انفجار اطلاعات – مقاله ای بسیار خواندنی به قلم شهید مرتضی آوینی
ما شهروندان مطیعی برای این دهکده ی جهانی نیستیم شهروند مطیع کسی است که وجود فردی اش مستهیل در جامعه ای است که در اطراف او وجود دارد، اعتراضی ندارد استدلال های رسمی را می پذیرد و در صدق گفتار سیاست مداران تردید روا نمی دارد تا آنجا تسلیم قوانین محلی است که عدالت را نه قبله ی قانون بلکه تابع آن می بیند، به آنچه فرا می خوانندش روی می آورد و از آنچه باز می دارندش پرهیز می کند. دروازه های گوش و چشم و عقلش برای پیام های پروپاگاندا باز است و مثلا در ایران خودمان وقتی میشنود که بانک فلان بانک شماست باور می کند و پولش را در بانکی انبار می کند که جایزه ی بیشتری میدهد.
ناگهان میلیون ها نفر از مردم از خانه ها بیرون ریختند و فارغ از ملاحظات و معادلات غریزی مربوط به حفظ حیات سینه در برابر گلوله ها سپر کردند و ارتشی هم که میلیارد ها دلار خرج آن شده بود به انفعالی گرفتار آمد که که چاقو در برابر دسته ی خویش دارد چاقو دسته اش را نمی برد ، مردم چه می خواستند، عجیب اینجاست مردم چیزی می خواستند که هرگز باعقل حاکم بر دنیای جدید جور در نمی آمد،حکومت اسلامی، نمونه ای هم که برای این حکومت سراغ داشتند به ۱۳ قرن پیش باز می گشت، مردم ایران این پیام را از کدام رادیو و تلویزیون ، فیلم و یا تئاتری گرفته بودند، این پرسشی بود که غرب نمی توانست به آن جواب گوید.
مهم نیست که غرب این نوع حرکت های اجتماعی را چه می نامد بنیاد گرایی ، ارتجاع ویا هر چیز دیگر مهم این است که این واقعه نشان داد که حصار های اطلاعاتی قابل اعتماد نیستند و واقعه ای نظیر این باز هم در هر نقطه ای از جهان می تواند روی دهد.
دهکده ی جهانی واقعیت پیدا کرده است چه بخواهیم و چه نخواهیم ماهواره ها مرز های جغرافیایی را انکار کرده اند، این همان دهکده ای است که گرگوارسانسا در آن چشم باز کرده است این همان دهکده ای است که مردمانش صورت مسخ شده ی کرگدن های اوجن یونسکو را پذیرفته اند همان دهکده ای که مردمانش در انتظار گوداو هستند این همان دهکده ای است که در آن مردمان را به یک صورت واحد غالب می زنند وهیچ کس نمی تواند از قبول مقتضیات تمدن تکنولوژیک سرباز زند این همان دهکده ایست که بر سر انسانهایش آنتن هایی روییده که یکصد و پنجاه کانال ماهواره هارا مستقیما دریافت می کند این همان دهکده ایست که در آن ربات ها عاشق یکدیگر می شوند همان دهکده ای که در آن گوسفند هایی با سر انسان و انسانهایی با سر خوک به دنیا می آیند، اما عجیب اینجاست که باز هم اینجا همان دهکده ای است که در زیر آسمانش بسیجیان رمل های فکه زیسته اند همان دهکده ی جهانی که در نیمه شب هایش ماه هم بر کازینو های لاس وگاس تابیده و هم بر حسینیه ی دوکوهه و گور هایی که در آن بسیجیان از خف خدا و عشق به او می گریستند،
دنیای عجیبی است…نه؟!
اما چنین نیست، غرب ذاتی پارادوکسیکال دارد و این پارادوکس های پایانه ای سرنوشت محتومی هستند که تمدن امروز به سوی آن راه می برده است انفجار اطلاعات از همین ترمینال هایی است که تناقض نهفته در باطن تمدن امروز را آشکار خواهد کرد.
وقتی حصار های امنیتی فرو بریزد مردم جهان خواهند دید که این دژ ظاهرا مستحکم بنیان هایی بسیار پوسیده دارد که به تلنگری فرو خواهد ریخت، قدرت غرب قدرتی بنیان گرفته بر پایه ی جهل است و آگاهی های جمعی که انقلاب زا هستند به یکباره روی می آورند، همچون انفجار نور.
Related Images:
بازدیدها: 73