سایت نودیها: یکم بهمن ماه ۱۳۹۲ بود که این جملات در سایت اطلاع رسانی حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی قرار گرفت: “هاشمی رفسنجانی رئیس می شود و سیدحسن خمینی نایب رئیس! روحانی هم می آید تا برگ برنده هاشمی در انتخابات خبرگان باشد! هاشمی می آید تا تمام مخالفین خود را از صحنه سیاسی ایران حذف کند…”
اکنون مشخص شده است که آقای هاشمی از دو سال قبل برای چنین روزی برنامه داشته است وتقریبا پیش بینی های این سیاستمدار ۸۲ ساله محقق شد؛ چراکه او رتبه نخست را در انتخابات مجلس خبرگان رهبری در حوزه تهران کسب کرد و حسن روحانی هم دقیقا در حد “برگ برنده هاشمی” باقی ماند.
اما دلایل موفقیت هاشمی رفسنجانی چه بود؟ و چرا حسن روحانی رتبه سوم خبرگان تهران را کسب کرد؟ و سوال مهم دیگر این است که چرا منتقدان اصلی و نامدار هاشمی در این رقابت شکست سنگینی خوردند؟
در پاسخ به این سوالات باید گفت که فضای انتخاباتی تهران در انتخابات مجلس خبرگان رهبری تا حد زیادی تحت تاثیر رسانه های نوین و شبکه های ارتباطی مجازی بود. به عبارت دیگر بسیاری از شهروندان تهرانی ترجیح دادند به جای تحقیق و بررسی درباره کارآمدی، شایستگی و صلاحیت نامزدهای انتخاباتی، مسیر دیگری را در پیش بگیرند. البته این بدان معنا نیست که افراد پیروز فاقد صلاحیت هستند بلکه منظور این است که بسیاری از مردم زمان کافی برای بررسی و تحقیق صرف نکردند بلکه آنها با تشکیل گروه ها و کمپین هایی در شبکه های مجازی، طرفداری قاطع خود را از فردی اعلام کردند که تا چند سال قبل نگاه خوبی به او نداشتند!
تغییر ناگهانی یک چهره
تحلیل اتفاقات و رخدادهای مرتبط با انتخابات خبرگان نشان می دهد که آقای هاشمی به خاطر مدیریت اقتصادی دولت در سال های حساس جنگ دارای محبوبیت هایی در اقشاری از جامعه است و عامل دوم پیروزی وی را باید در طراحی، برنامه ریزی و حرکت های گام به گام او در صفحه شطرنج سیاست دانست. او پس از شکست سنگین در دو انتخابات حساس ۱۳۸۴ و ۱۳۸۸ به محبوبیت اندک خود در جامعه بویژه در قشر جوان پی برد؛ بنابراین شخصیت سیاسی ۸۲ ساله ایران که ماندگاری خود در صحنه سیاسی کشور را مرهون تشخیص های به موقع و هوشمندانه خود از جایگاه شخصی اش می داند، مسیرمتفاوتی را انتخاب نمود.
هاشمی از سه سال قبل با اِعمال تغییرات اساسی در دیدگاه و مواضع قدیمی خود، ناگهان تبدیل به چهره جدیدی در ایران شد؛ هاشمی با عقب نشینی واضح و کامل از مواضع همیشگی خود و با روی آوردن به ادبیات عام پسند، برنامه خود برای جذب آرام و آهسته جوانان را کلید زد.
روحانی در سایه
آقای هاشمی حتی پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ مدعی شد که روحانی را او به ریاست جمهوری رسانده است. فضای سایت اطلاع رسانی و مواضع این چهره سیاسی نیز در دو سال گذشته طوری بوده است که گویا تمام برنامه ها و طرح ها و اقدامات دولت یازدهم با مشورت هاشمی رفسنجانی انجام می شود!
تلاش آقای هاشمی برای القای این موضوع که روحانی و دولتش یک پله پایین تر از هاشمی رفسنجانی قرار دارند و او رئیس واقعی دولت یازدهم است، در نهایت منجر به نتیجه انتخابات خبرگان شد و حسن روحانی دو پله پایین تر از هاشمی ایستاد.
تیر خلاص رفسنجانی به اصولگرایان
نکته مهم دیگری که درباره پیروزی آیت الله هاشمی رفسنجانی و حذف دو نفر از رقبای مهم سیاسی او در انتخابات خبرگان می توان به آن اشاره کرد، تدبیر در مهره چینی و صف آرایی هاشمی برای این رقابت سیاسی بود؛ او شرایط را طوری پیش برد که رقبای اصلی اش با دست خودشان حذف شوند.
هاشمی رفسنجانی فهرستی از نامزدها را برای انتخابات مجلس خبرگان معرفی کرد که هفت نفر از آنها با فهرست اصولگرایان مشترک بودند! در حقیقت آقای هاشمی از رای آوردن خود و حسن روحانی مطمئن بود و با معرفی افراد مشترک، شرایطی را ایجاد کرد که افرادی که خارج از این اسامی قرار دارند، بازی را ببازند. چراکه افرادی که در دو فهرست حضور داشتند، هم آرای طرفداران هاشمی و هم آرای حامیان اصولگرایی را جذب کردند. بنابراین رقبای اصلی هاشمی، آرای کمتری در مقایسه با افراد مشترک به دست آوردند! اینچنین شد که دو نفر از سه نفر ارکان اساسی اصوالگرایان از مجلس خبرگان جا ماندند و فقط یکی از آنها در رتبه شانزدهم باقی ماند و از خطر حذف نجات یافت! یعنی آیت الله جنتی به سختی در رتبه ۱۶ ایستاد و حضرات آیات یزدی و مصباح یزدی حذف شدند.
حال اگر اصولگرایان و رقبای اصلی هاشمی به فکر بقا و پیروزی بودند باید اسامی مشترک را از فهرست خود حذف می کردند یا اینکه سیاست دیگری را در پیش می گرفتند اما آنها با عدم برنامه ریزی صحیح بازی را باخته و به رقیب واگذار کردند.
تبیان
Related Images:
Visits: 13
