اخبار
این روزهای پایانی سال نگرانی ها از مذاکرات ادامه دارد زیرا هیچ اطلاعاتی به مردن داده نمی شود. در همین راستا حسین شریعتمداری بخشی از آن چه در مذاکرات می گذرد را تحلیل کرد که بازتابهایی هم داشت و در ادامه می توانید بخوانید.
آقای دکتر ظریف وزیر محترم امور خارجه کشورمان در مصاحبه با هفتهنامه «صدا» و در پاسخ به این پرسش که بر فرض رسیدن به توافق با ۵+۱، چه تضمینی وجود خواهد داشت که طرف مقابل
– مخصوصا آمریکا- به تعهدات خود پایبند باشد؟ میگوید؛ «بالاخره این توافقی است که در یک قطعنامه فصل هفتمی منشور ملل متحد مورد تائید قرار میگیرد و در نتیجه به یک توافق بینالمللی و الزامآور برای همه دولتها تبدیل میشود».
طی چند هفته اخیر و مخصوصا بعد از نامه ۴۷ سناتور آمریکایی که در آن اعلام کرده بودند توافق احتمالی با ایران فقط تا پایان دوره ریاستجمهوری اوباما اعتبار دارد و رئیسجمهور بعدی آمریکا میتواند توافق انجام شده را لغو کرده و نادیده بگیرد، مسئله تضمین لازم برای پایبندی طرفین به تعهدات خود در توافق احتمالی به صورت پررنگتر و جدیتری در دستور کار مذاکرات قرار گرفت و هر دو سوی مذاکره – ایران و گروه کشورهای ۵+۱- به این نتیجه رسیدند که چنانچه ادامه مذاکرات جاری به توافق منجر شود، این توافق در قالب یک «قطعنامه» از سوی شورای امنیت سازمان ملل مورد تائید قرار بگیرد تا انجام تعهدات برای تمامی کشورهای طرف توافق – بلکه همه کشورهای
عضو سازمان ملل – الزامآور باشد.
تصمیم مورد اشاره تا این نقطه تقریبا – تاکید میشود که تقریبا – عادی تلقی میشود اما جناب ظریف در مصاحبه خود این قطعنامه را «یک قطعنامه فصل هفتمی منشور ملل متحد» معرفی میکند که بدون تردید – و با پوزش از ایشان- اقدامی خسارتآفرین و تهدیدی جدی برای امنیت جمهوری اسلامی ایرانی است. توضیح آن که؛
۱- عنوان فصل هفتم منشور ملل متحد «اقدام در موارد تهدید علیه صلح، نقض صلح و اعمال تجاوز»! است که در ۱۳ ماده – از ماده ۳۹ تا ۵۱ – تدوین شده است و موضوع آن، اقدام بینالمللی علیه کشورهایی است که تهدیدی علیه صلح جهانی – یا منطقهای- تلقی میشوند و یا صلح جهانی را نقض کردهاند و یا دست به اقدامات تجاوزکارانه زدهاند. بنابراین پذیرش یک قطعنامه فصل هفتمی به مفهوم آن است که جمهوری اسلامی ایران نیز فعالیت هستهای خود را تحت فصل هفتم منشور ملل متحد قابل تعریف میداند! یعنی پذیرش ضمنی آن که برنامه هستهای کشورمان تهدیدی علیه صلح، نقض صلح و اقدامی تجاوزکارانه است!
۲- ماده ۴۱ از فصل هفتم منشور ملل متحد درباره کشوری که اقدامات آن صلح جهانی را به خطر انداخته و به توصیههای فصل ششم توجه نکرده است، تصریح میکند که؛
«شورای امنیت میتواند تصمیم بگیرد که برای اجرای تصمیمات آن شورا مبادرت به چه اقداماتی- که متضمن استعمال نیروی مسلح نباشد- لازم است و میتواند از اعضای ملل متحد بخواهد که به این قبیل اقدامات مبادرت ورزند. این اقدامات ممکن است شامل متوقف ساختن تمام یا قسمتی از روابط اقتصادی و ارتباطات راهآهن، دریایی، هوایی، پستی، تلگرافی، رادیویی و سایر وسایل ارتباطی و قطع روابط سیاسی باشد.»
تحریمهای شورای امنیت علیه برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران با استناد به همین ماده -۴۱- وضع و تصویب شده است و تحریمهای آمریکا و اتحادیه اروپا نیز بر همین اساس بوده و ادامه دارد. اما از نگاه جمهوری اسلامی ایران این قطعنامه غیرقانونی است چرا که فعالیت هستهای خود را صلحآمیز میداند و در بازرسیهای بیش از ۱۱ ساله اخیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز کمترین نشانهای از انحراف فعالیت صلحآمیز کشورمان به تولید سلاح اتمی و یا حرکت در جهت مقدمات این انحراف -DIVERSION- دیده نشده است، بنابراین تن دادن به «یک قطعنامه فصل هفتمی» که وزیرمحترم امور خارجه از آن خبر دادهاند، به مفهوم و معنای آن است که ایران اسلامی نیز غیرصلحآمیز بودن برنامه هستهای خود را تائید میکند! و از این روی؛ ایراد و اشکالی نمیبیند که قطعنامه تضمینی شورای امنیت برای توافق احتمالی، از نوع قطعنامههای فصل هفتمی باشد!
۳- پذیرش قطعنامه فصل هفتمی با شرحی که گذشت، تمامی مقاومت بیش از ۱۱ ساله ایران در چالش هستهای تحمیلی را بر باد خواهد داد، چرا که اصلیترین موضوع چالش یاد شده، ادعای حریف به غیرصلحآمیز بودن فعالیت هستهای کشورمان و متهم کردن ایران به تلاش مخفیانه برای تولید سلاح اتمی بوده است! و در مقابل ایران اسلامی با ارائه اسناد فنی و حقوقی و اجازه بازرسیهای گسترده و در مواردی فراتر از آنچه در پیمان NPT و پادمانهای مربوطه آمده است و حتی تن دادن به بازرسیهای موضوع پروتکل الحاقی- بازرسی از هر مکان و در هر زمان- نشان داده است که فعالیت هستهای صلحآمیزی دارد. حالا تصور کنید که بعد از ۱۱ سال چالش فرصتسوز و خسارتآفرین و تحمل تحریمهای ظالمانه و غیرقانونی، به قطعنامهای تن میدهیم که در بستر و تحت موضوع فصل هفتم منشور ملل متحد، تصویب خواهد شد! آیا پذیرش این قطعنامه فصل هفتمی میتواند غیر از پذیرش اتهامات ۱۱ ساله حریف مبنی بر غیرصلحآمیز بودن فعالیت هستهای کشورمان، معنا و مفهوم دیگری داشته باشد؟! و آیا به معنای آن نیست که برنامه هستهای ایران را تهدید علیه صلحجهانی – یا منطقهای – و مستوجب برخورد شورای امنیت سازمان ملل میدانیم؟! بدیهی است که وزیرمحترم امور خارجه کشورمان چنین دیدگاهی ندارند ولی تدارک حریف حیلهگر در صورت غفلت میتواند پیآمد یاد شده را به دنبال داشته باشد. مخصوصا آن که حریف نشان داده است
«نزده هم میرقصد»! چه رسد به این که ساز فصل هفتمی نیز کوک شود!
۴- فقط نیمنگاهی به اظهارات و اقدامات باجخواهانه و خصمانه حریف به وضوح نشان میدهد- و مقامات رسمی آمریکا نیز با صراحت تاکید کردهاند – که چالش هستهای فقط بهانهای برای تحریمها و تحریمها حربهای برای مقابله با موجودیت جمهوری اسلامی ایران است و آمریکا و متحدانش در این آوردگاه که فقط تابلوی هستهای دارد، از دست زدن به هیچ جنایتی امتناع نکرده و نخواهند کرد. با این توضیح به ماده ۴۲ از فصل هفتم منشور توجه کنید؛
«در صورتی که شورای امنیت تشخیص دهد که اقدامات پیشبینی شده در ماده ۴۱ کافی نخواهد بود یا ثابت شده باشد که کافی نیست میتواند به وسیله نیروهای هوایی، دریایی یا زمینی به اقدامی که برای حفظ یا اعاده صلح و امنیت بینالمللی ضروری است مبادرت ورزد. این اقدام ممکن است مشتمل بر محاصره و سایر عملیات نیروهای هوایی، دریایی یا زمینی اعضای ملل متحد باشد.»
حالا باید پرسید مگر نه این که طی چند سال گذشته آمریکا و متحدان اروپایی آن از پذیرش اسناد و اطلاعات برآمده از بازرسیها مبنی بر صلحآمیز بودن فعالیت هستهای کشورمان طفره رفتهاند تا آنجا که برای خارج کردن چالش از بستر «فنی و حقوقی»، پرونده هستهای کشورمان را برخلاف تصریح بند «C» از ماده ۱۲ اساسنامه آژانس، به شورای امنیت بردهاند تا بستر قابل تعریف «فنی و حقوقی» را به بستر غیرقابل تعریف «سیاسی» تبدیل کنند و… بنابراین آیا پذیرش قطعنامه فصل هفتمی زمینه عبور حریف از ماده ۴۱ به ماده ۴۲ – با شرحی که گذشت- را فراهم نمیآورد؟! میپرسید چگونه؟! پاسخ روشن است و البته تأسفآور. زیرا با تن دادن به این قطعنامه، پذیرفتهایم که فعالیت هستهای کشورمان صلح جهانی- یا منطقهای- را به خطر انداخته و چنانچه تحریمها که موضوع ماده ۴۱ فصل هفتم است ایران را به قبول شرایط تحمیلی حریف وادار نکند، استناد به بند ۴۲ که اقدام نظامی از جمله اهرمهای آن است، برای شورای امنیت سازمان ملل مجاز خواهد بود! مخصوصا با توجه به این واقعیت که هدف نهایی حریف به تأکید و تصریح مقامات رسمی آمریکا «تغییر ساختار جمهوری اسلامی ایران» است.
۵- و بالاخره در حالی که تیم هستهای کشورمان با جدیت و همه توان در مذاکرات لوزان، مقابل حریف ایستاده است، نوشتن این وجیزه را ضروری نمیدانستیم اما، از آنجا که وزیر خارجه محترم کشورمان از احتمال پذیرش قطعنامه فصل هفتمی، خبر دادهاند و این اقدام در صورت انجام، پیآمدهای خسارتآفرین و جبرانناپذیری به دنبال دارد چارهای جز هشدار نبود چرا که؛ تیم هستهای کشورمان اگرچه فرزندان انقلاب هستند ولی به قول رهبر معظم انقلاب، آمریکا اهل حیله و خدعه و از پشت خنجر زدن است.
حسین شریعتمداری
——————————————–
بازتاب این تحلیل روز بعد :
طبق مذاکرات انجام شده، توافق احتمالی باید توسط شورای امنیت سازمان ملل تأیید شود تا یک ضمانت اجرایی برای اجرا داشته باشد. در این بین اظهارت اخیر وزیر امور خارجه کشورمان در مصاحبه با هفتهنامه «صدا» در مورد نحوه تضمین طرف مقابل در انجام تعهدات توافق احتمالی هستهای موجی از واکنش های فعالان سیاسی را به دنبال داشته است. دکتر ظریف در این مورد گفت؛ «بالاخره این توافقی است که در یک قطعنامه فصل هفتمی منشور ملل متحد مورد تائید قرار میگیرد و در نتیجه به یک توافق بینالمللی و الزامآور برای همه دولتها تبدیل میشود».
کیهان روز گذشته به مخاطرات و پیامدهای چنین رویکردی پرداخته و در سرمقاله خود نوشت؛ «عنوان فصل هفتم منشور ملل متحد «اقدام در موارد تهدید علیه صلح، نقض صلح و اعمال تجاوز»! است که در ۱۳ ماده – از ماده ۳۹ تا ۵۱ – تدوین شده است…بنابراین پذیرش یک قطعنامه فصل هفتمی به مفهوم آن است که جمهوری اسلامی ایران نیز فعالیت هستهای خود را تحت فصل هفتم منشور ملل متحد قابل تعریف میداند!»
در ادامه این یادداشت آمده است؛ «تن دادن به «یک قطعنامه فصل هفتمی» که وزیرمحترم امور خارجه از آن خبر دادهاند، به مفهوم و معنای آن است که ایران اسلامی نیز غیرصلحآمیز بودن برنامه هستهای خود را تائید میکند!… پذیرش قطعنامه فصل هفتمی تمامی مقاومت بیش از ۱۱ ساله ایران در چالش هستهای تحمیلی را بر باد خواهد داد.»
همچنین در این یادداشت آمده است؛ « تحریمها که موضوع ماده ۴۱ فصل هفتم است ایران را به قبول شرایط تحمیلی حریف وادار نکند، استناد به بند ۴۲ که اقدام نظامی از جمله اهرمهای آن است، برای شورای امنیت سازمان ملل مجاز خواهد بود!» فعالان سیاسی و نمایندگان مجلس شورای اسلامی با توجه به این یادداشت کیهان از خود واکنش نشان دادند که در ادامه می آید.
افخم: جای هیچ نگرانی وجود ندارد
افخم در واکنش به موضع گیری کیهان که بازتاب گستردهای در رسانههای داخلی و خارجی داشت، گفت: تیم مذاکرهکننده بخشی از موضوعی را که دنبال میکند تضمین توافق است. تمام ابعاد حقوقی، سیاسی و فنی درحال بحث است. تیم کارشناسی بسیار قوی بر تمامی موضوعات اشراف کامل دارد و جای نگرانی نیست.
وی افزود: همه موضوعات مورد گفتوگو است و شایعات و گمانهزنیها به عنوان مباحث مندرج در توافقنامه از سوی برخی رسانهها و محافل منتشر میشود، اما تا زمانی که در مورد همه مسائل به توافق نرسیم هیچ توافقی انجام نخواهد گرفت. گفتوگوهای بسیار فشرده و پیچیده حقوقی، فنی و سیاسی در حال انجام است.
توافق فصل هفتمی تداوم اتهامات علیه ایران
همچنین ابراهیم کارخانهای، رئیس کمیته هستهای مجلس شورای اسلامی گفت: توافق در چارچوب فصل ۷ منشور ملل متحد به معنی فعال ماندن وضعیت غیرعادی پرونده هستهای ایران و تداوم اتهامات تحت عنوان تهدیدآمیز بودن فناوری هستهای کشور است.قطعنامه کنونی که تحریمها را بر کشورمان اعمال کرده است نیز براساس ماده ۴۱ فصل هفتم منشور صادر شده است.
وی افزود: در ماده بعدی فصل ۷ سخن از کشورهایی گفته شده است که صلح جهانی را به خطر انداخته و لذا میتوان در برابر آنها به اقدام نظامی متوسل شد، در نتیجه فصل ۷ حاوی مادهای شدیدتر از ماده ناظر به تحریم ایران نیز هست.
توافق به هرقیمتی خواسته مردم نیست
رئیس سازمان بسیج دانشجویی نیز با بیان اینکه مردم توافق هستهای به هر قیمتی را نخواهند پذیرفت، گفت: توافق ذیل فصل ۷ منشور سازمان ملل به معنی پذیرفتن غیرصلح آمیز بودن فعالیتهای هستهای ماست که هزینههای زیادی برای کشور به بار خواهد آورد. در این صورت دیگر نیازی به ۱۱ سال مذاکره با ۱+۵ نبود.
وی افزود: قرار نیست ما به هر بهانهای به مقصد تعیین شده از طرف دولت که همان توافق با ۱+۵ است، برسیم و برای آن هزینه کنیم. متأسفانه دولت برای رسیدن به توافق آن هم بدون در نظر گرفتن مسیر آن، تنها بدنبال رسیدن به مقصد است.
مجلس در صورت نیاز دخالت می کند
نایبرئیس مجلس نیز درباره تبعات و خطرات این موضوع، اظهار داشت: دیپلماتهای ما به مسائل حقوقی پرونده هستهای کشورمان کاملاً مسلط هستند اما نمایندگان مجلس هم نحوه عملکرد تیم مذاکرهکننده هستهای و روند این پرونده را به دقت رصد و در صورت نیاز دخالت میکنند.
محمد رضا باهنر با بیان اینکه درخواست نهایی ما این است که پرونده هستهای ایران از شورای امنیت خارج شده و به آژانس بینالمللی انرژی هستهای منتقل شود، گفت: در مجموع به کارشناسان تیم مذاکرهکننده کشورمان اعتماد داریم، آنان با حفظ منافع ملی ما با ۱+۵ مذاکره میکنند.
این قطعنامه برای کشورهای جنگطلب
و متجاوز است
سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس هم درباره فشارهای صورت گرفته برای پذیرش قطعنامه فصل هفتمی، عنوان کرد: این قطعنامه مربوط به کشورهای جنگ طلب و متجاوز است و قبول چنین قطعنامهای میتواند برای کشور ما مشکلات حقوقی ایجاد کند.
نقوی حسینی عنوان کرد: پرونده هسته ای ما فصل هفتمی نیست و اگر چنین قطعنامهای را قبول کنیم به این معناست که برخی مسائل را پذیرفتهایم. مگر ما به کشوری تجاوز کردهایم که بخواهیم قطعنامه فصل هفتمی را بپذیریم. جمهوری اسلامی ایران خواهان ملغی شدن کلیه تحریمها و به صورت یکجاست.
ای کاش ظریف قبل از اظهاراتش
مشورت میکرد
آریایینژاد، دیگر نماینده مجلس در این مورد گفت:با تصویب توافق نهایی در مذاکرات هستهای ایران و ۱+۵ در فصل هفتم منشور شورای امنیت قطعا عزت و اقتدار کشورمان از بین خواهد رفت. از ابتدای مذاکرات هستهای اصول و کلیاتی برای تیم مذاکرهکننده هستهای ایران در نظر گرفته شد که جزئیات نیز باید ذیل آن بگنجد.
وی با بیان اینکه از تیم مذاکرهکننده هستهای ایران انتظار داریم که از دروازه خودی دفاع کند، اظهار داشت: باید برخی اعضای تیم مذاکرهکننده ایرانی مسائل را با مقام معظم رهبری و یا مردم قبل از رسانهای شدن در میان بگذارند تا منافع ملی زیر سوال نرود.
مورد تایید مجلس نیست
همچنین یک عضو کمیسیون امنیت مجلس با بیان اینکه برخی گفتارهای اعضای تیم باعث هزینه و کاهش منافع ملی میشود، گفت: باید توافق نهایی با ۱+۵ به شرطی منعقد شود که پرونده ایران از شورای امنیت به آژانس برگشته و حالت عادی به خود بگیرد.
جوکار افزود: اگر تحریمهایی که شورای امنیت علیه کشور ما تصویب کرده لغو شود آن وقت مابقی تحریمها هیچگونه ارزشی نخواهد داشت و فقط در حوزه داخلی تعداد کمی از کشورها باقی خواهد ماند.
وی با انتقاد از تصویب توافق نهایی مذاکرات هستهای ایران و ۱+۵ در فصل هفتم شورای امنیت آن را مانند وضعیت کشور عراق و اشغال توسط قدرتهای غربی دانست و اظهار داشت: این حرکت از نظر حقوقی مورد تأئید مجلس نیست و با اینکه بارها اعلام کردهایم که بایستی از لحاظ فنی و حقوقی افراد خبره در کنار تیم مذاکرهکننده هستهای ایران حضور داشته باشند اما نقیصه فنی آن با حضور علیاکبر صالحی رفع شده است.
آمریکا به دنبال گرفتن اعتراف
سیدیاسر جبرائیلی، معاون پژوهشی خبرگزاری فارس نیز طی یادداشتی به این موضوع پرداخته و نوشت: «آمریکاییها سالهاست که به دنبال گرفتن این اعتراف از ایران هستند که دنبال سلاح بوده و صلح و امنیت بینالمللی را به خطر انداخته است. در تمام دورهای مذاکراتی نیز سعی کرده اند با تاکتیک چماق و هویج این اعتراف را بگیرند که موفق نشدهاند. تنها نتیجه رفتن ذیل فصل هفتم منشور، پذیرش این اتهام بیاساس است که بلاتردید، موج جدیدی از اقدامات خصمانه علیه کشورمان بر مبنای همین اعتراف آغاز خواهد شد و مباحث دیگر از جمله بحث موشکی در این چارچوب طرح خواهد شد که ایران کشوری تعریف شده در فصل هفتم منشور است و چون سابقه به خطر انداختن صلح و امنیت بینالمللی را دارد، فعالیتهای نظامی و موشکیاش نیز باید محدود شود و… قصه جدیدی با سری دراز آغاز خواهد شد. چرا باید هزینه بیاخلاقی نظام سیاسی آمریکا را جمهوری اسلامی بپردازد و چون یقین وجود دارد که آمریکا به تعهداتش پایبند نخواهد بود، فصل هفتم شورای «امنیت» سازمان ملل را طرف حساب خود کرده و اعتراف کنیم که صلح و امنیت بینالمللی را به خطر انداختهایم، به امید آنکه شاید بتوان آمریکای دارای حق وتو در شورای امنیت را از طریق شورای امنیت وادار کرد تعهداتش را اجرا کند!»
خودمان را در چاه آمریکایی نیندازیم
دبیر سیاسی اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل با بیان اینکه نباید خودمان را در چاه بیاندازیم، گفت: قرار دادن توافق هستهای ذیل فصل ۷ یکی از دامهایی است که آمریکاییها پیش پای تیم مذاکرهکننده هستهای پهن کردند.
علی عبدی افزود: این اتفاق مشابه اتفاق زمانی است که میخواستیم زیر بار پروتکل الحاقی NPT برویم و اگر میپذیرفتیم در چارچوب پروتکل الحاقی رفتار کنیم باید برخی از تبعات خارج ار عرف آن را هم به کشور تحمیل میکردیم.
منبع : کبهان