایگاه حقوقی خودش و با استقلال عمل کند نه این‌که گوش به فرمان آمریکا و سرویس‌های جاسوسی باشد.
۱۲. مسیر پیشرفت برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای ایران در هر فرض و شرایطی ادامه خواهد یافت. حتی اگر در توافق محدودیت‌هایی پذیرفته شود، تحقیق و توسعه که موتور محرک و زمینه‌ساز رشد و گسترش فناوری هسته‌ای است ادامه خواهد یافت. هشدار رئیس جمهور و رئیس مجلس مبنی بر ادامه پرشتاب برنامه هسته‌ای کشور در صورت عدم دستیابی به توافق بر این مبناست که دانش هسته‌ای در کشور بومی و ذاتی است و توان ذاتی، غیر قابل انکار و مهار است.

برای امتیاز دادن به این مطلب اینجا کلیک کن
[کل آراء: 0 میانگین: 0]

Related Images:

Visits: 445

islammovie

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Next Post

«جمع‌بندی مذاکرات» در آمریکا تا ۷۲ روز و در ایران طی مدت کمتری بررسی می‌شود

س جولای 14 , 2015
سیدحسین نقوی حسینی عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، ارزیابی خود از روند مذاکرات هسته‌ای را ارائه کرد. وی با بیان اینکه دلیل تمدید مذاکرات و به درازا کشیدن آن وجود برخی مسائل فی‌مابین بوده است، اظهار داشت: در مقطعی آمریکا کارشکنی و به اصطلاح دبه […]

شاید این مطالب را دوست داشته باشی

نودیها

مجله سرگرمی نودیها

ما سعی کردیم با دیگر مجله های موجود در اینترنت کمی متفاوت باشیم اینجا اگر جستجو کنید مطالب متنوع بسیاری خواهید یافت. بیش از 16000 مطلب ...