به مناسبت درج مقاله « فراموشخانه نخستین لژ بیداری ایرانیان » در روزنامه شرق

اشتراک گذاری :
بسم الله الرحمن الرحیم – خبرگزاری مهاجر – در اواخر سال گذشته در روزنامه شرق مقاله ای تحت عنوان "فراموشخانه نخستین لژ بیداری ایرانیان" به چاپ رسید. درهمان مقاله خواندم که نویسنده محترم، فراماسونری را موجب بیداری افکار در ایران و ناشر افکار تجدد خواهی دانسته و از سران آن همچون "ملکم خان" خائن دفاع کرده است! بنابراین لازم دانستم که چندی از خیانت های بی شمار این افراد را که تاکنون فاش شده و بنده نیز همچون نویسنده این مطلب از آنها آگاه هستم، یادآور شوم.
 
مشروح کامل در ادامه

 

در این مقاله آمده است: «این سازمان از تمدن غرب برخاسته و موجب بیداری افکار ایرانیان بوده است»، این دروغی بزرگ است چرا که پایه فراماسونری نو در انگلستان استعماری به وجود آمده (۱۷۱۷م_۱۱۳۰ق) و اولین لژ فراماسونری در شرق، ۱۳ سال پس از ایجاد لژهای چهار گانه در لندن در کلکته  هند به وجود آمده است. (۱۷۳۰م_۱۱۴۳ق) از همین دو عبارت که در متن مقاله مذکور نیز ذکر شده، پیداست که فراماسونری با انگلستان و سلطه او بر ممالک گوناگون جهان در غارت ثروت ملت ها همراه بوده است.
در این مقاله بسیار سعی شده که سران فراماسونری ایران، افرادی آزادی خواه و مترقی و یا حداقل بی گناه و ساده نشان داده شوند. مثلاً "میر عبداللطیف شوشتری" را که وابسته به کمپانی هند شرقی بوده و در آنجا جنایات بزرگی انجام داده و مداح دستگاه فراماسونری و استعمار انگلستان بوده است، فردی بی خبر معرفی می کند و می نویسد: «او سخت تحت تأثیر روابط و پیوند بین اعضای این نهاد قرار گرفته است. نکته مهم در مورد شوشتری این است که تنها به ظاهر آن توجه کرده و هیچ توجهی به جنبه استعماری آن نداشته است.» و یا "ابوالفتوح الحسنی" مداح دیگر فراماسونری را بی گناه جلوه داده، در مورد او می نویسد: «وی مجذوب ظواهر فراماسونری بوده است.»
همچنین "عسگر خان افشار ارومی" را که خائن به ایران بوده و به جای انجام مأموریت، نوکر انگلیسی ها شده بود و در لژ "آیین فلسفی اسکاتلند" لقب استاد لژ فراماسونری به او داده بودند، تنها منحرف می انگارد نه خائن! و "میرزا ابولحسن خان ایلچی" را اسیر پیچ و خم تمدن غرب می داند! و نمی گوید به چه دلیل تا انتهای عمر هر ماه، هزار روپیه از انگلستان دریافت می کرد.
و بدتر از همه اینها افراد خائنی همچون میرزا ملکم خان را عامل بیداری ملت ایران معرفی می کند و عجیب است که از خیانت های میرزا ملکم نمی نویسد! خیانت هایی چون امتیاز لاتاری، خیانت در جریان هرات و تلاش برای تغییر خط فارسی به لاتین  و… . می نویسد: «فراموشخانه – میرزا ملکم خان – در آن جامعه بسته و سراسر اختناق … نسیمی بود که بوی افکار نو و مترقی را با خود داشت. با توجه به گرایش روشنفکران و وطن پرستان به فراموشخانه جهت روشنگری و بیداری اذهان شاید بی انصافی باشد که گفته رائین مبنی بر جاسوس بودن اعضای فراموشخانه را بپذیریم.»
در جای دیگری می آورد: «بستن فراموشخانه در پی مخالفت مخالفان درون مرزی مانند کسانی که با اندیشه های نو ناسازگار بودند و نیروهای برون مرزی مانند روس های تزاری که از نشر افکار آزادی خواهانه! بیم داشتند، روی داد.» در صورتی که بستن فراموشخانه با توجهات و فشار های "ملا علی کنی(ره)" بوده که پس از احساس خطر، نامه هایی به ناصرالدین شاه می نویسد.
ملاعلی کنی از مراجع تقلید و دانشمندان بزرگ زمان خویش بود، او را نباید ناسازگار با اندیشه های نو خواند که بی انصافی بزرگی است. او با استعمار ناسازگار بود. از جهتی نیز اگر روسیه تزاری را مانع ایجاد فراماسونری بدانیم، گناه گمراه کردن مخاطب بر گردن ماست. چرا که روسیه نیز همچون انگلستان از ایجاد چنین محفل هایی سود می برد و دارای منافع بود.
غیر از این مطالب، نویسنده تلاش خود را برای تطهیر خائنان به اسلام و ایران متوقف نکرده و می آورد: «پیروان او – ملکم خان فراماسون -کوشش های خود را برای کسب آزادی! متوقف نکردند و "مجمع آدمیت" و "جامعه آدمیت" بر پایه ایده های او شکل گرفت.» جهت اطلاع باید گفت که این مجمع و جامعه از مجامع اصلی فراماسونری در ایران است که مرتکب خیانت های بزرگی شده اند. میرزا حسین خان سپهسالار از همین مجمع،  امتیاز رویتر را به انگلیسی ها داد که ایران را به مدت ۷۰ سال به رویتر انگلیسی واگذار کرد و
از همین جا امین السلطان اتابک، قرارداد دارسی را بست و نفت ایران را به انگلستان داد.
نویسنده به  طرزخنده آوری در پایان می نویسد: «فراموشخانه ملکم یک لژ رسمی بین المللی نبود بلکه تنها در بین روشنفکران ایرانی رسمیت داشت و هیچ ارتباطی با لژهای بین المللی نداشت که بخواهیم آن را پیرو سیاست های دیکته شده غرب بدانیم. بعد هم ناصر الدین شاه جهت جلوگیری از افکار آزادی خواهانه، فراموشخانه را تعطیل کرد.»
آیا نویسنده نمی دانسته که ملکم در لژ "سن سیر آمیته" عضو بوده و مروج افکار فراماسونری بین المللی است که سعی می کند اورا انسان ساده و مستقلی معرفی کند؟
آیا او نمی دانسته در بسیاری از قرادادهای ننگین تاریخ معاصر ایران همچون قرارداد ۱۹۱۹، دارسی، قرارداد رویتر و کاپیتولاسیون، فراماسون ها نقش اساسی داشته اند؟
آیا نمی دانسته که بسیاری از خائنان به این ملت و مملکت همچون سید ضیاء طباطبایی، میرزا آقاخان نوری (از قاتلان امیر کبیر)، تدین، یحیی دولت آبادی (بابی-ازلی)، فروغی، علی دشتی، قوام السلطنه، علی امینی، هویدای بهائی و … عضو رسمی لژهای فراماسونی بوده اند؟
آیا نمی دانسته که ملت ایران از انگلستان و تابعان آن چه ضرباتی خورده و می خورد که اینچنین از دستگاه فراماسونری دفاع می کند؟
به نظر می رسد که این روزنامه با علم به این موارد، موضع فکری خود را عیان کرده و سعی در تبرئه خائنان به ایران را داشته است. فی الجمله از آن نشریه درخواست می شود ضمن احترام به عقاید ملت بزرگ ایران، اصل بی طرفی رسانه را در درج مقالات و اطلاعات رعایت کند و اینچنین به ترویج عقاید خود نپردازد.
امید وار بود آدمی به خیر کسان     مرا به خیر تو امید نیست شر مرسان
                                                       (سعدی  شیرازی.گلستان)
برای امتیاز دادن به این مطلب اینجا کلیک کن
[کل آراء: 0 میانگین: 0]

Related Images:

Visits: 14

islammovie

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Next Post

۴۰ نکته جالب و خواندنی درباره رژیم صهیونیستی

پ اکتبر 15 , 2015
۱. هنگامى که در سال ۱۹۱۷ م، دولت انگلستان مشکل فلسطین را پدید آورد، بیش از ۹۰ درصد جمعیت فلسطین عرب بودند. در آن زمان حداکثر ۵۶۰۰۰ یهودى در این کشور زندگى مى کردند.   مشروح کامل ۴۰ نکته در ادامه   منبع: جنبش مصاف برای امتیاز دادن به این […]

شاید این مطالب را دوست داشته باشی

نودیها

مجله سرگرمی نودیها

ما سعی کردیم با دیگر مجله های موجود در اینترنت کمی متفاوت باشیم اینجا اگر جستجو کنید مطالب متنوع بسیاری خواهید یافت. بیش از 16000 مطلب ...