مجله نودیها : نزدیک به ۲ هفته از انتخابات ۱۴۰۰ میگذرد. انتخاباتی که رد صلاحیت های شورای نگهبان هم صدای اصولگرایان را درآورد و هم اصلاح طلبان؛ مشارکت مردم در این انتخابات پایین ترین مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری پس از انقلاب و ۴ میلیون آرای باطلهی آن قابل تأمل بوده و هست!
اما در حالی که خاتمی رئیس دولت اصلاحات و ۱۶ حزب اصلاحطلبِ دیگر در انتخابات اخیر از عبدالناصر همتی حمایت کردند و «ائتلاف جمهور» نیز در انتخابات شورای شهر مورد حمایت آنها بود، همتی با ۲/۴ میلیون رأی کمتر از آرای باطله را کسب کرد و نفر اول ائتلاف «جمهور» هم در تهران ۳۲ هزار رأی به دست آورد تا این ادعای سران اصلاحطلبان که طی چندسال اخیر مدعی بودند اگر چوب خشک را هم در مقابل اصولگرایان قرار دهند، قطعا رأی خواهند آورد و پیروز میدان می شوند.
آینده جبهه اصلاحات
بدون شک این انتخابات، شکست سنگینی را به جبهه اصلاحات وارد کرد. تحلیلگران سیاسی ۳ احتمال پساانتخاباتی را برای اصلاح طلبان در نظر گرفتهاند:
نخست، سران اصلاح طلب در سطوح بالایی نظام یعنی سطوح تصمیمگیری و تصمیمسازی بشدت نیاز به یک پوستاندازی سیاسی دارند و افرادی که بیش از ۲ دهه لیدری جریان را داشتند باید جای خود را به نخبگان جوانتر خود بدهند.
دوم، آن دسته از شخصیت های سیاسی اصلاح طلب که وارد کارزار انتخابات شدند و با وجود حمایت احزابی همچون ندای ایرانیان، کارگزاران سازندگی و… از همتی و همچنین حمایت لحظه آخر خاتمی از وی، تنها کمتر از ۳ میلیون رأی برایشان به ارمغان آورد که این خود نشان از پایان عمر سیاسی آنهاست.
سوم، این انتخابات نشان داد که نخبگان جوان اصلاح طلب از سیاست ورزی عقلانی به دور بودند. مثالشان این است که مدیران مسئول رسانههای اصلاحطلب با سیدابراهیم رئیسی سه روز مانده به انتخابات است؛ دیداری که با انتقادات گستردهی بدنه اجتماعی اصلاحطلبان روبرو شد.
اصلاحطلبانِ آنارشیست و انشعاب در کارگزارانیها
حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی و از حامیان حضور در انتخابات ۱۴۰۰ اخیراً در مصاحبه با سایت اعتمادآنلاین با کنایه به “اصلاحطلبان تحریمی” و جبهه اصلاحات که دست به تحریم خاموش انتخابات زدهاند، گفت: «اصلاح طلبی منهای انتخابات که راهبردی نمیتواند داشته باشد. راهبرد اصلاح طلبان باید همیشه انتخابات باشد و راهی غیر از این ندارد و اگر بخواهد از این خارج شود و به اعتراضات اجتماعی کف خیابان چشم بدوزد که دیگر اصلاح طلبی نیست و معنی و مفهوم دیگری دارد.»
مرعشی همچنین درخصوص اظهارات اخیر حجاریان درباره مرگ اصلاحات صندوقمحور درپی شکست در انتخابات تأکید کرد: «اصلاحطلبی نمیمیرد ممکن است افراد جابه جا شوند.»
این سخنان سخنگوی حزب کارگزاران نشان داد که هسته سخت اصلاحات وارد تحرکات خطرناکی شده و جریان حامی آن به جای اینکه مبارزه سیاسی خود را از طریق صندوق های رأی ادامه دهند، گویا قرار است برای پیروزی سیاسی وارد کف خیابان شده و با اعتراضات تخریبی به نتیجه مطلوب خود دست یابند.
قتل اصلاحات به دست بهزاد نبوی!
مرعشی که از انشعاب حزب کارگزاران و از عدم همراهی با ائتلاف تحریمی سخن به میان آورد، نشان داد که عمق اختلافات در جبهه اصلاحات با شیب تندی حالت صعودی به خود گرفته است.
اگرچه اصلاحطلبانی که در جریان انتخابات ریاستجمهوری با یکدیگر اختلاف نظر اساسی داشتند، دایره اختلافاتشان به پساانتخابات کشیده شد و این انتخابات شرایط را به گونهای رقم زد که اگر در گذشته صرفا بر سر چگونگی ورود به انتخابات با یکدیگر چالش داشتند، حالا بهدنبال مقصر وضع موجود و شکست خود هستند.
روزنامه «شرق» درخصوص وضعیت پساانتخاباتی اصلاح طلبان نوشت: ««اصلاحات صندوقمحور مُرد؛ اما قبل از تدفین شکوهمند باید به اتاق تشریح برده شود تا علت مرگ روشن شود. آیا مرگ بهعلت کهولت سن بوده است یا میتوان ردپای قاتل یا قاتلانی را پیدا کرد؟». موضع حجاریان بهشدت تند است و به نظر میرسد که او نیز از نتیجه بهدستآمده ناراضی است؛ اما مشخص نیست منظور از قاتل یا قاتلان کیست؟ به تعبیر دیگر سعید حجاریان مقصر وضعیت کنونی اصلاحطلبان را چه افرادی میداند؟ یا حتی آیا میتوان گفت که منظور او شیوه بررسی صلاحیتها بوده است؟
این پرسشی است که سیدحسین مرعشی در گفتوگو با «جماران» به آن پاسخ داده و گفته که منظور او بهزاد نبوی است. مرعشی در واکنش به موضع اخیر حجاریان گفته است: «اصلاحطلبی نمیمیرد. ممکن است افراد جابهجا شوند. الان بهزاد نبوی از کارگزاران جلوتر است». او در پاسخ به این پرسش که یعنی باید بهزاد نبوی را مقصر دانست، گفته که «مقصودش (حجاریان) بهزاد نبوی است».
پایان حیات سیاسی اصلاحطلبان نزدیک است؟
ریزش رأی اصلاح طلبان بین آحاد جامعه در انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا برخلاف انتخابات ریاست جمهوری دلیلش نظارت شورای نگهبان نبود، «ناسا» یا همان نهاد اجماعساز اصلاح طلبان برای شهر تهران لیست «جمهور» اعلام کرد و رئیس دولت اصلاحات نیز پای آن لیست را امضا کرد و نوشت به این لیست رأی میدهد. اما «تَکرار»های گذشته دیگر اعتبارش نزد مردم از دست داده بود.
اما پس شکست پیاپی اصلاح طلبان در انتخابات، آیا این جریان به پایان حیات سیاسی خود رسیده است؟ آیا جریان اصلاح طلبی را باید حذف شده از سپهر سیاسی ایران تصور کرد؟ بدون شک هیچ جریان سیاسی در ایران از چنین اتفاقی استقبال نخواهد کرد، چرا که تکثرگرایی و تضارب آرا یک اصل پذیرفته شده نظامهای مردم سالاری است و با این اتفاق ما با یک نظام تک حزبی و تک ساختی مواجه خواهیم شد که از درون تهی میشود.
گزارش از یاسین قاسمی
خبرنامه دانشجویان ایران