عرق به وطن و علاقه و بعضا تعصب به وطن امری است که نه تنها در ایرانی ها بلکه در اکثر مردم جهان وجود دارد. به نظر می رسد این امر غریزی است و از بدو تولد در افراد نهادینه شده است. اما این علاقه در ایرانی ها بیش از مردم کشورهای دیگر نهادینه شده است. ایستادگی و جان فشانی های آنها از مرد جوان و پیر گرفته تا زن های جوان و پیر در برهه های مختلف تاریخی و مخصوصا در هشت سال دوران جنگ تحمیلی، آن هم به دلیل حفظ خاک و ناموس و اعتقاداتشان، می توان عینی ترین دلیلی باشد که ادعای بالا را به اثبات برساند.
بعدها همین جوانان و پیرها الگو شدند، شدند الگوی مقاومت و استقامت. اما این پایان الگوهای کشور بزرگ جمهوری اسلامی ایران نبود و با پیشرفت و نبوغ مردم در مسائل مختلف در بخش های دیگر هم الگوسازی شد و هم پیشرفت. البته این پیشرفت ها و الگوسازی ها با فرهنگ سازی الگوی ایرانی اسلامی و تقویت آن می توانست با جامعه ملموس تر شود.
بازی در ایران تفکر در خارج
با گذشت زمان و پیشرفت در بخشهای مختلف کشور، بخش سینمایی کشور هم به پیشرفتهایی رسید، اما عملاً بخش حاشیهای سینما بر متن اصلی آن چیره شد و بازیگران بیشتر به فکر کیفیت حاشیه آن شدند تا کیفیت تولیدات سینمایی. این مسیر اخیراً با سرعت بیشتری ادامه یافت آنهم با تقلید از مدلهای غربی و آمریکایی.
سینمای اروپا و آمریکا اگرچه شاید در کیفیت و تخصص روزگار نسبتاً خوبی را سپری کنند اما قطعاً از نظر اعتقادی و فرهنگی، حالوروز خوشی ندارند و اگر هم داشتند بههیچعنوان فرهنگ ایرانی و اعتقاد آن هیچ سنخیتی با آن نمیتوانست داشته باشد. اما متأسفانه این روزها شاهد هستیم که برخی بازیگران در سینمای کشور حضور دارند و به ایفای نقش میپردازند اما فکر و مدل زندگیشان در آنسوی مرزها سپری میشود و به دور از فرهنگ ناب ایرانی بهطرف فرهنگ غربی و آمریکایی غش کرده است.
این در حالی است که با تأملی هرچند کوتاه، در زندگی برخی از بازیگران هالیوود و بالیوود و دیگر سینماهای مشهور جهان، اصلاً شرایط مشابه بازیگران ایرانی مشاهده نمی شود. از طرف دیگر هر کشور و هر جامعه ای قوانینی دارد که افراد با قبول آن قوانین می توانند در آن کشور به امورات شهروندی خود بپردازند. برای مثال بازیگری که در ایران به ایفای نقش می پردازد باید قوانین سینمایی آن را بپذیرد اما برعکس این روند شاهد هستیم که بازیگران نه تنها قوانین اسلامی سینما را رعایت نمی کنند حتی به فرهنگ ناب ایرانی هم بی توجه هستند. این امر در سفرهای وقت بیوقتشان به خارج از کشور کاملاً مشهود است.
بازیگرانی که فقط در ظاهر بازیگرند
فرهنگ نیوز نوشت: هنر سینما و بازیگران آن همواره برای اغلب افراد جامعه و مخصوصا قشر جوان آن، جذاب بوده است و هر کشوری می کوشد با توجه به اینکه این بازیگران می توانند الگوی مناسبی برای افراد باشند، از آنها الگویی بسازد که به فرهنگ و تمدن و اعتقادات آن کشور نزدیک باشد و در این زمینه اصطلاحا فرهنگ سازی هم صورت می گیرد. اما بنای این امر در کشور ما بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی ایران به خوبی صورت نگرفت.
سینمای کشور به جای پیشرفت کیفی تولید به سمت حاشیه و مدل و تیپ بازیگران حرکت کرد، که در آن نه خبری از الگوی اسلامی است و نه ایرانی که ظهور و بروز چنین الگوهایی در کشور می تواند، منجر به آسیب های جدی فرهنگی و اجتماعی در جامعه بشود. این امر در جمع های خودمانی بازیگران به اصلاح روشنفکر کشورمان هم مشهود است، جمع ها و نشست هایی که فرهنگ ایرانی اسلامی کشور را مورد هجمه خود قرار می دهد.
از طرفی دیگر حضور بازیگران آن هم با ظاهری زننده و دور از شان جامعه ایرانی، در کشورهای مختلف آن هم به بهانه جشنواره درباره فیلم های مختلف می تواند آسیب های جدی تری بر پیکره فرهنگ جامعه ایران اسلامی وار کند.اما همه نگرانی ها مختص ظاهر نمی شود چرا که اخیرا تصاویری از برخی بازیگران منتشر شده است که به نظر می رسد علاوه بر ظاهر زننده رفتارهای زشت و ناپسندی هم از خود به جا می گذارند.
تبعه خارجی رویای جدید برخی از بازیگران سینما
این روزها هم سینما و اخبار آن جسته و گریخته، تحت تاثیر خبر به دنیا آمدن فرزند مهناز افشار، بازیگر مشهور ایرانی آن هم در آمریکا، قرار گرفته است. خبری که با توجه به اینکه این بازیگر می تواند الگوی قشر جوان کشور باشد، می تواند مورد توجه قرار گیرد. قبلا هم اخباری مبنی بر مهاجرت وی به همراه همسرش، به آمریکا به گوش می رسید اما در نهایت این اتفاق نیفتاد اما اخیرا حضور افشار و همسرش در آمریکا به منظور به دنیا آمدن فرزندشان در این کشور، می تواند انتقاداتی را روانه بازیگری کند که می تواند با چنین تصمیماتی با الگوی مناسب بودن برای جوانان این مرزو بوم فاصله بگیرد.
البته این تصمیم از سوی بازیگران سابقه هم دارد و پیش از این، شیلا خداداد بازیگر سینما و تلوزیون کشور برای به دنیا آمدن فرزندش وطن را ترک کرد تا تبعه فرزندش فقط ایرانی نباشد. همانطور که اشاره شد، عشق به وطن در هر فردی و با هر تفکری انقدر می تواند نهادینه شود که گمان کرد این امر غریزی است اما متاسفانه این امر در الگوهای سینمایی جوانان مشاهده نمی شود. به نظر می رسد که این روند با توجه به اقدام این بازیگران در کشور طرفدارانی پیدا کند و حتی افراد عادی هم در تلاش باشند تا این حرکت بازیگران را تکرار کنند.از طرفی دیگر انتخاب اسم هایی برای فرزندان که از آن نه بویی از الگوی اسلامی استشمام می شود و نه ایرانی، در کشور در حال فراگیر شدن است که یکی از علت های آن هم بازیگرانی هستند که برای جوانان وطن الگو شده اند و عملا جوانان هم در حال پیروی از آنها هستند.(۱)
بازیگرانی که الگو نشده، ناهنجار می شوند
اما نکته قابل تامل در باب این مسئله این است که واقعا برای خودسازی و تقویت روحیه فرهنگی و اعتقادی ایرانی بازیگرانی که می توانند یک الگو برای مردم و مخصوصا قشر جوان محسوب شوند، چه اقداماتی صورت گرفته است. بحث فرهنگ سازی که شعار روزمره همه مسئولین در برابر مشکلات است کار یک روز و دو روز و یک ماه و یک سال نیست که با گفتن و اقدامات سطحی به نتیجه برسد، چرا که تجربه ثابت کرده است این اتفاق با یک برنامه ریزی منسجم و منظم در دراز مدت ممکن است.
در این زمینه کشور، تجارب ارزنده ای هم دارد. در سال های نه چندان دور راهنمایی و رانندگی با یک برنامه چند ساله این فرهنگ را در مردم نهادینه کرد که هنگام سوار شدن بر خودروی خود و یا هر خودرویی، کمربند ایمنی را بلافاصله ببندند. حال برای فرهنگ سازی در سینمای کشور که واقعا این روزها برای رهایی از زشتی ها و پلشتی ها از نان شب هم برایش واجب تر است، باید تصمیماتی اتخاد شود تا الگوهایی که از آنها نه خبری از اسلام است و نه خبری از فرهنگ ناب ایرانی به فرهنگ خانواده های ایرانی و فرزندان آنها حمله ور نشوند و به آنها آسیبی وارد نکند.
بهبود تولید و کیفیت فیلم ها چه از نظر محتوایی و چه از نظر کیفیت بازیگر می تواند اقدام عملی مناسب باشد اما این امر هم به صورت شعاری و کلیشه ای غیر ممکن است. استفاده از همه تجارب و عقاید و سلیقه ای که در سینما وجود دارد می تواند راهگشا باشد اما عقاید نباید بر قوانین برتری داشته باشد. اما شاهدیم که در کشور و در میان بازیگران اغلب سلایق و خواست بازیگران به قوانین خصوصی سینما و حتی با قوانین عمومی کشور هم منطبق و سازگار نیست.
پی نوشت:
(۱) از قوانین تابعیت و گذرنامه: در آمریکا و کانادا ==> تابعیت به طور عمده بر سیستم خاک مبتنی است. ( سیستم خون شرایط و قوانین خاص خود را دارد)
منبع : جام نیوز