نودیها:این روزها خبر ماجرای قتل آتنا دختر بچه اردبیلی بسیار داغ است و در بسیاری از خبرگزاریها، روزنامهها و فضاهای مجازی، بحث درباره این اتفاق تلخ جریان دارد.
برنامه تلویزیونی «جهان آرا» بر همین اساس و با توجه به تبعات اجتماعی و فرهنگی قتل آتنای کوچک، با حضور دکتر ابراهیم فیاض جامعهشناس و استاد دانشگاه، سعی کرد به این موضوع بپردازد که عوامل اصلی این جنایت هولناک چیست و چرا فردی به آنجا میرسد که دست به چنین اقدامی بزند.
«جهان آرا» با عنوان «آتنا قربانی چیست؟» دوشنبه شب ۲۶ تیرماه با اجرای وحید یامینپور، ساعت ۲۲:۰۰ به صورت زنده از شبکه افق پخش شد.
در ابتدای این برنامه دکتر ابراهیم فیاض در پاسخ به این سئوال که آیا چنین جنایاتی مسبوق به سابقه هم بوده با تأیید این مطلب گفت: ماجرای آتنا در شهری مثل اردبیل با مردم بسیار مهربان آن منطقه استثناء است، اما بهنظر میرسد هیجانی برخورد کردن با این مسائل فایدهای ندارد. در ماجرای بیجه هم که در ورامین یعنی اطراف تهران اتفاق افتاد بهنظر میرسد این بهخاطر حرکت دورانی شهرهای بزرگ است که فسادهای خود را میان شهرکهای اطراف خودشان پخش میکنند.
وی با بیان این که بزرگترین خبط و هبط ما این بوده که این مشکلات را فقط از منظر روانشناسی بررسی کردیم تصریح کرد: این مسئله در اروپا هم اتفاق افتاد که شکست خورد که نظر دورکیم در این باره این بود که مسائل اجتماعی فقط باید در سطح اجتماعی حل شود. آمریکاییها گفتند که ما این مسائل را از طریق اقتصادی حل میکنیم که پارسونز هم در این باره گفت این مسائل فقط باید در سطح اجتماعی حل کنید. بهخاطر همین علوم اجتماعی و تمام رشتههای وابسته به آن بهعنوان «اصلاحگر» سروکار آمدند.
این استاد دانشگاه ضمن بیان این مطلب که ظهور چنین پدیدههایی از منظر اجتماعی طبیعی است، دلیل این موضوع را رشد باشدت جامعه دانست و توضیح داد: جامعه ما، موزائیکی است، به اینمعنا که اگر یک موزائیک از جای خود بلند شود و نتوانیم با سیمان آن را پرکنیم، بعد از مدتی تمام موزائیکها از جای خود تکان خواهند خورد.
عضو هیئت علمی دانشگاه با اشاره به موضوع تنهایی بهعنوان یکی از پدیدههای اجتماعی در عصر حاضر ابراز داشت: در جامعه ممکن است کسی که از نظر سرمایه هم رشد بسیار بالایی داشته باشد هم احساس افسردگی کند و خانهای در روستا را به کاخ خودشان در یک شهر ترجیح میدهند. در شرایطی که جامعه در حال رشد است و بهشدت به جلو میرود یک عده عقب میمانند و عدهای هم جلو میروند که هر دوی این گروه تنها میشوند، اما مردم عادی بهعنوان قشر وسط سعی میکنند در پارکها و در سینماها بههم بپیوندند. کار علوم اجتماعی با تمام رشتههایش مثل مردمشناسی، روانشناسی، جامعهشناسی و … این است که گروهی که عقب هستند وگروهی که جلو رفتند را به متوسط مردم -و نه قشر متوسط- برساند.
فیاض با انتقاد از روانشناسی فردی با بیان اینکه ۸۰ درصد طلاقها بهخاطر عملکرد روانشناسان است تصریح کرد: بعد از اینکه روانشناسان با راهنماییهای خودشان باعث طلاق یک زوج شدند و بنیان یک خانواده را از هم پاشیدند، به آنها قرص تجویز میکنند که افسرده نشوند! آفت جامعه مدرن این است که تنها عمل میکند و نسخه فرد را هم میپیچد و این میشود که فرد بهدنبال خودکشی میرود.
وی با یادآوری نتایج جنگ جهانی اول که هیمنه علم و تکنولوژی و مدرنیسم را در میان جوامع غربی از بین برد بیان داشت: اتفاقاً دورکیم بهخاطر اینکه فرزند خود را از در جنگ جهانی اول از دست داد از غصه مرد. بعد از جنگ جهانی اول تمام نظریههای علوم اجتماعی در حوزه پیشرفت و تکامل فروریخت. خیلی جالب است که با جنگ جهانی اول هم این داستان تمام نشد و موضوع انتقامگیری پیش آمد که خود را در جنگ جهانی دوم نشان داد و باز هم با این جنگ هم تمام نشد و با جنگیدن با کل دنیا تا هماکنون ادامه پیدا کرد، نتیجه این شد که آدمها تنها شدند و این بحران پیش آمد.
این مردمشناس با ابراز تأسف از این مسئله که پیشرفت ما در ایران پیشرفتی نبود که براساس اسلام باشد تأکید کرد: قبل از جنگ وارد بازی سوسیالیستی شدیم و بعد از جنگ در بازی امریکاگرایی وارد شدیم. در اوایل دوره دوم خرداد دچار سوسیالیسم اروپایی و کمی بعدتر به لیبرالیسم دچار شدیم. الان هم که دولت کاملاً لیبرال است.
وی با تأکید بر این نکته که خانواده در یک جامعه اصل است و تمام برنامههای جهانی روی خانواده انجام میشود با ابراز تأسف از اینکه در ایران این موضوع برعکس است به چند نمونه از آن اشاره کرد: مثلاً فیلمهای سینمایی ما بهتمام معنا احمقانه است. الان سینمای همه دنیا بهسمت خانوادهگرایی میرود. اگر پیشرفت ما بر مبنای خانوادهمحوری بود و نه فرداگرایی و جامعهگرایی که خانواده را نابود کردند این اتفاقات رخ نمیداد.
این استاد دانشگاه با بیان این مطلب که جماعتگرایی را اول گاندی شروع کرد و بعد امام خمینی آن را در جامعه ایران پیش گرفت تصریح کرد: تمام ساختار باید به این سمت پیش برود که بنیان خانواده را قوی کند، نه اینکه آن را از بین ببرد.
وی یادآور شد: قبل از اینکه این تنهایی در جامعه ما به این نوع سادیسم و مازوخیسم منتهی شود بهشدت در جوامع غربی شیوع داشته و ادامه هم دارد.
فیاض با اشاره به این نکته که یک نوع غربگرایی در ایران وجود دارد که بسیاری از واقعیات را نشان نمیدهد گفت: نتیجه این غربگرایی، همین تولید تنهایی است. راهکار این مشکل این است که باید برگردیم و حداقل مثل غربیها، غرب را واقعی تحلیل کنیم. کسانی با یک صورتک روشنفکری که اتفاقاً بیسواد هم هستند، شکل زیبایی از غرب به ما نشان دادند و نمیگویند که غرب چه زشتیهایی دارد.
عضو هیئت علمی دانشگاه در پاسخ به این سئوال که آیا اجرای سند ۲۰۳۰ میتوانست جلوی این فجایع را بگیرد تأکید کرد: آموزشی که در غرب جریان دارد هیچوقت به پرورش و بینش منجر نمیشود. کار این آموزش پارهپاره کردن آدمها و جامعه است. یکنوع اباحهگری که اسم آن را آزادی گذاشتند.
وی با مهم توصیفکردن مسائل جنسی با ذکر این نکته بالاخره یا مرد هستیم یا زن توضیح داد: اولین بحث در این باره این است که آیا آموزش جنسی مرسوم در غرب، خودآگاهی و بینش جنسی به افراد میدهد یا خیر؟ این آموزشها، فقط آگاهی جنسی به افراد میدهد. اتفاقاً خودآگاهی بهمعنای درک این تفاوت در جنسیت است.
این استاد دانشگاه با ابراز تعجب از اینکه غربیها دنبال این هستند که تجاوز را یک امر انسانی قلمداد کنند یادآور شد: اینها حتی دنبال این هستند که تجاوز به کودک را هم انسانی قلمداد کنند با این استدلال که این اوج انسانیت و لذتطلبی او بوده که این کار را کرده است!
وی ضمن اشاره به معایب فاجعهبار حاشیهنشینی آن را مختص به شهرها و شهرکهای کشورهای مختلف ندانست و با بیان اینکه الان غرب بهدنبال این است که خود را مرکز قرار دهید و دیگر کشورها را صف و فساد را به آنها صادر کند افزود: همین الان اگر ژاپن بهعنوان یک مدل مطالعاتی قرار بگیرد متوجه خواهید شد که چگونه این فساد را به این کشور صادر کردند یا در کوآلالامپور در منطقهای که بهترین هتلهای دنیا در آن قرار دارد چه وضعیتی حاکم است. ساختار مرکز و پیرامون همهجا وجود دارد و در کشور خودشان هم از همهجا بدتر است و بعد میخواهند همین سیستم را در کشورهای جهانسوم هم صادر کنند.
فیاض با ابراز تأسف از اینکه جریانی که در ایران وجود دارد میخواهد ما را در بازار مالی سرمایهداری وارد کند تصریح کرد: اگر آنها با ما مخالف هستند برای این است که ما نمیخواهیم در بازار سرمایه آنها وارد شویم که هر روز با یک تصمیم در نیویورک زندگی ایرانیها را در یک شب تا صبح نابود کنند، شب بهشدت پولدار و صبح بهشدت فقیر.
این مردمشناس با اشاره به این مطلب که فرهنگ جدید سبب شده فساد در حاشیه شهرها بیشتر شود و این جریان حالا به پارسآباد اردبیل رسیده است تأکید کرد: آموزش، اگر به پرورش منتهی نشود باعث گسست اجتماعی خواهد شد. اینکه روانشناسی و جامعهشناسی را محور قرار دهیم و علومتربیتی و مردمشناسی را پس بزنیم بهنفع این فساد ساختاری حاشیهنشینی است.
رضاخواه در ابتدای گفتوگوی خود در پاسخ به این سئوال که آیا آموزشهای جنسی در جامعه امریکایی برای کنترل موفق بوده یا خیر گفت: در امریکا بهطور معمول از کلاس پنجم ابتدایی شروع به آموزش جنسی میکنند. آناتومی بدن را معرفی میکنند و جنس مخالف کمکم این آگاهی را پیدا میکند که بدنش با بدن جنس مخالف نزدیکتر است و همین آگاهی دادنها و اینکه انسان چگونه بهوجود میآید در سنی که نه پسر و نه دختر غالباً بالغ نشدند ایجاد کنجکاویهایی میکند.
وی ادامه داد: این نحوه آموزش سالها در مدارس امریکا بوده است که با این وجود طبق آمارهایی که میدهند ۵۸ درصد دانشآموزان تحت آزار جنسی قرار دارند و ۲۵ درصد هم تحت تجاوز جنسی قرار گرفتند. آمارها نشان میدهد با همین آموزشی که در مدارس امریکا انجام میشود، از هر ۵ دختر یک دختر گزارش داده که تحت تجاوز جنسی قرار گرفته است.
این استاد دانشگاه با طرح این سئوال که آیا آموزش در امریکا کمکی به حل این مسئله کرده است یا خیر تأکید کرد: وضع قوانین منع کننده نشان میدهد آموزش جنسی در غرب مانع تجاوز یا آزار جنسی نشده است. جالب است بدانید قوانینی که الان در امریکا وضع میشود برای این است که از وقوع عمل جنسی برخلاف رضایت طرفین جلوگیری کند.
رضاخواه در پایان بحث خود با بیان این مطلب که اگر آموزش جنسی در مدارس ایران اتفاق بیفتد، احتمالاً چندسال دیگر سر این بحث میکنیم که این آموزشها افاقه نکرده است اضافه کرد: این موضوعها در گستره اعتقادات ما نیست. همچنین یادآوری این نکته مهم است که در گستره هنجارهایی که در غرب بخصوص در امریکا تعریف میشود آموزش مسائل جنسی باعث جلوگیری از تجاوز جنسی نشده است.
در ادامه فیاض در پاسخ به این سئوال که آیا آموزش مفاهیم دینی همچون محرم و نامحرم میتواند ما بهازای اسلامی آموزشجنسی از نوع غربی آن قرار بگیرد توضیح داد: اگر مبنا را فرد و جامعه نگیریم و خانواده بگیریم کار درست میشود. خانواده براساس عاطفه شکل میگیرد و اگر الان ازدواج نیست بهخاطر این است که عاطفه از بین رفته است. با آموزشهای جنسی اولین تلقی از جنس مخالف، تلقی جنسی میشود. اگر آموزش ما بهجای فردمحوری و جامعهمحوری بهسمت خانوادهمحوری برود آنموقع بینش هم با آن میآید.
وی در بخش پایانی این برنامه در باره نقش رسانه در تنهایی افراد یک جامعه با ابراز تأسف از اینکه رسانه باعث از بین بردن ارتباطات انسانی شده است لزوم آموزش استفاده از شبکههای اجتماعی را امری مهم تلقی کرد و توضیح داد: تمام تئوریها بهدنبال این است که موبایل خرید و فروش شود و یک فرد اگر نتواند موبایل بهروزتری خریداری کند دچار افسردگی میشود. یعنی اگر موبایل قرار بود برای توسعه ارتباطات اجتماعی بهکارگیری شود برعکس باعث ضد کارکرد خودش شده است.
رجانیوز