شعر و ادب – داستان
هنگامی که خواستم بر روی تخت بنشینم، پایه اش شکست و بر زمین افتادم و سرم آسیب دید.
داستان در ادامه
به گزارش سرویس دینی جام نیوز، ازعبدالله بن یحیی نقل شده که گوید: به محضر حضرت علی علیه السلام مشرف شدم و هنگامی که خواستم بر روی تخت بنشینم، پایه اش شکست و بر زمین افتادم و سرم آسیب دید. حضرت علی علیه السلام فرمود: شکر خداوندی را که کفاره گناهان شیعیان ما را در دنیا قرار داد تا همین جا پاک شوند. عرض کردم: چه گناهی کرده ام که شکستن سرم کفاره آن باشد؟
فرمود: وقتی که نشستی «بسم الله» نگفتی!
تفسیر البرهان/ج۱/ص