داستان شاگرد و استاد! – دریاباش

اشتراک گذاری :

خنده و سرگرمی

روزی شاگرد از استاد خواست که بهش یه درس به یاد موندنی بده.
استاد از شاگردش خواست کیسه نمک رو بیاره پیشش، بعد یه مشت از اون نمک رو داخل لیوان نیمه پری ریخت و از او خواست اون آب رو سر بکشه.

شاگرد فقط تونست یه جرعه کوچک از آب داخل لیوان رو بخوره ، اونم بزحمت.
استاد پرسید : ” مزه اش چطور بود ؟ ”

شاگرد پاسخ داد : … ” بد جوری شور و تنده ، اصلا نمیشه خوردش ”

استاد از شاگردش خواست یه مشت نمک برداره و اونو همراهی کنه.رفتند تا رسیدن کنار دریاچه. استاد از او خواست تا نمکها رو داخل دریاچه بریزه، بعد یه لیوان آب از دریاچه برداشت و داد دست شاگرد و ازش خواست اونو بنوشه. شاگرد براحتی تمام آب داخل لیوان رو سر کشید. استاد اینبارهم از او مزه آب داخل لیوان رو پرسید. شاگرد پاسخ داد : ” کاملا معمولی بود. ” استاد گفت :  رنجها و سختیهائی که انسان در طول زندگی با آنها روبرو میشه همچون یه مشت نمکه و اما این روح و قدرت پذیرش انسانه که هر چه بزرگتر و وسیعتر بشه ، میتونه بار اون همه رنج و اندوه رو براحتی تحمل کنه ، بنابراین سعی کن یه دریا باشی تا یه لیوان آب.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب اینجا کلیک کن
[کل آراء: 0 میانگین: 0]

Related Images:

Visits: 31

محمد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Next Post

نقشه مسیر هجرت امام رضا علیه السلام از مدینه به ایران

س آگوست 25 , 2015
مورخین در مورد مسیر حرکت امام رضا (علیه السلام) با یکدیگر اختلاف نظر داردند … ولی بعد ازتحقیقات گسترده ای که به صورت حضوردر مناطق مختلف وتحقیقات میدانی وبررسی منابع تاریخی توسط گروه پژوهشی راه ولایت انجام گرفته مسیر اصلی حضرت مسیر(مدینه ـ نقره ـ بصره ـ اهوازـ اقلیدـ ابرقوه […]

شاید این مطالب را دوست داشته باشی

نودیها

مجله سرگرمی نودیها

ما سعی کردیم با دیگر مجله های موجود در اینترنت کمی متفاوت باشیم اینجا اگر جستجو کنید مطالب متنوع بسیاری خواهید یافت. بیش از 16000 مطلب ...