مجله نودیها : در چند هفته گذشته سامانه مردمی فارس من میزبان کمپین های مختلفی با موضوع اعتراض به بدحجابی بود. حرف مشترک مردم در این کمپینهای پر امضا گلایه از اوضاع نابسامان بازار عرضه پوشاک بانوان بود. اصلا هر وقت حرف بدحجابی وسط میآید، گلایهها از بازار عرضه مانتوهای نامتعارف به اوج میرسد. ما هم به همین بهانه سری به بورس اصلی فروش مانتو در هفت تیر زدیم.
*وقتی مانتوهای جلوباز آمد
راستش از همان وقتی که پای مانتوهای جلوباز به بازار عرضه پوشاک بانوان باز شد، به موازارت آن بدحجابی هم بیشتر و بیشتر شد.یادتان هست؟ اوایل ورود این مد جدید به بازار از هر ده مانتوی فروشگاه ها سه چهار مدل آن از نوع جلوباز بود، اما حالا که یک ساعتی هست در راسته فروشگاه های مانتوی هفت تیر به ویترین مغازه ها سرک میکشم، از هر ده مانتو، هر ده عدد آن جلوباز است. اصلا مانتوی جلو بسته کیمیا شده و خانم های محجبه هم در جست و جوی این کیمیا در بازار نابسامان عرضه مانتو میچرخند و دست آخر هم مجبور میشوند یکی ازهمین مانتوهای جلوباز را بخرند و یک راست بروند سراغ خیاط تا برایشان جا دکمه بزند و آن را تبدیل به یک مانتوی پوشیده کنند؛تلخ است اما واقعیت دارد.
*اتحادیه پوشاک و کارگروه مد و لباس در خواب زمستانی
چرا کار به اینجا رسید؟ آن روزهایی که مانتوهای جلوباز یکی یکی وارد بازار می شدند اتحادیه پوشاک، کارگروه مد و لباس وزارت ارشاد، نهادهای نظارتی کجای این قصه بودند؟ اعتراض به وضعیت پوشش بانوان و مانتوهای نامتعارف موجود در بازار در قالب کمپین های مختلف در سامانه مردمی فارس من مطرح شده است. چطور کار به اینجا رسیده که هر چند وقت یک بار، سر و کله یک مدل مانتو از مانتوی شیشه ای تا مانتوهای نازک بدن نما به فروشگاه ها باز می شود، بعد از مدت کوتاهی تبدیل به مد شده و پوشش غالب جامعه می شود و هیچ عزمی هم برای مقابله با این وضعیت وجود ندارد؟! انگارکه همه این نهادها به یک خواب زمستانی عمیق فرو رفته اند و قصد بیدار شدن هم ندارند.
*بازرسان اتحادیه هم کم آورده اند!
همه این سوالات در ذهنم پرسه میزند که وارد یکی از فروشگاه های بزرگ فروش مانتو در خیابان مفتح جنوبی می شوم. دیگر نیازی به توضیح مجدد نیست که از صدر تا ذیل فروشگاه پر از مانتوهای جلو باز است. یک راست می روم سر اصل مطلب، کارت خبرنگاری را روی پیشخوان میگذارم و به صاحب مانتوفروشی میگویم برای پیگیری مطالبه مردم نسبت به وضعیت نامناسب بازار پوشاک بانوان به اینجا آمدم.
صاحب فروشگاه مرد جاافتاده ای است و با یک جمله تا ته ماجرا را میرود و میگوید: «فایده ندارد. راه را اشتباه آمدید.» نگاه متعجب من را که می بیند ادامه میدهد؛ «مانتوی جلوباز یک روی سکه است خانم! اوایل ورود این مد جدید بازرسان اتحادیه، هفته ای نبود که چند مغازه را به خاطر فروش مانتوی جلوباز پلمپ نکنند. ضررش فقط برای ما بود که اجاره های چندین میلیونی میدهیم. یادم میآید وقتی مغازه دارها خبردار میشدند بازرسان اتحادیه وارد راسته شدند، مانتوهای جلوباز را در رگال های پشتی پنهان میکردند و به مانتوهایی که در جلوی دید بود سنجاق میزدند. حالا که انگار مانتوی جلوباز برای مردم هم عادی شده، بازرسان و اتحادیه هم کم آورده اند.»
*یک پیشنهاد خاص به دلسوزان و مسئولان
تاکید میکند اسم و فامیلی اش را در گزارش ننویسیم و کمی بعدتر دلیلش را متوجه می شویم؛ «میگویم راه را اشتباه آمدهاید، چون من و باقی فروشگاه ها، عرضه کننده کالایی هستیم که یک جای دیگر طراحی و تولید و توزیع شده است. شما هم پی کار را از همان جا بگیرید. اصلا چرا راه دور میروید؟ به جای اینکه بیایید سراغ فروشنده های این راسته، یک سر کوچه رضوی هفت تیر بزنید. تولید و پخش عمده مانتوی کل ایران از مراکز این کوچه انجام میشود. باور کنید من خجالت میکشم وقتی به این مرکز میروم. فروشنده ها وضعیت ظاهری زننده ای دارند. مانتوهایی را که تازه مد شده را میپوشند، با آرایش های زننده و رفتار اغواگرانه در این مراکز ظاهر میشوند. از شهرستان های مختلفی برای خرید مانتو به این مرکز عمده میآیند. فروشنده ها در حکم مانکن های سیاری هستند که برای فروش و ترویج پوشش نامتعارف استخدام شده اند. ما فروشنده ها گاهی برای انتخاب مانتوها نیاز داریم که از سلیقه خانم ها استفاده کنیم. خیالتان را راحت کنم. اوضاع مراکز تولید و پخش عمده مانتو کوچه رضوی آنقدر بد است که من هیچ وقت همسرم را با خودم آنجا نمیبرم.»
*پروژه عادی سازی بی حجابی؛ از مزون زیرزمینی و بلاگرهای معروف تا مانکن های خاص
فروشنده این فروشگاه حرف های تازهای برای گفتن دارد. گرم صحبت شدیم که یکی دیگر از کاسبان به نام راسته هم به جمع ما اضافه می شود. دیالوگ های ما از اوضاع بد مراکز تولید و پخش عمده مانتو و مانکن های سیاری که اسم فروشنده را یدک می کشد به سرنخ های جدیدی می رسد که نتیجه آن وضعیت فعلی بازار مانتو هست. صابون پلمپ فروشگاه چند باری به تن مهربانی؛ مصاحبه شونده دوم خورده و وقتی متوجه کمپین های فارس من و دلیل حضور ما می شود یک پرده دیگر رو میکند و میگوید: «میدانید مدجدید مانتو را چه کسانی وارد بازار میکنند؟ شما چرا سراغ آنها نمیروید و یک گزارش ازشان تهیه نمیکنید؟ هر مانتوی جدیدی که قرار است مد شود توسط مزون های زیرزمینی با قیمت های خیلی بالا تولید میشود. عرضه آن به چه شکلی است؟ تبلیغات، اینستاگرام، بلاگرهای معروف، مانکنهای خیابانی.
ترفندی برای تغییر بازار عرضه و تقاضا
پول می دهند به دخترانی که ظاهری زیبا و قد بلند دارند که مانتوهای جدید را تنشان کنند، هزارجور آرا ویرا کنند و در خیابان و پاساژهای لاکچری رژه بروند، این راهکار ترویج مد دو هدف دارد. اول ورود نامحسوس مانتوی جدید به بازار تقاضا و دوم ترویج بی حجابی. بلاگرها هم که جای خودشان را دارند و یک پای ترویج سبک زندگی غربی و مصرف گرایی و بی بند و باری در فضای مجازی هستند. با این اوصاف خنده دار نیست که هر چند وقت یک بار به فروشگاه عرضه مانتو می آیید و خنده دار نیست که بازرس اتحادیه مغازه ما را پلمپ میکند؟ ما کجای این ماجرا هستیم؟ پای فروشنده وقتی به این مهلکه باز میشود که با همه ترفندهایی که به شما گفتیم بازار عرضه و تقاضا تغییر میکند. الان مانتوی جلو بسته در بازار نیست. اگر هم باشد، من برای فروش چنین مانتویی متقاضی خرید ندارم.»
به نظر می رسد اتحادیه پوشاک هم عزم جدی در ریشه یابی ورود مانتوهای نامتعارف به بازار ندارد و وقتی وارد میدان میشود که کار از کار گذشته است و در چنین شرایطی کنترل بازار فروش این نوع مانتوها غیرممکن به نظر میرسد. بهتر نیست مسئولان مربوطه تا پای یک مد جدید و نامتعارف دیگر به بازار عرضه و تقاضای مانتو باز نشده فکری برای ساماندهی این وضعیت کنند؟
فارس