روسیه و چین برای فروپاشی امپراتوری آنگلوساکسون

اشتراک گذاری :

 «پتر اوکوپوف» کارشناس روس در مسائل بین‌الملل در مصاحبه اختصاصی با روزنامه «وزگلاد» یادآور شد که روسیه و چین با ایجاد ارتباط استراتژیک درصددند شالوده روابط خود را بیش‌ازپیش محکم کنند.

به گفته وی رزمایش دریایی مشترک چین و روسیه، ادامه اقدام نمادین مشارکت رژه نظامی چین در میدان سرخ مسکو است. مسکو و پکن متحدان نظامی نیستند، بلکه شریک هستند. این سطح از روابط، نه‌تنها مانع اجرای دیگر تعهدات دو کشور نمی‌شود، بلکه امکان مهار آنگلوساکسون‌ها را برای مسکو و پکن فراهم می‌کند. سال گذشته نیز نیروی دریایی چین و روسیه رزمایش مشترک خود را با حضور ولادیمیر پوتین و شی جین پینگ در دریای مدیترانه برگزار کردند.

اوکوپوف افزود: «رزمایش کنونی به مناسبت سالگرد پیروزی با بازدید از سه کشتی جنگی چین در شهر بندری نوروسیسک در جنوب روسیه آغازشده است و در ماه اوت سال جاری (۲۰۱۵) نیز در دریای ژاپن به مناسبت هفتادمین سالگرد پیروزی مقاومت چین در برابر تجاوزهای ژاپن برگزار خواهد شد. ازآنجاکه چین به دریای ژاپن دسترسی ندارد، این رزمایش هشداری برای آمریکا و ژاپن است، چراکه هدف اصلی سیاست خارجی ایالات‌متحده در سال‌های آتی، مهار هرگونه فعالیت چین به‌ویژه فعالیت نظامی در منطقه اقیانوس آرام است.

درواقع آمریکایی‌ها قصد دارند از جزایر بحث‌برانگیز دریای جنوبی چین و دریای شرق چینی، ابزاری برای فشار به پکن ایجاد کنند. جان کری (وزیر خارجه آمریکا) در هفته گذشته در پکن از چین خواست که اقدامات لازم را برای کاهش تنش در دریای جنوبی چین انجام دهد؛ چین در پاسخ به اظهارت وزیر امور خارجه آمریکا، قاطعیت خود را در حفاظت از حاکمیت ملی و تمامیت ارضی خود اعلام کرد و تذکرهای آمریکا را “ریاکاری آشکار” خواند».

تحلیل‌گر روس در ادامه می‌گوید: «درواقع جزایر چین، فقط شکل مظهر منازعات چین و آمریکا است. باوجود همه ادعاهای آمریکا، چین اذعان دارد که منافع مشترک واشنگتن و پکن بیشتر از اختلافات آن‌ها است و از واشنگتن می‌خواهد با کنار گذاشتن مسائل بحث‌برانگیز، درزمینه‌های مشترک طبق اصل احترام متقابل رفتار کند، اما این بدین معنی نیست که چین از سیاست آمریکا مبنی بر مهار پکن چشم‌پوشی می‌کند. ماهیت استراتژی چین در امور بین‌الملل، تضعیف تدریجی امپراتوری جهانی آنگلوساکسون‌ها از طریق فشار اقتصادی، تجاری و مالی در نقاط کلیدی جهان است.

چینی‌ها معتقدند واشنگتن درروند مهار پکن اشتباهات جدیدی مرتکب خواهد شد و آن‌ها از این اشتباهات به نفع خود استفاده خواهند کرد. علاوه بر این، تعامل با روسیه عنصری مهم در پیشبرد استراتژی چین است، چراکه دو کشور به دلیل تقارن اهداف استراتژیک در امور جهان، علاقه‌مند به تغییر نظم جهانی موجود یعنی از بین بردن هژمونی آنگلوساکسون‌ها، هم در برنامه‌های نظامی و هم در برنامه‌های اقتصادی و ایدئولوژیک هستند؛ اما دو کشور نمی‌خواهند موضوع “غروب جهان به شیوه آمریکایی” را قبل از موعد مقرر مطرح کنند. به همین دلیل شی جین پینگ (رئیس‌جمهور چین) در آستانه روز پیروزی روسیه بر آلمان نازی در مسکو اذعان کرد که اتحاد چین و روسیه به‌منزله خصومت علیه کشور و یا ملت خاصی نیست، بلکه دو همسایه به‌منظور جلوگیری از تکرار تراژدی جنگ و ایجاد نظم نوین و ثبات بین‌المللی و همچنین امنیت در منطقه و در کل جهان به یکدیگر کمک خواهند کرد».

کارشناس برجسته روس افزود: «ایالات‌متحده آمریکا و بریتانیا از خطرات اتحاد چین و روسیه هم برای هوشیار کردن متحدان و هم برای پیشبرد مقاصد تبلیغاتی خود استفاده می‌کنند. بسیاری از تحلیل‌گران غرب و آمریکا خود را این‌گونه تسکین می‌دهند که هدف ولادیمیر پوتین و شی جین پینگ از ایجاد اتحاد این است که هریک می‌خواهد به آمریکا نزدیک‌تر شود، چراکه روسیه و چین تناقضات زیادی با یکدیگر دارند و روسیه می‌ترسد در موقعیتی پایین‌تر از چین قرار بگیرد.

این در حالی است که ایالات‌متحده آمریکایی‌ها هیچ‌گونه استراتژی در قبال اتحاد چین و روسیه طرح‌ریزی نکرده‌اند، زیرا آن را غیرواقعی می‌دانستند. ازاین‌رو، گسستن و تضعیف اتحاد مسکو و پکن، به اولویت اول سیاست خارجی واشنگتن تبدیل‌شده است. بنابراین از هرگونه ابزار سیاسی برای شکست اتحاد دو کشور استفاده خواهد کرد، اما اقدامات واشنگتن بی‌تأثیر است، زیرا کاخ سفید که در محاصره اقتصادی روسیه ناتوان بود، به‌طورقطع قادر به مهار چین نیز نخواهد بود و اکنون‌که چین و روسیه باهم متحد شدند، به بن‌بست خواهد رسید. گفتنی است که واشنگتن می‌توانست از تاکتیک ارعاب جوامع بین‌الملل از “اتحاد مرگبار” خرس و اژدها استفاده کند، اما این اقدام به‌منزله گذر به جنگ آشکار با چین است که آمریکا به‌شدت از آن اجتناب می‌کند».

از دیدگاه اوکوپوف، اتحاد روسیه و چین در راستای منافع استراتژیک دو کشور شکل‌گرفته است، چراکه دو طرف از یک‌سو همکاری اقتصادی خود را گسترش می‌دهند و از دیگر سو، به حفظ توازن قدرت در جهان کمک می‌کنند. به گفته وی اتحاد چین-روسیه مانند اتحاد آمریکا-ژاپن نیست، زیرا پکن و مسکو مانند دو خط موازی عمل می‌کنند، اما در اتحاد آمریکا-ژاپن، نقش اصلی را واشنگتن اجرا می‌کند و توکیو تابع سیاست‌های اتخاذشده کاخ سفید است. درواقع چین و روسیه در تقویت روابط دوجانبه دارای منافع مشترک هستند و دو کشور ضمن حفظ منافع ملی خود، اهداف مشترک را نیز مدنظر دارند؛ به‌عنوان‌مثال اگر اروپا تحت‌فشار آمریکا تصمیم به قطع ارتباط با روسیه گیرد، چین برنامه‌های اقتصادی خود را در اروپا رها نمی‌کند. از دیگر سو، روسیه حتی در صورت رویارویی چین با ژاپن، همکاری خود را با ژاپن قطع نخواهد کرد. چنین سیاستی در درازمدت برای هر دو کشور سودآور است، زیرا روسیه و چین با تضعیف ایالات‌متحده آمریکا، امپراتوری آنگلوساکسون‌ها را در هم می‌ریزند و حضور واشنگتن را در جهان کم‌رنگ می‌کنند.

منبع : فارس

برای امتیاز دادن به این مطلب اینجا کلیک کن
[کل آراء: 0 میانگین: 0]

Related Images:

Visits: 12

مرتضی - مدیر اصلی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Next Post

راوی کتاب «دا»:چرا رهبری باید خون دل بخورند و بگویند اجازه بازرسی نمی دهند؟ این است تدبیر و امید!؟

ی مه 24 , 2015
سیده زهرا حسینی بیش از آنکه به نامش شناخته شده باشد، به کتابی که آنرا روایت کرده است مشهور است، و بیش از آنکه او را به بانو حسینی بشناسند، به «راوی کتاب دا» می‎شناسند. به گزارش رجانیوز، روای کتاب دا همزمان با سالروز پیروزی خرمشهر، در همایش تجلیل از […]

شاید این مطالب را دوست داشته باشی

نودیها

مجله سرگرمی نودیها

ما سعی کردیم با دیگر مجله های موجود در اینترنت کمی متفاوت باشیم اینجا اگر جستجو کنید مطالب متنوع بسیاری خواهید یافت. بیش از 16000 مطلب ...